پست، تنها ارگان بی سیاست در جنگ ایران و عراق!

در گزارش توسط غزل حاصلخیز 0

نقش پست در جنگ ایران و عراق

پست تنها نهادی بود که هیچگاه وارد عرصه‌ی سیاست و بازی‌های آن نشد؛ حتی در آن دوران که جنگ بین ایران و عراق شدت گرفته بود، همچنان نامه بین این 2 کشورتبادل می‌شد!

هیچ فصلی از تاریخ ایران به اندازه دوران دفاع مقدس، این چنین شمار رد و بدل شدن نامه‌ها را به خود ندیده است، بسیاری از این واژه نگاری‌ها و دست نوشته‌های عاشقانه‌ مضمونی بکر و بی‌سابقه دارند و در لحظات تنش و بی‌آرامش نوشته شده‌اند و به اعتبار هر موقعیت فحوای اجتماعی، دینی و اخلاقی مختلفی دارند.

در ادامه‌ی این گزارش به بررسی موضوع « نامه‌ها در جنگ ایران و عراق» خواهیم پرداخت:

«پست جواب قبول»

در اوایل جنگ، دست نوشته‌های رزمندگان معمولا روی هر کاغذی که در دسترسشان بود نوشته می‌شد و پاکت نامه‌ها عاری از شکل و رنگ خاصی بودند اما بعد از 3 سال ابتدایی جنگ، کاغذها و پاکت‌هایی توسط «پست جمهوری اسلامی ایران» تدارک دیده شد که به این پاکت‌ها «پست جواب قبول» می‌گفتند، روی این ملزومات از نقش‌هایی استفاده می‌شد که موجب ترغیب و تشویق رزمندگان به نگارش بود، طرح‌هایی مانند «قدس شریف»، «حرم امام حسین (ع)»، «تصویر امام خمینی (ره)» و… تنها بخشی از تمثال‌هایی بودند که این پاکت‌ها زینت می‌بخشیدند. حمایتگر مالی تولید این پاکت‌ها عموما «واحد تبلیغات یا پشتیبانی جنگ» و بعضا مؤسسات خیریه و انجمن‌های صنفی بودند و این ادات را در دسترس عموم رزمندگان قرار می‌دادند تا مورد استفاده قرار گیرد. همچنین جایگزین صندوق پست هم جعبه‌ی مهمات جنگی بود که روی آن‌ها به زبان لاتین عبارت «پست» نوشته می‌شد. نکته‌ی جالب دیگر این است که بخاطر شرایط نه چندان مطلوبِ زمان جنگ در ارسال نامه‌ها اصولا سخت‌گیری نمی‌شد و نیازی به الصاق تمبر نبود.

نامه بود، اما نامه‌نگار نبود!

نمونه‌‌ی نامه‌ی یک رزمنده ایرانی در جنگ ایران و عراق

در روزگاری که بازار نامه و نامه نگاری داغ بود، میلیون‌ها کاغذ بین جنگ‌زدگان بده‌ و بستان می‌شد و شاید پستچی‌ها مهم‌ترین پلِ ارتباطیِ بین رزمندگان با خانواده هایشان دانست. آن‌ها سفیران عشق و امید در سال‌های دفاع مقدس بودند، دغدغه‌ی‌شان،  پدران و مادران سالخورده‌ای بودند که بی چشم‌داشت فرزندان خود را عازم جبهه‌ها کرده بودند و در سمت دیگر این نامه‌ها مردانِ راهِ خدا بودند که عطای آرامش را به لقای آن بخشیده بودند و با دیدن یک نوشته از سمت و سوی خانواده‌هایشان روزنه‌ی نور در دلشان می‌نشست و همین برایشان کافی بود! خانواده ها چنان اشتیاقی برای دریافت نامه فرزندان‌شان داشتند، که گاهی از شدت خوشحالی نامه رسان را در آغوش می‌کشیدند، طوری که انگار فرزندشان را مقابل خود می‌دیدند اما حالت حزن‌انگیز دیگری هم وجود داشت، از آن جایی که حدود 3 الی 4 ماه رساندن نامه‌ها طول می‌کشید تا به دست منتظران برسد گاهی پیش می‌آمد که نامه بود، نامه‌رسان بود، اما نامه نگار نبود و نائل به شهادت شده بود!

مخاطبِ خاصِ نامه‌های رزمندگان

مخاطب خاص این دست‌خط‌ها معمولا والدین، همسران و خواهران و برادران رزمندگان بودند و سوژه‌هایی که عمدتا به آن‌ها اشاره می‌شد مرتبط با حفظ کشور، تعهد به انجام توصیه‌های امام خمینی (ره) و مسائلی از این دست بود.

یا بعضا زمانی که نیروها  حال و هوای خانه را می‌کردند موضوعات شخصی تر مثل : وصیت نامه ، درد و دل یا گفتگو با همسران صبورشان را پیش می‌کشیدند.

نامه‌ها چطور به دست رزمندگان می‌رسید؟!

اغلب آدرس‌های پستی بصورت کُد نوشته می‌شد و کمتر کسی از نشانی کامل شهر و پادگان و یگان استفاده می‌کرد. فی‌الواقع  چند عدد کوتاه و مختصر نامه های متقاضیان را در جبهه به دست قوای ایرانی می رساند. راه‌ها هر چند صعب العبور بود اما فرقی نمی کرد رزمندگان در کجای جبهه باشند، در شمال یا جنوب، در خط مقدم یا آشپزخانه‌ی جبهه، در اردو یا پادگان و… با نوشتن کُد مخصوص پستی به همراه اسم گیرنده روی پاکت نامه به تنهایی کفایت می‌کرد و قطع به یقین به دست گیرنده می‌رسید.

از زبان یک پستچی دفاع مقدس

حیدر القانی یکی از نامه‌رسان های زمان جنگ می‌گوید:

«صبح که وارد اداره می‌شدیم، تمامی نامه ها روی یک میز خالی می‌شد و نامه رسان ها نفر به نفر نامه ها را جدا و تقسیم بندی می‌کردند، پس از شماره بندی نامه ها به ترتیب آدرس، حوالی ساعت ۱۰.۵ و نامه رسان ها با موتورهای خود توزیع نامه ها و بسته ها را آغاز می کردند و تا پاسی از شب از خدمت دست نمی‌کشیدند.

آن رزوها فشار کار به قدری زیاد بود که ریاست پست اعلام کرده بود اگر فرصت کافی برای ارسال بسته ها ندارید، نامه ها را در مساجد محلات قرار دهید تا نمازگزاران نامه های خود را پیدا کنند. مدتی نیز در پایان هر روز، نامه های باقی مانده را در منبر مساجد قرار می دادیم.»

یک پیام ناشناس داری!

یک نمونه از پاکت نامه مخصوص رزمندگان در زمان جنگ

در میان سیل عظیم نامه‌ها، کاغذهایی به چشم می‌خورد که فرستنده و گیرنده همدیگر را نمی‌شناختند، بی آنکه کوچک‌ترین آشنایی باهم داشته باشند، تنها با این استدلال که هموطن هم هستند مرحم درد و امیدبخش یکدیگر بودند!

آن روزها همیشه یکی از کارمندان بخش تبلیغات جنگ با کیسه ای پر از نامه، هرازچندگاهی به چادرهای نیروهای مبارز سر می زد و نامه ها را بین آن‌ها توزیع می کرد، هرکس مایل بود یکی از آن‌ها را می گرفت و می‌خواند و به اکثر نامه‌ها پاسخ متقابل داده می‌شد اما گاها پیش می‌آمد که بعضیشان هم بی‌پاسخ بمانند.

نویسنده‌ی خیلی از این نامه‌های ناشناس و پاراگراف‌ها دانش‌آموزانی بودند که از زنگِ ادبیات و انشاء فراری بودند ولی حالا که پای غیرت و حضور برادان میهن‌پرستشان در میان بود، برای نوشتن از همیشه مشتاق‌تر بودند و خط به خط را با دل و جان می‌نگاشتند.

«محمدرضا تک‌فلاح» یکی از نوجوان‌های 13-12 ساله‌ی آن زمان با دست‌خط ابتدایی روی پاکت نامه‌ای نوشته شده بود : «منطقه جنگی جنوب قرارگاه کربلا روابط عمومی، برسد به دست برادران رزمنده اسلام.» و محتوای چند خطی نامه با لحن خودمانی این چنین نوشته شده بود : « تقدیم از برادرت محمدرضا تک فلاح، دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی»

« سلام به برادر عزیزم، هر چند که اسمت را نمی دانم! شهادت چه زیباست، شهید قلب تاریخ است و همچون شمعی روشن در این دنیا و در دنیای آخرت می درخشد.

… نامه پر مهر و محبت تو هنگامی به دست من رسید که ما با دوستان سوار ماشین و راهی بهشت زهرا بودیم وقتی که معلم گفت محمدرضا تو یک نامه داری از جبهه‌ی جنگ، راستش من حیرت زده شدم و او گفت که نامه تو از یک رزمنده مسلمان است. وقتی که من از بهشت زهرا برگشتم نامه را به پدر و مادرم و خواهرانم نشان دادم آنها خیلی خوشحال شدن و من هم ذوقی که داشتم نمی توانستم کاری را بکنم …

شاید روزی برسد که ما ازنزدیک یکدیگر را ببینیم و باهم صحبت کنیم! »

 

در یک کلام، اگر پست، این نهاد خدمت‌گزار و ارزشمند در سال‌های دفاع مقدس ضعیف یا کمرنگ عمل می‌کرد طبیعتا نگرانی چشم انتظاران صد چندان می‌شد و خیال‌ها آرام نمی‌گرفت!

انتهای پیام/

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *