اولین مدرسه تلویزیونی در زمان جنگ تحمیلی
با استمرار حملات بیرحمانه عراق به شهرهای ایران و تعطیلی مدارس در اواخر سال ۱۳۶۵، آسمان زندگی روزمره فرزندان این سرزمین با غم و ناامیدی تیره و تار شد. در این روزهای تلخ و دردآور، هنگامی که جنگ عزم و اراده جوانان را در تیررس خود قرار داده بود، وزارت آموزش و پرورش با نگاهی عمیق و دلسوزانه تصمیمی سرنوشتساز را گرفت: راهاندازی اولین مدرسه تلویزیونی. این اقدام شجاعانه یک چراغ امید بود که در دل تاریکیها، به کودکان و نوجوانان ایران فرصتی تازه برای ادامهی یادگیری و تحقق آرمانهای آموزشیشان فراهم کرد.
صدای جنگ و سکوت کلاسها
درست در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید، وقتی که مردم شیرینی انقلاب تازه را مزهمزه میکردند و کودکان با شور و شوق به استقبال مدرسه میرفتند، ناگهان ابری از توحش و جنگ بر فراز ایران سایه افکند. ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، در حالی که مدارس آماده پذیرش دانشآموزان بودند، هواپیماهای بمبافکن بعثی بر آسمان ایران ظاهر شدند و نقشه آتش و ویرانی را بر خاک مقدس این کشور پاشیدند.
مدارس، این پناهگاههای امن یادگیری و بازی، اکنون به مکانهایی خطرناک تبدیل شدند. صدای خندههای کودکان و درسهای معلمان جای خود را به صدای انفجار و ویرانی داد. بهویژه در شهرهای مرزی که اولین هدف حملات بودند، بسیاری از خانوادهها مجبور به ترک خانه و کاشانهشان شدند. این شرایط بحرانی باعث شد تا مدارس تعطیل شوند و وضعیت آموزش بهطور جدی متزلزل گردد.
در اواخر سال ۱۳۶۵، با تداوم حملات عراق به شهرها و رسیدن موشکباران به تهران، مدارس در مناطق مختلف کشور تعطیل شدند. وزارت آموزش و پرورش با پیشنهادی به هیئت دولت، تصمیم گرفت که برنامههای آموزشی از طریق تلویزیون ادامه پیدا کند. این پیشنهاد در ۶ فروردین ۱۳۶۶ به تصویب رسید و هفت میلیون تومان هم اعتبار برای این پیشنهاد تصویب شد.
فانی مسئول وقت ستاد جنگ در این باره میگوید:
“«در سال تحصیلی 1366-1365 صبحها، هفتهای دو روز در ستاد جنگ بودم که مسئولیتش با من بود و هر روز ساعت 6 صبح آنجا می رفتم. با چند نفری از دوستان، مسائل جنگ را مدیریرت میکردیم تا اینکه موشک باران به تهران رسید. فکر کنم نوروز 1366 بود (آخر سال 1365) که موشک باران شهرهای بزرگ به تهران رسید.
مدارس تعطیل شد من یک پیشنهاد آماده کردم؛ بردیم هیئت دولت و گفتیم در مناطق موشک باران، آموزش را از طریق تلویزیون داشته باشیم و 6 فروردین در اولین جلسه دولت، پیشنهاد ما مطرح و تصرویب شد. هفت میلیون تومان هم اعتبار برایش تصویب شد که ما با صدا و سیما همکاری کنیم و آموزش را از طریق تلویزیون بدهیم و تصویب شد.»”
ایدهای در تاریکی، مدرسه تلویزیونی
پس از تصویب این پیشنهاد، آموزش و پرورش با صدا و سیما وارد مذاکره شد که استودیویی دراختیارآموزش و پرورش قراردهد، شبکه دو سیما مسئول این مهم شد و در زمان کوتاهی، برنامههای آموزشی متنوعی برای دانشآموزان تهیه و ارائه کرد. در آن وضعیت بحران، تلویزیون به یک ناجی تبدیل شد فقط هم با داشتن تنها دو شبکه تلویزیونی و رادیویی که آن هم بیشتر به اعلام شرایط جنگی میپرداخت.
وزارت آموزش و پرورش با تجهیزاتی که در اختیار داشت و با همکاری صدا و سیما، این ایده را به واقعیت تبدیل کرد. دوربینهای 16 و 8 میلیمتری با کیفیت بالا به کمک آمدند و در ساختمان واقع در میدان بهارستان، محلی که اکنون مجلس فعلی ایران است، معلمان برجستهای برای تدریس درسهای مهم و سخت انتخاب شدند. دروسی مانند ریاضی، فیزیک، شیمی و عربی که نیازمند توضیحات و تدریس دقیق بودند، در اولویت قرار گرفتند.
برنامهریزی و اجرای دقیق برای مدرسه تلویزیونی
با توجه به شرایط بحرانی، برنامهها با دقت و سرعت بالا تنظیف و ضبط شدند. معلمان برگزیده به استودیوها دعوت شدند و هر روز ساعتها درسهای مختلف را ضبط کردند. برنامهریزی بهگونهای بود که در روزهای خاص، درسهای مشخصی برای دانشآموزان پخش میشد تا همگی بتوانند به صورت منظم پیگیری کنند. برای جلوگیری از خستگی دانشآموزان، بین آموزش درسها برنامههای تفریحی و کارتون نیز پخش میشد.
اولین مدرسه تلویزیونی و برنامه بین آموزش به دانشآموزان اجازه داد تا با وجود شرایط بسیار سخت، از تحصیل عقب نمانند. در حالی که موشکها و بمبها بر سرشان میریخت، آنان پای تلویزیون نشسته و با دقتی که تنها یک کودک مشتاق به یادگیری میتواند داشته باشد، درسهایشان را دنبال میکردند. این ابتکار تلویزیونی به قدری موفق بود که در سال تحصیلی ۱۳۶۶-۱۳۶۵، طبق مصاحبۀ اکرمی وزیر وقت آموزش وپرورش با کیهان اظهار داشت که:
با همکاری صدا و سیما ضبط برنامههای اصلی مقاطع مختلف آغاز شده است و تا حدی از عقب ماندگی تحصیلی جلوگیری میکند و از اولیاء دانش آموزان درخواست دارم تا از این فرصت بدست آمده استفاده کنند و با جدیت در ادامه تحصیل فرزندانشان، پوزه دشمن را نیز همچون گذشته به خاک بمالند.
پوزه دشمن به خاک مالیده شد
مدرسه تلویزیونی نه تنها نشاندهنده قدرت و تاثیرگذاری رسانهها در زمان بحرانهای جنگ بود، بلکه نمادی از انعطاف و خلاقیت ملت ایران در مواجهه با ناملایمات به شمار میرفت. در نهایت، با تلاشهای بیوقفه معلمان، مسئولان و همیاری مردم، آموزش هر چند در زیر سایه سنگین جنگ، استمرار یافت.
روزهای تاریک
این گزارش، روایت کوتاهی از جنگیست که درس بزرگی از تعهد، انعطافپذیری و امیدواری ملت ایران را نشان میدهد که در سختترین شرایط نیز هرگز رویارویی با ناملایماتها را فراموش نمیکند. همچنین این تجربه نشان داد که با خلاقیت و اتحاد، حتی در بدترین شرایط هم میتوان به آیندهای روشنتر امید داشت. مدرسه تلویزیونی، به عنوان بخش کوچکی از مقاومت و پایداری ایران در دوران جنگ ایران و عراق، همچنان در خاطرهها زنده است و به عنوان الگویی برای مقابله با چالشهای آموزشی در شرایط بحرانی به شمار میآید.
منبع: مقاله تحلیل جامعه شناختی مناسبات نظام آموزشی و جنگ
انتهای پیام/