سوسنگرد آزاد شد!

سوسنگرد آزاد شد... گزارشی درخصوص آزادسازی سوسنگرد
در گزارش توسط مینا مقدم 0

گلف (پایگاه منتظران شهادت)، به مناسبت سالروز آزادسازی شهرسوسنگرد و شهدای پاسدار آن، به شرح مختصری دربارۀ این واقعۀ تلخ و شیرین، پرداخته است.

شکستن محاصرۀ معروف سوسنگرد که در آن، مردم، بی‌پناه شدند، مدارس و خانه‌ها ویران شد، تعداد بسیاری از مردم کشته شدند و …، شیرینی دلچسبی است که نمی‌توان از آن غافل شد؛ اما این شیرینی، آمیخته با تلخیِ شهادتِ دلاور مردانی است که با کمترین تجربه و امکانات، رو در روی دشمن متجاوز بعثی در آمدند و از جان شیرینشان دست کشیدند.

اوضاع نا به‌سامان سوسنگرد

با آغاز جنگ تحمیلی، نیروهای متجاوز بعثی، وارد مرزهای ایران شده، شروع به پیشروی کردند و بستان را به اشغال خود در آوردند. پس از تصرف بستان، این‌بار سوسنگرد به هدف جدی دشمن تبدیل شد. ارتش عراق بارها تلاش کرد تا سوسنگرد را به تصرف خود در آورد اما هربار ناامیدانه شکست می‌خورد.

آبان‌ماه سال 1359 بود، که عراق دوباره تصمیم گرفت به شهر سوسنگرد حمله کند. نیروهای بعثی با آمادگی کافی و تجهیزات قابل توجه، به سوسنگرد هجوم آوردند و این شهر را از غرب و جنوب، محاصر کردند.

در این محاصره که به طول انجامیده بود، نیروها درحالی به مبارزه و مقاومت می‌پرداختند که نه غذایی داشتند و نه تجهیزات قابل توجهی!

با این حال، بیش از 250 تن از مدافعان سوسنگرد که از عشایر عرب بومی، نیروهای سپاهی، افراد ژاندارمری و نیروهای مردمی تشکیل شده بودند، در تاریخ 25 آبان‌ماه سال 1359، وصیت‌نامه خود را نوشتند و در گروه‌های 9 نفره، در مناطق حساس سوسنگرد استقرار یافتند.

ساعات زیادی نگذشته بود که این شهر، به صحنۀ نبرد تبدیل شد! درگیری شدیدی بین رزمندگان اسلام با تانک‌های بعثی رخ داد و ثانیه به ثانیه، تعداد شهدا و مجروحین اضافه می‌شد.

نیروهای دلیر ایرانی، از سپاه گرفته، تا ژاندارمری، بسیج، ارتش و .. همگی با دستان نسبتا خالی، مشغول رزم با دشمنان غاصب بعثی بودند. شرایط به قدری طاقت فرسا بود که هیچکس فکر نمی‌کرد زنده بماند.

باز پس‌گیری سوسنگرد

باز پس‌گیری  سوسنگرد و شکست حصر آن، به مسئله‌ای مهم تبدیل شده بود و همین امر باعث برگزاری جلسه‌ای فوری با فرماندهان نیروهای مسلح، استاندار خوزستان، نمایندۀ امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع (آقای خامنه‌ای)، رئیس جمهور وقت و .. گشت.

در این جلسه، طرح آزادسازی سوسنگرد مطرح شد و امام خمینی(ره)، فرمان خود را ابلاغ نمودند: «تا فردا، سوسنگرد باید آزاد شود

عاقبت، در صبح روز 26 آبان‌ماه سال 1359، با دستور امام خمینی(ره) و فرماندهی مقام معظم رهبری، عملیات شکست حصر سوسنگرد، به صورت حمله به این شهر، با  کمک رزمندگان غیور تیپ‌های 3 و 2 لشگر 92، نیروهای سپاه پاسداران، بسیجیان، نیروهای جهاد سازندگی، ستاد جنگ‌های نامنظم (به فرماندهی شهید مصطفی چمران) و پشتیبانی هوانیروز آغاز گشت.

این پیشروی، از سمت محور حمیدیه – ابوحمیظه شکل گرفت که نتیجۀ باورنکردنی و به یادماندنی را رقم زد. نیروها با پاکسازی دشمن از شهر و به اسارت در آوردن تعدادی از نیروهای عراقی، پیروزی چشم‌گیری را رقم زدند و ارتش عراق را به عقب راندند.

سوسنگرد، شهری که عراق بارها و بارها برای تصرف آن اقدام کرده بود و در نهایت موفق گشته بود، با تلاش و مقاومت رزمندگان اسلام، و انهدام گستردۀ تجهیزات نیروهای بعثی، آزاد شد؛ و سرانجام، این شهر، با سابقۀ درخشان، از جنگ جهانی اول در مقابل سربازان انگلیسی تا دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، دوباره به آغوش وطن بازگشت.

“محمدِ نخستین”، رزمندۀ دوران دفاع مقدس که در عملیات شکست حصر سوسنگرد حضور داشت، در گفتگویی با خبرنگاران دفاع پرس، اینگونه از شرایط سوسنگرد روایت می‌کند: « وقتی به سوسنگرد رسیدم، به مسجد جامع این شهر رفتم و دیدم که در آن‌جا شهدا و زخمی‌های زیادی هستند و برخی بعثی‌ها نیز در شهر بودند و رزمندگان، خانه‌به‌خانه با آن‌ها درگیر می‌شدند. رودخانه‌ای از شهر سوسنگرد عبور می‌کند که «نیسان» نام دارد؛ بعثی‌ها هنوز آن‌طرف رودخانه بودند و ما با آن‌ها درگیر بودیم.

من تا شب آن‌جا بودم و شب را هم کنار همان رودخانه خوابیدم. صبح که شد، نزد سرگرد «فرتاش» فرماندار نظامی شهر سوسنگرد رفتم. سرگرد «فرتاش» گفت که شما و دیگر نیرو‌ها، چرا به آن‌طرف رودخانه نمی‌روید؟ گفتم که عراقی‌ها روبه‌روی پل در انتهای سوسنگرد، ۲ عدد تانک گذاشته و از آن‌جا، از شب تا صبح با تیربار شلیک می‌کنند. شما مقداری گونی به ما بدهید تا یک دیوار مقابل آن ایجاد کنیم و نیرو‌ها بتوانند از پل عبور کنند. مقداری گونی گرفتم و با کمک گروهی از رزمندگان که از خرم‌آباد آمده بودند، گونی‌ها را به آن‌طرف رودخانه بردیم و یک دیوار ضخیم و محکم به عرض ۲ متر، ارتفاع یک و نیم متر و طول ۳۰ متر ایجاد کردیم؛ لذا بعد از این‌که دیوار ساخته شد و رزمندگان دیدند که می‌شود از روی پل عبور کرد، به آن‌طرف پل رفتند و اسلحه‌هایی که در ژاندارمری بود را برداشتند. بعثی‌ها هم که دیدند نیرو‌های ایرانی به این طرف رودخانه آمده‌اند، به انتهای سوسنگرد رفتتند و آن‌جا سنگربندی کردند.»

نا گفته نماند، با اینکه سوسنگرد از چنگال غاصب رژیم بعثی خارج گشته بود اما، درگیری‌های پی‌درپی همچنان در این شهر ادامه داشت و افرادی همچون شهید مصطفی چمران، شهید علی هاشمی، شهید علیرضا ناصری و .. نقش موثری را در این حمله ایفا نمودند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *