ستاد جنگهای نامنظم چگونه شکل گرفت؟!
“در روزهای که دولتمردان هنوز نتوانسته بودند میان ارتش و سپاه اتحادی ایجاد کنند، شهید چمران با هوش و درایتی که از آن برخوردار بود، با همراهی دوستانش توانست ستاد جنگهای نامنظم را ایجاد و نقش پررنگی در عقب راندن دشمن از خاک ایران ایفا کند. این ستاد بعد از به شهادت رسیدن شهید چمران باز هم به صورت خودجوش از اهداف خود چشم نپوشید و در نهایت با امضای قطعنامه منحل گردید.”
شکلگیری ستاد جنگهای نامنظم
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی که کشور ایران با تحولات و مشکلات بزرگی دست برگریبان بود و هنوز آرامشی بر کشور حاکم نشده بود، درگیر تجاوز کشور همسایه شد. صدام حسین، رهبر عراق، که سودای تجاوز و تسخیر خوزستان را در سر میپروراند، حمله نظامی خود را به شهرهای جنوبی آغاز کرد.
ارتش که به دلیل کمبود مهمات و تجهیزات آمادگی لازم برای رویارویی با یک نبرد بزرگ را به دست نیاورده بود و هنوز برای لشگر 92 خوزستان فرماندهی تعیین نشده بود، در آن شرایط بحرانی شهید مصطفی چمران برای جلوگیری از خسارات بیشتر بر کشور، پیشنهاد تاسیس ستاد جنگهای نامنظم را با امام خمینی مطرح کرد.
نمایندگان امام خمینی در شورای عالی دفاع به همراه شهید مصطفی چمران که دوره جنگهای چریکی و نظامی را گذرانده و سابقه جنگیدن با رژیم صهیونیستی را به مدت 9 سال در لبنان داشت و آیت الله خامنهای با حضور در اهواز، ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل دادند.
این دو به دلیل شخصیت قوی و ممتازی که از آن برخوردار بودند و آشنایی با جنگهای چریکی و نظامی، توانستند با حضور در منطقه و ایجاد دلگرمی میان نیروهای ارتش، باعث جذب و اقبال بالای رزمندگانی باشند که از شهرهای مختلف برای پیوستن به سازمان نظامی چریکی ایران حرکت کردند.
جذب نیرو در ستاد جنگهای نامنظم
در جنگهای چریکی تعداد کمی از افراد با گذراندن دورههای نظامی با حضور در صحنه نبرد، به صورت مسلح در شرایط کمین، ایجاد خرابکاری در نیروهای نظامی رقیب، جنگ ایذایی، شبیخون و حملههای بزن دررو به نیروهای نظامی حریف حمله کرده و سریع با ترک صحنه نبرد در مناطق کوهستانی سنگر میگرفتند.
شهید ایراج رستمی از دلاور مردانی بود که با گذراندن دورههای رزمی و چتر بازی، با توجه به قابلیت و توانمندی خاصی که در حوزه جنگهای نامنظم داشتن، مرکز آموزشهای افراد ستاد هماهنگی جنگهای نامنظم را تاسیس و مسئولیت آن را بر عهده گرفت. افراد با گذراندن آموزشهای تخصصی در پادگان، پس از یک هفته با حضور در پشت خط مقدم، آمادگی لازم را برای نبرد پیدا میکردند.
این سازمان با هدف طراحی و اجرای عملیاتهای محدود علیه عراق در شهر اهواز استقرار پیدا کرد و با انجام چندین عملیات و وارد کردن ضربات سخت به رژیم بعث، از سقوط خوزستان جلوگیری کرد.
ساختار ستاد جنگهای نامنظم ایران
اهواز به عنوان مرکز ستاد جنگهای نامنظم انتخاب گردید و دانشگاه جندی شاپور به عنوان اولین مقر این ستاد مشخص شد. ساختاری که برای آن در نظر گرفته شده بود، همانند ساختار ارتش شامل؛ خدمات پرسنلی و اداری یا رکن ۱، اطلاعات یا رکن ۲، عملیات یا رکن ۳، پشتیبانی و لجستیک یا رکن ۴ بود که هرکدام از اینها زیر مجموعه مخصوص به خود را داشتند.
با توجه به گستردگی جنگ در کل استاد خوزستان، این ستاد به خرمشهر و آبادن هم نیرو اعزام کردند، اما با توجه به حساسیت بالای سوسنگر و بستان در این مناطق، نیروهای بیشتری به این دو شهر اختصاص داده شد. پس از مدتی با توجه به پذیرش بالای رزمندگان در ستاد جنگهای نامنظم و ناکافی بودن فضای دانشگاه، اعضای این ستاد به استانداری اهواز نقل مکان کرد.
هزینههای این ستاد بدون کمک ارگان دولتی و از کمکهای مردمی تامین میشد و تنها اسلحه و مهمات مورد نیاز از دولت گرفته میشد.
ساختار ستاد:
• انبار امکانات ارسال شده از تهران؛ فلکه ساعت اهواز
• انبار سلاح و مهمات؛ در جاده اهواز به شوشتر
• مسئولیت مخابرات و ترابری؛ بر عهده افرادی از ارتش قرار داده شد
• مسئولیت بخش هوابرد؛ شخصی به نام امیری از نیروی هوایی مسئولیت آن را بر عهده گرفت
• محل پشتیبانی نیروهای رزمنده؛ زینبیه اهواز
• در آخر تشکیل گروهی از افراد متخصص در نیروهای انتظامی، هوایی، زمینی، نیروهای مردمی و وزارت دفاع
انهلال ستاد جنگهای نامنظم
در لحظات پایانی سال 1359، عدهای مخالفت خود را با ستاد و اهداف آن مطرح کرده و تلاش کردند با فشار بر شهید چمران او را مجاب به انهلال کنند. سنگ اندازیها تا جایی پیش رفت که استاندار آن زمان از دادن بنزین برای وسایل نقلیه خودداری کرده بود. با این وجود امام خمینی با حمایتهای خود از آنها مانع از انهلال ستاد جنگهای نامنظم شد.
پس از به شهادت رسیدن شهید مصطفی چمران این ستاد، زمان زیادی سرپا نماند اما برای فرماندهان جنگ نمونه خوبی شد برای اداره کردن جنگ. ستاد جنگهای نامنظم با وجود 3 هزار عضو در سال 1360، منهل و اعضای آن به عضویت سپاه پاسداران و بسیج درآمدند. 3 سال بعد، در سال 1363 سپاه پاسداران جمهوری اسلامی قرارگاهی را با هدف نفوذ در کشور عراق و انجام عملیاتهای نامنظم در کردستان عراق به نام قرارگاه رمضان در کرمانشاه تاسیس کرد.
پیام آیت الله خامنهای در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت (31/06/1384):
بچههای شهید چمران در ستاد جنگهای نامنظم جمع میشدند و هر شب عملیات میرفتند و بنده را هم گاهی با خودشان میبردند. یك شب دیدم افسری با من كار دارد؛ بهنظرم سرهنگ ۲ یا سرگرد بود. چون محل استقرار ما لشكر ۹۲ بود، لذا به اینها نزدیك بودیم. آن افسر پیش من آمد و گفت: من با شما یك كار خصوصی دارم. من فكر كردم مثلاً میخواهد درخواست مرخصی بدهد.
یكخرده لجم گرفت كه حالا در این حیص و بیص چه وقت مرخصی رفتن است. اما دیدم با حالت گریه آمد و گفت: شبها كه این بچهها به عملیات میروند، اگر میشود، من را هم با خودشان ببرند(!) بچهها شبها با مرحوم شهید چمران به قول خودشان به شكار تانك میرفتند و این سرهنگ آمده بود التماس میكرد كه من را هم ببرید! چنین منظرهها و جلوههایی را انسان مشاهده میكرد؛ این نشاندهندهی آن ظرفیت معنوی است. بچههای بسیجی و بچههای سپاه و داوطلبان جبهه و آدمهایی از قبیل شهید چمران كه جای خود دارند. این، یك بعد از ظرفیت این ملت عظیم است.
انتهای پیام/