بفرمایید جبهه با طعم چلو کباب!

فرهنگ جبهه
در گزارش توسط هانیه حاتمیان 0

جبهه برای خودش شهری بود. شهری به ظاهر جدی و خشن، اما برگرفته از فرهنگ غنی 1400 ساله اسلام و ایران، شهری با تنوع بالایی از شهرها و روستاهای کشور…

اهالی این شهر رزمندگانی بودند که پایه‌گذار فرهنگی جدید در تمدن 2500 ساله کشورشان شدند. فرهنگی به نام “فرهنگ جبهه‌” که حاصل تلاش خود جوش و بدون آموزش رزمندگان اسلام در آن دوران بود. شهری سرشار از لحظات ناب غم و گریه تا خنده و هیجان…

فرهنگ جبهه همچون فرهنگ هر شهری لباس و آداب و زبان مخصوص به خودش را داشت. رزمندگانی که تلاش می‌کردند در کنار غم، خستگی، گاهی شکست و پیروزی لحظات شادی را برای خود رقم بزنند. اصطلاحاتی که فقط خود اهالی این شهر پر قصه و پر غصه متوجه آن بودند، با ادبیاتی طنز گونه که ضمن انتقال حال خوب و حفظ روحیه رزمندگان، تذکر دهنده نیز بود.

تنوع در فرهنگ جبهه

فرهنگ جبهه همچون سایر فرهنگ‌ها در سه عرصه گفتاری، نوشتاری و رفتاری قابل بررسی است.

  • فرهنگ گفتاری: شامل شوخی‌ها، تکه کلام‌ها، شعارها و…
  • فرهنگ نوشتاری: همچون نامه‌ها، تابلوها، یادداشت‌های روزانه فرماندهان و رزمندگان و..
  • فرهنگ رفتاری: اوقات فراغت، بازی‌ها، مکاشفات و …
  • فرهنگ جبهه

فرهنگ جبهه متعلق به قوم و نژاد یا منطقه جغرافیای خاصی نداشته و جوشیده از دل مردمانی است که ریشه در اعتقادات آن‌ها دارد، این فرهنگ از تعلقات دنیایی فاصله گرفته، به زمان خاصی تعلق ندارد و دچار مرور زمان هم نمی‌شود.

گلف قصد دارد در این گزارش به مرور بعضی از آن‌ فرهنگ جبهه و اصطلاحات رایج در آن روزگاران بپردازد؛

  • برمی‌گردم، یا با رخت، یا با تخت یا با یخ: یا زنده میمانم، یا مجروح می‌شوم، یا می‌میرم
  • بی‌ترمز: رزمنده‌ای که عاشق خاکریز اول بود، به معنی شجاعت
  • پا لگد کن: نمازشب بخوان
  • حلوا خور: کسی که در عملیات‌ها سالم می‌ماند و شهید نمی‌شد.
  • آدم‌کش گردان: امدادگرانی که در جبهه و شب عملیات مستقر بودند
  • ایران گونی: لباسی که دوخت خود ایران بود
  • ایران تایر: پوتین‌هایی که رزمندگان پا می‌کردند.
  • اوشین پلو: برنج سفیدی که بدون هیچ مخلفات خاصی بود.
  • ایستگاه بدنسازی: ایستگاه‌های صلواتی موجود در جبهه
  • تجدیدی: رزمنده‌ای که مجروح می‌شد اما به شهادت نمی‌رسید.
  • برادر عبدالله: اگر اسم رزمنده‌ای را نمی‌دانستند عبدالله صدایش می‌کردند.
  • ترکش پلو: عدس پلو
  • فک و فامیل هاچ: حشرات
  • واجب الحج: کسی که تازه حقوق گرفته و از امور مالی برگشته
  • مال پنجاه میلیون پیرزن: بیت المال را با این ادبیات به کار می‌بردند.
  • حاجی گلابی: مرد میان‌سالی که در مناطق جنگی گلاب بر سر رزمندگان می‌پاشید.
  • اف14: نوعی مگس و پشه که در مناطق جنگی زیاد بود.
  • آسایشگاه سالمندان: رزمندگان میان‌سالی که به عنوان مسئول تدارکات انتخاب می‌شدند با این نام خوانده می‌شدند.
  • آب رشته: آش رشته
  • آب اروند: آبگوشت
  • هتل الوارثین: قسمت‌هایی در جبهه که در آن بهداشت رعایت می‌شد و تمیز بود به این نام شهرت داشت.
  • ترکش اوا خواهری: ترکش‌های ریز که بر بدن وارد می‌شد و مانند ناز کردن بدن بود.
  • تک تیرانداز: منظور رزمنده‌ای بود که حاضر جواب بود و در حرف کم نمی‌آورد.
  • آدم بیدار کن: رزمندگانی که نصفه شب‌ها برای خواندن نماز شب بلند می‌شدن و گاها  به علت فضای کوچک پاهای بقیه دوستانشان را لگد می‌کردند. به همین دلیل این اسم را برایشان انتخاب کرده بودند.
  • عشق حوری: کسانی که تمام تلاش خود را برای به شهادت رسیدن می‌کردند.
  • آمپر جبهه: وقتی در شب‌های عملیات توسل به ائمه زیاد می‌شد، رزمندگان می‌گفتند آمپر چسبید به صد.
  • آمپول معنویت: وقتی یکی از رزمندگان خیلی با تقوا و مخلص بود، خیلی مورد توجه باقی افراد قرار می‌گرفت. در کنار او نشستن، معاشرت کردن، عبادت، غذا خوردن و… به همین دلیل او را آمپول مکعنویت صدا می‌کردند.
  • احمدجاسم ده بالا عروسی دارد: استفاده از اسم جاسم به دلیل فراوانی این اسم در بین نیروهای عراقی بود. در ده بالا عروسی دارد کنایه از این بود که دشمن بعثی تمایل به حمله و تجاوز دارد.
  • اهل دل: رزمنده‌ای که خیلی شکمو بود و زیاد غذا می‌خورد به این نام معروف بود.
  • آب و روغن قاطی کرده: کسی که بهلحاظ گوارشی دچار مشکل شده بود و اسهال گرفته بود را با این نامه می‌خوانند.
  • آدم دودی: کسی که اهل سیگار و دخانیت بود و تمام لباسش بوی سیگار می‌داد به آدم دودی معروف می‌شد که بر وزن ماهی دودی هم بود.
  • آب زیر کاه: غواصان رزمنده و یا نیروهای عملیاتی که در زیر آب کار می‌کند. این فرد باید از هوش بالایی برخوردار باشه تا اجازه ندهد کسی متوجه شود. کاری که فقط از پس آدم زبر و زرنگ و کاری بر می‌آید.
  • آب و روغن را چک کن: یک هشداری به رزمندگان بود تا قبل از عملیات سر و وضع و لباس خود را چک کند تا در حین عملیات نیاز به تعویض نداشته باشد. درست مثل شخصی که قصد رفتن به مسافرت را دارد اما قبل از سفر راههای ارتباطی و وسایل مورد نیاز برای عملیاتت را محیا می‌کند.
  • اتاق مطالعه: اتاق‌های بسیار تمیز و مرتب که در پادگان و عقبه وجود داشت و با اتاق‌های صحرایی خیلی متفاوت بود، به اتاق مطالعه معروف بود. به حدی که آدم داخل آن‌ها دلش می‌خواست مطالعه کند. حتی گاهی خبر رزمنده‌ای که با آفتابه در حال رفتن به دستشویی بود به گوش عراقی ها می‌رسید.
  • فرهنگ جبهه

استفاده از کلمات سرّی بین فرماندهان که تبدیل به فرهنگ جبهه شد:

در دوران دفاع مقدس همیشه افراد جاسوس و ستون پنجمی در روزهای منتهی به عملیات وجود داشت که گاها باعث لو رفتن عملیات و در نتیجه شکست و دادن تلفات و شهدای سنگین در آن عملیات می‌شد. یکی از این عملیات‌‌ها کربلای 4 بود که با وجود لو رفتن، اما بنابر تصمیم فرماندهان عملیات انجام شد و ایران متحمل صدمات و تلفات سنگینی شد.

به همین‌منظور اصطلاحاتی مشخص و ثابت تعیین می‌شد تا در حین جلسات یا صحبت کردن با بیسیم در حین انجام عملیات، رژیم بعثی متوجه آن نشده باشند.

تعدادی از اصطلاحات رایج میان رزمندگان و فرماندهان را در زیر ذکر می‌کنیم:

  • برادران مزدور: دشمنان و نیروهای عراقی
  • بوی چلو کباب: بوی شب‌های عملیات
  • چشم چران: دیده‌بان
  • تاج گذاشتن: زمانی که ترکش درست به هدف زده می‌شد.
  • ترکش با معرفت: زمانی که ترکش به بدن رزمنده‌ای وارد نمی‌شد و باعث زخمی شدن او نمی‌شد از آن با عنوان ترکش با معرفت یاد می‌شد.
  • ترم آخر دانشگاه: زمانی که رزمنده‌ای در عملیاتی شهید می‌شد، از آن عملیات با این عنوان برای او یاد می‌کردند.
  • ترکش حسین جانی: ترکشی که انقدر بزرگ بودند که اگر به فرد اصابت می‌کرد قطعا باعث شهادت رزمنده می‌شد. حسین جانی هم اشاره به اباعبدالله دارد.
  • آبگرم کن نفتی: منظور موشک‌های شیش و داوزده متری بود که ساخت خود ایران بود و در جنگ شهرها برای زدن تاسیسات اقتصادی و نظامی از آن استفاده می‌شد.
  • پدربزرگ فشنگ‌ها: گلوله‌های ضد هوایی که به نسبت فشنگ سایر اسلحه‌ها بزرگ‌تر و سنگین‌تر بود.
  • ذوالفقار: نوع پیشرفته از قایق‌های دوموتوره که برای جنگ از آن استفاده می‌کردند.

اشاعه فرهنگ جبهه

با توجه به این‌که ایران در سال‌های پس از انقلاب اسلامی هیچگاه از دست دسیسه‌های شیطانی دشمنان داخلی و خارجی در امان نبوده، اشاعه‌ی فرهنگ جبهه و دفاع مقدس یکی از ضروریات برای بقا و حفظ نظام اسلامی است.

انتقال این فرهنگ علاوه بر این‌که جوانان را با رشادت‌های رزمندگان روزهای جنگ آشنا می‌کند، با قرار دادن آن‌ها به عنوان الگوی زندگی، درس استقامت و پایداری در مقابل استکبار بزرگ را به مردم آزادی‌خواه دنیا داده و آینده‌ای درخشان را برای کشور خود ترسیم می‌کند.

ان شالله

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *