بمباران زمین فوتبال چوار و شهادت 23 نفر از بازیکنان!

بمباران زمین فوتبال چوار
در گزارش توسط مینا دمیرچی 0

بمباران زمین فوتبال چوار

در طول جنگ تحمیلی هر  نوع انسانی با هر تفکر و مذهبی که داشت خود را محق پاسداری از وطن دانست و راه جبهه‌های غرب و جنوب را در پیش گرفت. از متخصصانی که با امور نظامی آشنا بودند تا آنانی که حتی تصوری از جبهه و جنگ نداشتند.

گلف(پایگاه منتظران شهادت) در این گزارش قصد دارد از شهدایی سخن بگوید که از زمین چمن، سر از خط مقدم درآوردند.

فوتبال در دفاع مقدس

از دیرباز تاکنون ورزش در کشورمان ایران، پاره‌ای از فرهنگ و جامعه بوده که بخش سنتی آن شامل کشتی، سوارکاری و بدنسازی …، و بخش مدرن آن به راگبی، والیبال، فوتبال و …  برمی‌گردد.

محبوب‌ترین و پرطرفدارترین این ورزش‌ها در کشور، رشته فوتبال می‌باشد. زندگی مردم با این رشته ورزشی از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عجین شده و تا به امروز نیز تداوم یافته است. اما نکته حائز اهمیت این ‌است که در دوران دفاع مقدس، آمار قابل توجهی از شهدا را بازیکنان فوتبال به خود اختصاص داده‌اند.

طبق آمار بانک اطلاعات شهدا، بالغ‌بر 2 هزار و 500 تن از شهیدان جنگ تحمیلی، فوتبالیست‌ها بودند و در میان این آمار، اسامی مربیان و داوران بسیاری نیز نظرها را جلب می‌کند.

هرکدام از شهدا قصه‌ای دارند هم برای زندگی و هم شهادت!

در میان این‌اسم‌ها و زندگینامه‌های متعدد، شهادت حسین هزاوه جور دیگری متأثرکننده بود؛ مربی خوش‌قلبی که همراه با بچه‌های تیمش معراجی شد!

مسابقه فوتبالی که به دقیقه 90 نرسید!

نامش حسین هزاوه بود، مرد خوش‌مشرب و مهربان زمین بازی را می‌گویم. با شروع جنگ، عضو سپاه پاسداران شد، او در کنار فعالیت در جبهه، حرفه اصلی‌اش یعنی مربی‌گری فوتبال را ادامه‌ می‌داد. این‌گونه که هرکجا حاضر می‌شد با روحیه و انرژی بالایی که داشت، فضای منطقه جنگ را از حالت ناآرامی دور و نشاط و شادابی را به جبهه‌ها تزریق می‌کرد.

شهید حسین هزاوه

 

در سال پایانی زندگی‌اش بخشدار چوار ایلام شد، او در میدان نبرد، وقتی مردم جنگ‌دیده و مظلوم را دید که در جبهه‌ها یا بر اثر بمباران عزیزانشان را از دست داده‌اند، به راهی برای شاد کردنشان می‌اندشید که با کمک سهراب عظیمی تیمی به نام چوار تأسیس و بازیکنان شایسته‌ای را جمع‌آوری نمود. او از فوتبال به عنوان ابزاری برای وحدت و یکدلی جوانان، انسجام و کمک به جنگ‌زده‌ها در دل منطقه نبرد استفاده کرد.

مسابقه‌ای بین جوانان ایلام و تیم منتخب چوار که چمن زمین بازی را  به سرخی و کبودی آراست.

زمین فوتبال چودار

پس از این‌که یک زمین فوتبال توسط شهید هزاوه، برای جوانان فراهم، و تیم چوار تأسیس گشت، قرار بر این شد در روز 22 بهمن سال 1365 این زمین افتتاح شود، اما به‌خاطر هشدارهای امنیتی که داده‌ می‌شد، این افتتاحیه با یک روز تأخیر به انجام رسید.

درست 23 بهمن ماه سال 1365 بود که این مسابقه‌ بین جوانان ایلام سر گرفت. بازیکنان دو تیم  با لباس‌هایی یک‌دست در برابر هم صف‌آرایی کردند. مردم پشت دروازه ایلام به تماشای این مسابقه پرهیجان نشسته بودند. بازیکنان با شور و نشاط با هر حرکت توپ، به این سو و آن سو می‌رفتند؛ نیمه‌ اول مسابقه بود که تیم جوانان ایلام، دروازه تیم چوار را با دو گل فتح کردند. شهید هزاوه، به‌عنوان مربی بچه‌های تیمش را تشویق می‌کرد و به آن‌ها روحیه می‌داد؛ نیمه اول بازی به اتمام رسید اما سرفصل جدیدی از زندگی حاضرانِ در آن زمین فوتبال آغاز گشت.

نیمه دوم بازی بود و دقیقه 55، حساسیت مسابقه بالا بود چراکه بازیکنان در هجده قدم جمع شده و  قرار بود کرنری بر روی دروازه تیم چوار نواخته شود، در همین حیص و بیص، به جای توپ فوتبال، باران بمب‌های هواپیماهای عراقی بر دروازه تیم فرود آمد. دود غلیظ و سیاه همه جا را گرفته بود، کسی کاری از دستش بر نمی‌آمد و نمی‌توانست منجی حتی یکی از بازیکنان شود. ناله و فغان زن و مرد همچون دود و خاکستر برخاسته از زمین بازی، به بلندای آسمان می‌رفت.

بمباران وحشیانه زمین فوتبال چوار

کودکانی که تا چند دقیقه قبل‌تر با خوشحالی به مسابقه چشم دوخته بودند، حال شوکه و مبهوت به زمینی خیره بودند از خون بازیکنان گلگون گشته بود. در این میان پسر بچه‌ای عجیب دل دیگران به درد می‌آورد. پسری که “بابا … بابا” گفتنش، شتابان، افتان و خیزان به سوی زمین چمن به آتش کشیده می‌رفت.

 

 

اینک او بزرگ شده و در سمت پدر شهیدش فعالیت‌ می‌کند.

 

علی هزاوه فرزند شهید حسین هزاوه

او از این واقعۀ تلخ  حکایت‌هایی دارد و از مسئولان مرتبط، خواسته‌هایی:

علی هزاوه :«پدرم عاشق فوتبال بود، برای آماده کردن این زمین تلاش زیادی کرد و بذر چمن آن را شخصا از شهرستان نهاوند خرید و با هزینه شخصی توانست لباس یک‌دست تیم را آماده کرده تا نفرات تیم در روز ۲۳ بهمن برابر جوانان ایلام صف آرایی کنند. ظهر آن واقعه پدرم از بخشداری آمد و ساک ورزش را برداشت، می‌دانستم عازم زمین فوتبال است با اصرار زیاد به همراه وی رفتم و پس از کمی تمرین و گرم کردن، تیم‌ها روانه میدان شدند.

به همراه چند تن از همسن و سالان در پشت دروازه ایلام مشغول بازی‌ بودیم. تیم چوار یک بر صفر از جوانان ایلام عقب بود و پدرم با ایجاد روحیه در تیم، آنان را به جلو فرا می‌خواند.  اما در نیمه دوم و در حالی که تنها ۵۵ دقیقه از بازی گذشته بود اتفاقی رخ داد که در تاریخ ورزش و جنگ ها کم‌نظیر است.

در حالی که قرار بود کرنر به روی دروازه چوار زده شود و بازیکنان در هجده قدم جمع شده بودند بارانی از بمب هواپیماهای عراقی بر روی دروازه تیم منتخب فوتبال چوار فرود آمد، دود همه جا را گرفته و کسی نمی‌توانست نزدیک شود چند قدمی به جلو رفتم اما یکی از اهالی چوار مرا در آغوش گرفت و از زمین خارج کرد. کسی از بازیکنان و تماشاگران ۲ تیم اطلاعی در دست نداشت و تنها صدای شیون زنان و مردان آن بخش به گوش می‌رسید.»

بغض تلخ به‌جا مانده از آن روزها را همچنان در صدایش می‌توان شنید. دلتنگ پدر است و دلگیر از تحریفاتی که برخی در این جریان به بار آورده‌اند:

علی هزاوه:« برخی بر این باورند که پدرم من را از میدان نجات داده و بعد شهید شده اما باید بگویم  که این از تحریف‌های تاریخ جنگ است من به اندازه طول یک زمین فوتبال از محل بمباران دور بودم. پدرم اگر می‌توانست به سمت دروازه ایلام بیاید که شهید نمی‌شد. من در تلاش بودم که خودم را به محل بمباران و پدرم برسانم اما یکی از اهالی محل مرا نجات داد. همچنین ۲ نفر از دوستانم که دقایقی پیش از پشت دروازه ایلام به سمت تماشاگرها رفته بودند که در آنجا با اصابت ترکش شهید شدند.

پس از نزدیک به ۲۸ سال از آن اتفاق از سوی استاندار ایلام به عنوان بخشدار چوار انتخاب شدم و در یک سال حضور در این منطقه، زمین فوتبالی در برابرم بود که رویای کودکانه‌ام را به بارانی از بمب و آتش تبدیل کرد. اقدام‌های فرهنگی زیادی برای شناسایی این واقعه به جامعه انجام دادم و حتی برای ثبت ملی این رویداد از مسئولان وقت ورزش قول گرفتم اما تنها وعده دادند و تاکنون هیچ اقدامی نشده است.

ثبت ملی کمترین کاری است که می‌شود برای این حادثه دردناک انجام داد باید این اتفاق به دنیا معرفی شود. چرا نوجوانان ما از حادثه سقوط هواپیمای تیم منچستر یونایتد اطلاع دارند ولی از شهادت ۱۵ نفر در زمین فوتبال چوار بی‌خبرند. مسوولان باید تلاش کنند تا بعد بین‌المللی این واقعه را به جهانیان معرفی کنند.

در روزگاری که ایران از سوی برخی از کشورها به عوان خشونت طلب معرفی می‌شود زمین فوتبال چوار شاهد زنده خشونت علیه ورزش ایران است و می‌شود آن را در مسابقات رسمی و جهانی در معرض دید فیفا و ای اف سی قرار داد. اما با کمال تاسف باید گفت که این حادثه در تاریخ دفاع مقدس گم شده و کمتر کسی از واقعیت‌های زمین فوتبال چوار خبر دارد.»

 

شهدای چوار

در این فاجعه‌ای که در چوار به وقوع پیوست 15 نفر از بازیکنان به شهادت رسیدند و سبب شدند هرساله در روز 23 بهمن یادواره‌ای در آن زمین فوتبال که حال به چمن مصنوعی فرش گشته، برایشان گرفته شود. شهدایی که از اسلحه به دست نگرفتند اما با شادی و هیجانشان به جنگ با دشمن رفتند و عاقبت عنوان شهادت را ضمیمۀ نام مبارکشان نمودند.

شهدای حادثه تلخ بمباران زمین فوتبال چوار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *