شهید مهدی باکری
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | مهدی باکری |
---|---|
نام پدر | فیضالله |
تاریخ تولد | 1333-01-30 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1363-12-25 |
---|---|
منطقه شهادت | جزیره مجنون |
عملیات | عملیات خیبر |
مزار | یادبود در گلزار شهدای تهران |
شهید مهدی باکری
«خدايا تو چقدر دوستداشتنی و پرستيدنی هستی،
هيهات كه نفهميدم؛ خون بايد میشدی و در رگهايم جريان میافتی تا همه سلولهايم هم يارب يارب میگفت.»
کودکی محروم مانده از آغوش مادری
شهید مهدی باکری از مفاخر برجستۀ استان آذربایجان و از قهرمانان ملّی این خطّه است.
ایشان فرزند فیضالله باکری است که در تاریخ 1333/01/30 در روستای رحمتآباد شهرستان میاندو آب متولد شد. او در خانوادهای مذهبی، معتقد و با ایمان مراحل رشد خود را طی کرد اما در سنین خردسالی از نعمت حضور مادر محروم شد.
مهدی باکری در استان ارومیه شروع به تحصیل کرد و از سالهای پایانی دبیرستان، همزمان با شهادت برادر بزرگش «شهید علی باکری» توسط مأمورین ساواک، به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم طاغوت پرداخت. او پس از گرفتن مدرک دیپلم وارد دانشگاه تبریز شد و در رشتۀ مهندسی مکانیک به ادامهی تحصیل پرداخت.
در دوران دانشجویی، فعالیت سیاسی را آغاز نمود که این تشکلهای دانشجویی نقش مؤثر و مهمی در برقراری تظاهرات شهر تبریز در 15 خرداد سال 1354 و 1355 داشتند و در آن دوران با افرادی نظیر سید یحیی رحیم صفوی و حسین علائی آشنا شد.
در حین تحصیل توسط مأمورین ساواک، شناسایی و بارها بازجویی، دستگیر و بعد از مدتی تحت نظر آزاد شد. او در همان حین، بسط و ترویج مبارزات سیاسی خود را علیه رژیم ظلم و استبداد در تبریز در پیش گرفت. بعد از مدتی برادر کوچکش «شهید حمید باکری» را به منظور ارتباط با دیگر مبارزان و تعبیۀ اسلحه و ادوات جنگی به خارج از کشور فرستاد و خود نیز پس از فارغالتحصیلی به سربازی اعزام شد.
این شهید والامقام پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همزمان با تشکیل سپاه پاسداران عضو سپاه شد و نقش بسزایی در سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایفا نمود.
همچنین برای مدتی در دادستانی دادگاه انقلاب خدمت رسانی کرد و همزمان با فعالیت در سپاه، مسئولیت شهرداری ارومیه را نیز به عهده گرفت.
بعد از مدت کمی از آغاز جنگ ایران و عراق ازدواج کرد و یک روز پس از ازدواج، عازم جبهه های جنوب شد .
شهید مهدی باکری شبانهروز تلاش وافری در پاکسازی نیروهای متجاوز از منطقه شرق و غرب داشت و خدمات ارزندهای ارائه داد.
او در عملیات فتحالمبین در منطقه رقابیه بعنوان معاون تیپ نجف اشرف به مقابله با ارتش بعثی پرداخت اما از ناحیۀ چشم مجروح شد؛ پس از بهبود به جبهه بازگشت و از آن پس در عملیاتهایی از قبیل بیتالمقدس، رمضان، مسلمبنعقیل، والفجر مقدماتی، والفجر 1، والفجر 2، والفجر 3، والفجر چهار و خیبر در سِمَت های مختلف فرماندهی مشارکت کرد و عاشقانه از مرزهای میهن اسلامی پاسداری نمود.
شهید مهدی باکری تاریخ 25 اسفند سال 1363 در عملیات بدر در شرق دجله فرماندهی لشکر عاشورا را عهده دار بود، هنگامی که نیروهای ارتش عراق با محاصره ی کامل لشکر سربازان تحت امر مهدی باکری در جزیره مجنون، در حال تیرباران کردن مجروحان باقی مانده بودند، شهید احمد کاظمی و محمود دولتی با بیسیم از ایشان میخواهند که از رود دجله عبور و مسیری به مسافت 700 متری را طی کنند و با رسیدن به فضای بین خط اول و خط دوم حمله، جان خود را نجات دهد؛ اما این فرماندۀ گرانقدر به درخواست آنها جواب منفی داد و همانجا بر اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای عراقی کشته شد و جام شهادت را نوشید.
سپس گروهی برای بازگرداندن پیکر ایشان پیشقدم شدند اما هنگام انتقال پیکر او ، قایق آنها مورد شلیک مستقیم آر.پی.جی نیروهای عراقی قرار گرفت و در اروند رود غرق شد؛ پیکر مطّهر ایشان و سایر سربازانش هیچگاه یافت نشد.