خاطرات حاج حبیب فرخی؛ رزمندۀ گردان تخریب

خاطرات حاج حبیب فرخی؛ رزمندۀ گردان تخریب
در گفت و گو توسط مینا دمیرچی 0

خاطرات حاج حبیب فرخی؛ رزمندۀ گردان تخریب

سایت گلف(پایگاه منتظران شهادت) به نقل از خالدین گفت و گویی با حاج حبیب فرخی بازنشر نموده است. رزمنده‌ای که در برهه‌ای که در گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهداء (ع)  حضور داشت، نقش مهمی ایفا و خدمات ارزنده‌ای از خود در دل تاریخ دفاع مقدس جاودانه ساخت.

حاج حبیب از آن روزها حکایت‌هایی دارد. حکایت‌هایی که هرکدام کوله‌باری از تجربه هستند.

حال گنجینۀ خاطراتش را گشوده و برایمان روایتگری می‌کند:

آقای فرخی شما چه زمانی به گردان تخریب وارد شدید؟

بنده در خردادماه سال 1363 وارد گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهداء(ع) شدم. شهید حاج قاسم اصغری که بچۀ محله ما بودند، واسطه‌ی آشنایی و ورود من به گردان تخریب شدند.

قبل از نام‌نویسی برای خدمت وظیفه، سابقۀ جبهه رفتن داشتید؟

بله؛ من در مقطعی پاسدار وظیفه بودم اما قبل از این که برای خدمت وظیفه ثبت نام کنم، سابقه‌ی قبلی جبهه رفتن داشتم، یعنی مدت چهار ماه در سال 1361 در کردستان بودم و سال 1362 هم در عملیات خیبر حضور داشتم. بعد از ثبت نام برای انجام خدمت وظیفه به پادگان ثارالله سپاه رفتم و تقسیم بندی شدیم و من در پادگان توحیدی که در جاده ای به سمت ورامین است افتادم.

از آنجا که سابقه‌ی جبهه داشتم و حاج قاسم اصغری از ما خواسته بود که به گردان برویم، درخواست کردیم که ما را در صف گروهی که قرار است به جبهه اعزام بشوند بفرستند. بلافاصله این درخواست ما مورد قبول واقع شد و ما البسه و لوازم گرفتیم و با اتوبوس به گردان که در پادگان ابوذر مستقر بود رفتیم.

زمان خدمت به کجا اعزام شدید و چه وظیفه‌ای به شما واگذار شد؟

از آنجا که سابقه‌ی جبهه داشتم و حاج قاسم اصغری از ما خواسته بود که به گردان برویم، درخواست کردیم که ما را در صف گروهی که قرار است به جبهه اعزام بشوند بفرستند. بلافاصله این درخواست ما مورد قبول واقع شد و ما البسه و لوازم گرفتیم و با اتوبوس به گردان که در پادگان ابوذر مستقر بود رفتیم.

شهید حاج قاسم به دنبال ما آمد .ما چهار پنج نفر، بچه محل بودیم که به سمت موقعیت چم امام حسن در قصرشیرین رفتیم. به موقعیت چم امام حسن(ع) که رفتیم، در دورۀ آموزشی که برای نیروهای جدید برگزار می‌شد شرکت کردیم و آموزش تخصصی تخریب را آن جا شروع به گذارندن کردیم .
یک روز در همان محل آموزشی که به نام چم امام حسن(ع) معروف بود، حاج عبدالله (شهید محمود نوریان معروف به حاج عبدالله) ما را جمع کرد و برایمان صحبت کرد، البته قبل از آن ما در پادگان ابوذر ایشان را دیده بودیم .

حاج عبدالله در سخنرانی‌اش برای شما چه توصیه‌هایی داشت و چه نکاتی بیان نمود؟

شهید حاج عبدالله در آن سخنرانی، شرایط گردان را بیان کردند، گردان را معرفی کردند و دربار‌ۀ این که چه افرادی با چه روحیه‌ای می توانند در این گردان کار بکنند، صحبت کردند. گردان تخریب شرایط خاصی داشت. معمولا در گردان تخریب اجازه نمی‌دادند افرادی که سیگار می‌کشند وارد گردان بشوند.

مثل افرادی که مشکلات خاصی داشتند و یا آن‌هایی که به نوعی خیلی تمایل به اعزام به منطقه نداشتند ولی شرایط برایشان پیش آمده بود که آن‌ها را به منطقه آورده بودند. فرماندهان گردان دوست داشتند کسانی بیایند که داوطلبانه آمده بودند و شرایط گردان را می‌پذیرند.

یعنی می‌پذیرند که در این شرایط ممکن است خیلی اتفاقات برای آنها رخ دهد و خیلی مسئله برایشان پیش آید چون بچه‌ها باید از قبل، آمادگی این را داشته باشند. طبعا وقتی شما به‌عنوان تخریبچی وارد میدان مین می شوید، ممکن است در هر لحظه شرایطی پیش آید که روی مین بروید. یا کشته بشوید یا این که یکی از اعضای بدنتان قطع شود.

شهید حاج عبدالله این شرایط را تبیین کردند. به هر حال همۀ ما که با هم رفته بودیم آن جا ماندگار شدیم.

از هم‌صحبتی با شما نهایت استفاده را بردیم و از لطف شما سپاسگذاریم!

خاطرات حاج حبیب فرخی؛ رزمندۀ گردان تخریب

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *