وضعیت اقتصادی ایران در جنگ 8 ساله

وضعیت اقتصادی ایران در جنگ
در گزارش توسط مینا مقدم 0

وضعیت اقتصادی ایران در جنگ

جنگ تحمیلی به بهانه اختلافات مرزی میان ایران و عراق بر سر مالکیت آب‌های اروندرود، با اشغال مناطقی از سرزمین ایران و تخریب برخی مراکز اقتصادی و مسکونی از سوی رژیم حاکم بر عراق آغاز شد. در این جنگ هر دو کشور، فلج کردن اقتصاد طرف مقابل را که بر فروش نفت خام متکی بود؛ هدف قرار داده بودند.

از سوی دیگر می‌توان گفت زمانی جنگ به پایان رسید که وضعیت اقتصادی ایران در جنگ و ظرفیت شاخص‌های رفاهی، توانایی پذیرش طولانی‌تر شدن دوران جنگ را نداشت.

گلف در این گزارش به بررسی وضعیت اقتصادی ایران در جنگ پرداخته است چراکه اقتصاد ايران در سال‌هاي آغاز جنگ يعني سال 1359 و 1360 به دليل اُفت توليد، صدور نفت و درآمدهای حاصل از صادراتش روند نزولی داشت و با افزایش سطح واردات بر صادرات، تراز تجاري منفي شد.

جنگ موجب صرف هزينه‌هاي سنگين براي وارد كردن تسليحات جنگي بود و بدون پرداخت اين هزينه‌ها براي تامين تجهيزات نظامي، ايران نمي‌توانست جنگ را براي مدت 8 سال ادامه دهد. كاهش درآمد نفتي ايران نیز، تاثير خود را در قابليت‌هاي تاكتيكي، اهداف و سياست‌هاي عمومي ايران به‌جا گذاشت.

در سال 1980 مقارن باحمله عراق به ايران، بودجه عراق 63 درصد افزايش يافت و 15 كشور جهان، بيش از 6 ميليارد دلار تجهيزات نظامي در اختيار آن كشور قرار دادند. در کل، عراق در آغاز دهه 1980 به بزرگترين قدرت نظامي و منطقه‌اي خليج فارس تبديل شد. البته باید به این موضوع توجه داشت که در طی این زمان، باتوجه به تبعات انقلاب در کشور ایران، ساختار ارتش کاملا بهم ریخته بود. بنابر این، کشور عراق با پشتوانۀ اقتصادی (24 میلیارد دلار درآمد نفتی) و نشان دادن ثبات سیاسی، موقعیت ویژه‌ای را در معادلات منطقه‌ای کسب کرد.

طبق محاسبه‌های صورت گرفته، هزینه جنگ برای ایران، بیش از 644 میلیارد دلار بوده است؛ در حالی که این هزینه برای عراق حدود 453 میلیارد دلار  تخمین زده شد.

گستردگی هزینه‌های جنگ تحمیلی، تاثیر خود را در بستر مربوط به کاهش تولید ناخالص ملی، به جا گذاشت و  قطعا جنگی که بیش از یک تریلیون دلار را دربر گرفته است، برای دو کشور درحال توسعه، خسارات جبران‌ناپذیر و هنگفتی را ایجاد کرده است.

کشور ایران در حالی درگیر جنگ تحمیلی و دشوار با عراق شد که، مدت زیادی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود و با وقوع انقلاب، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور دچار تغییرات اساسی گشته بود.

ایران در دوران پیش از انقلاب و حتی قبل تر، تولیدات نفت را افزایش داده و به بیشترین در آمد از این راه رسیده بود. اما با آغاز اعتصابات و سپس پیروزی انقلاب، ابتدا تولید و سپس صادرات نفت به شدت کاهش پیدا کرد. در واقع جنگ تحمیلی و غیرمنتطره عراق علیه ایران، درحالی رخ داد که ایران دیگر به درآمدهای حاصل از نفت، متکی نبود و با توجه به کاهش تولیدات نفت و در پی آن از بین رفتن صادرات نفت، قدرت اقتصادی ایران سست شد.

به علاوه، ایران با کشوری درگیر گشته بود که نفت در اقتصاد آن، حرف اول را می‌زد؛ بر این اساس، بسیاری از کشورها و بازار جهانی نفت، تحت تاثیر دو قدرت برتر نفتی و درگیری‌های نظامی آنان بودند.

آغاز جنگ، کمبود بودجه

وضعیت اقتصادی ایران در جنگ به قدری نگران کننده بود که مشکلات بسیاری را برای مردم و کشور رقم می‌زد؛ قیمت نفت(کاهش شدید)، فشارهای بین‌المللی، گسترش جنگ، حملۀ بی‌رحمانۀ عراق به مناطق غیر جنگی و مراکز اقتصادی، جنگ نفتکش‌ها، درگیری مستقیم و غیر مستقیم(تحریم) با آمریکا و … باعث اختلال در مدیریت اقتصاد در کشور گشته بود.

با آغاز جنگ تحمیلی، کارخانه‌های بسیاری در ایران، به دلیل موجود نبودن مواد اولیه و تجهیزات لازم، برای همیشه بسته شد و یا با تعدیل نیرو و کمترین حد ظرفیت، به کار خود ادامه می‌داد. همینطور، انهدام و تصرف زمین‌های کشاورزی، استان‌هایی همچون کرمانشاه، ایلام، خوزستان و …را با کاهش تولیدات گندم و ذرت مواجه کرد و همین امر موجب افزایش واردات آن گندم و غلات گشت.

در طی دوران هشت سالۀ دفاع مقدس، درآمد ارزی کشور کاهش پیدا کرد و واردات مواد غذایی به کشور با کمبود بسیار جدی روبرو شد؛ از سوی دیگر مقدار زیادی از بودجه کشور، تجهیزات، سرمایۀ انسانی و .. بر اساس اولویت، به جنگ و جبهه‌ اختصاص یافته بود، همین مسئله اقتصاد ایران در جنگ را دچار مشکل جدی کرده بود.

در این بین از فشارهای بین‌الملل نیز نباید غافل شد؛ چرا که ایران دسترسی راحت و ارزان به اسلحله و تجهیزات جنگ را از دست داده و برای تهیه ابزار جنگ، هزینۀ سنگینی را متحمل می‌شد. علاوه بر آن، دخالت کشورهای خارجی، پیروزی را برای ایران سخت‌تر می‌کرد.

آسیب به ساختارهای نفت ایران

در روزهای نخست جنگ، با تخریب و آسیب زدن به ساختارهای صدور نفت همانند:« پالایشگاه‌ها، پایانه‌ها و خطوط لولۀ انتقال نفت» تولید و صادرات نفت هردو کشور کاهش پیدا کرده و درآمدهای نفتی به شدت افت نمود.

از طرفی کاهش منابع ارزی و از طرف دیگر افزایش هزینه‌های جنگ، باعث کسر بودجۀ کشور و بدهی‌های پی‌درپی بخصوص برای کشور عراق گشت. از این رو، وضعیت اقتصادی ایران در جنگ، بیشتر از هرچیز دیگری تحت تاثیرسطح تولیدات، صادرات و نوسانات قیمت بود و وضعیت اقتصادی ایران، در سال‌های 1365 تا 1367 دچار رکود گشت.

مسعود نيلي از مسئولان سازمان برنامه و بودجه در تشريح اوضاع اقتصادي اواخر جنگ خاطرنشان كرده است كه:« در آن سال‌ها، (سال 1365 تا 1367) قيمت نفت به پايين‌ترين حد خود رسيده بود و چشم‌انداز روشنی براي آن وجود نداشت. در سال 67 مجموع درآمد ارزي كشور به زحمت به هفت ميليارد دلار مي‌رسيد و اين يک فاجعه بود.

در اين سال، 53 درصد كسري بودجه وجود داشت كه از ديد شاخص‌هاي كلان اقتصادي، به معناي وجود يا عدم تعادل ناپايدار بود. درواقع براي فهميدن وضعيت بد اقتصادي كشور، شايد نياز به يک پيش‌بيني 10 ساله هم نبود. وضعيت سال 67 به اندازه‌اي بد و نااميدكننده بود كه نشان دهد اين شرايط قابل دوام نيست.»

عراق تقريبا در تمام طول جنگ، به پايانۀ نفتي خارك، كه در ابتدا 90 درصد صادرات نفت از آنجا انجام مي‌شد، حمله كرد. اين حملات، آسيب‌هاي جدي به تاسيسات حمل و صدور نفت ايران وارد كرد. با اين همه، هيچگاه مانع از صدور نفت ايران نشد. او جنگ را با حدود 90 ميليارد دلار بدهي خارجي به پايان رساند این درحالی بود که ایران قادر شد جنگ را با کمترین اتکا و وابستگی به کشورهای خارجی پیش ببرد. از طرفی، مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه نفت چگونه بر محاسبات دولتمردان انقلابي ايران در پذيرش قطعنامه 598 تاثير به جا گذاشته است.

منبع: مقالۀ پژوهشی اقتصاد سياسی ايران در دوران دفاع مقدس و تحلیل اسنادی کنشگری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هشت سال جنگ

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *