کشورهای دخیل در جنگ ایران و عراق

کشورهای دخیل در جنگ ایران و عراق
در گزارش توسط مهدیه نظرزاده 0

گلف(پایگاه منتظران شهدا): استفاده از حربه ” تفرقه بیانداز و حکومت کن”، همان چیزیست که سال‌ها سردمداران قلدرمآب کشورهای جهان بخاطر حفظ کیان خود انجام می‌دادند، بالاخص با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ترس از نفوذ و گسترش تفکر انقلابی باعث شد تا در جنگ ایران و عراق، بسیاری از همین سردمداران برای پشتیبانی همه جانبه ازعراق وارد میدان شوند. در کنار سیل کمک‌های همه جانبه به عراق، می‌توان از کشورهایی نام برد که هم به محور متخاصم کمک می‌کردند و هم به ایران، به تعبیر خودمانی هم از توبره می‌خوردند و هم از آخور. البته معدود کشورهایی نیز بودند که موضعشان از همان ابتدا حمایت از ایران در این جنگ نابرابر بود.

حامیان صدام در جنگ ایران و عراق

حامیان مالی ونظامی عراق در این دوران را می‌توان به دو گروه کشورهای عربی و غربی تقسیم کرد که به برخی از مهم‌ترین آن‌ها و نیز علل و انگیزه‌ی آن‌ها برای این کمک‌ها، می‌پردازیم؛

آمریکا

آمریکا که در جنگ عراق با ایران اصلی‌ترین حامی صدام به شمار می‌آمد، دو هدف را دنبال می‌کرد: هدف کوتاه‌مدت آمریکا، آزادسازی گروگان‌های خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. برژینسکی مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقه‌ای علیه ایران را راه حل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران، باید تقویت دولت‌هایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمام قد حامی عراق است.

علاوه بر این، اسناد مختلفی از کمک‌های اطلاعاتی دولت رونالد ریگان به عراق وجود دارد. تنها ۸ روز پس از آغاز تهاجم صدام، ۵ هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیات‌های هوایی ایران  به ارتش عراق، تحویل دولت عربستان سعودی شد.

روزنامه‌ی واشنگتن پست طی گزارشی نوشته بود: «آمریکا درباره‌ی آرایش نیروهای ایرانی در جبهه‌ها و هدفهای اقتصادی ایران، اطلاعات ماهواره‌ای در اختیار عراق قرار می‌دهند.»

آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاش‌هایی را در جهت محکومیت ایران در سازمان‌های بین‌المللی و جلوگیری از انتقال صحبت‌های به حق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بین المللی انجام می‌داد.

صدام با فرستادن نزارحمدون، به عنوان سفیر عراق به آمریکا ،علاوه بر اهدافی که در سطوح مختلف پیگیری می‌کرد زمینه تحکیم روابط عراق و آمریکا را فراهم ساخت.

شوروی

عجیب‌ترین اتفاق قرن همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند.

براساس گزارش هفته نامه‌ی ”فارین ریپورت“(Foreign Report) چاپ لندن درباره‌ی کمک‌های تسلیحاتی شوروی به عراق، روسها از اول ماه ژانویه‌ی 1987 یک قطار هوایی به منظور تحویل اسلحه به عراق به کار انداختند و موشک‌های زمین به زمین با برد متوسط از نوع اسکاد B، تانک‌های جدید تی-72، هواپیماهای میگ23 و میگ 25 که به صورت قطعات جداگانه حمل می‌شد و موشک‌های ضدهواپیما از انواع گوناگون همراه با تکنسین‌های روسی را به عراق فرستادند.

 

در کنار کمک‌های مستقیم نظامی، دولت عراق برای توسعه برنامه موشکی بالستیک خود توانست کارشناسان موشکی شوروی را به خاک عراق دعوت کند. حضور این کارشناسان گرچه هیچگاه به تکنولوژی ساخت موشک‌های بالستیک منجر نشد، اما نشانه روشنی از پشتیبانی همه‌جانبه شوروی از عراق است.

فرانسه

بیشترین میزان کمک نظامی به عراق در طول جنگ تحمیلی از آن فرانسوی‌ها است که در مقایسه با سایر کشورهای غربی بیشترین تسلیحات مورد نیاز عراق را به این کشور ارسال کردند. در سال 1982 میلادی، 40 درصد از صادرات تسلیحاتی فرانسه به عراق ارسال می شد؛ میراژ اف-1، موشک‌های هوا به هوای مجیک-1، موشک‌های اگزوست AM-39، و پس از آن هواپیماهای سوپراستاندارد علاوه بر تقویت قدرت هوایی عراق، این کشور را برای حمله به نفت‌کش‌ها و پایانه‌های نفتی ایران از موقعیت برتری برخوردار می‌کرد. هم‌چنین، عراقی‌ها یک قرارداد 5/6 میلیارد دلاری تحت عنوان“ پروژه‌ی فاو“با سه شرکت خصوصی فرانسوی به امضا رساندند. محموله‌های تسلیحاتی فرانسه به عراق آن قدر زیاد بود که تقریبا از اواسط سال 1986 حتی هواپیماهای غیرنظامی خطوط هوایی بغداد- پاریس نیزبه حمل جنگ افزار می‌پرداختند.

بنا به گزارش‌های منتشر شده در آن مقطع زمانی، فرانسه نخستین جنگنده بمب افکن میراژ خود را بلافاصله پس از آزادی گروگان‌های آمریکایی از ایران در 1980 به عراق فرستاد. کمی بعد چهار فروند میراژ فرانسوی با هدایت خلبانان نیروی هوای فرانسه وارد قبرس شدند. هم‌چنین 13 دستگاه موشک‌انداز متحرک، علاوه بر سکوهای ثابت به عراق تحویل داده شدند. بازسازی راکتور هسته‌یی ازیراک، که در سال 1981 به دست اسراییلی‌ها منهدم شده بود، از جمله کمک‌هایی بود که “لکود شسول” وزیر خارجه وقت فرانسه در دیدار ژانویه 1983 به طارق عزیز، قول آن را داد.

انگلیس

رونق ناگهانی بازار عراق برای صنایع ابزارسازی انگلیس نیز کارساز بود. براساس برآورد انجمن فن‌آوری ابزارهای ماشین انگلیس (MTAA) فروش ابزارهای ماشینی این کشور به عراق از 9/2 میلیون دلار در 1987 میلادی به 5/31 میلیون دلار در سال 1988 میلادی افزایش یافت. هم زمان انگلیسی‌ها دفتر خرید ایران در خیابان ویکتوریای لندن را از طریق سازمان اطلاعاتی M-15 کنترل کرده و اطلاعات آن را در اختیار عراق قرار می‌دادند.

احداث شبکه‌ی پناهگهای پرهزینه‌ی زیرزمینی، بخش دیگری از تلاش‌های عراق بود که در ژوئن 1982 با تصمیم صدام و مشارکت مهندسان انگلیسی آغاز شد. کالین گرافت، رییس فدراسیون مشاوران در مقاطعه کاران پناهگاههای هسته‌یی انگلیس می‌گوید:« شرکت‌های انگلیسی طرح‌هایی ارایه کردند که به موجب آن برای 48 هزار سرباز، پناهگاه امن ساخته شد. هر پناهگاه تونل پولادین داشت و می‌توانست تا 1200 نفر را در خود جای دهد. در هر پناهگاه پست‌های فرماندهی، محل بیماران ،اتاق‌های ضدآلودگی،آشپزخانه، انبار غذاهای خشک، آب و قورخانه یعنی تمام ملزومات یک اقامت بلندمدت پیش بینی شده بود.»

آلمان

آلمان‌ها همانند فرانسه و انگلیس تجهیزات نظامی فراوانی در اختیار عراق قرار دادند. فن‌آوری آلمان‌ها در زمینه‌ی تولید سلاح‌های شیمیایی و موشکی از سایر بخش‌ها به کار گرفته شد. آلمان‌ در چارچوب سیاست‌هایش و با هدف کاهش خشم صدام نسبت به روابط بازرگانی آلمان با ایران، صادرات تجهیزات نظامی شیمیایی را در اواخر جنگ نسبت به سالهای قبل از آن با جهش چشمگیری ادامه داد. در چهار حوزه‌ی کلیدی شیمیایی، کالاهای ساخته شده، ماشین‌های سنگین و کنترل ابراز دقیق ماشینی و ابزارهای علمی، فروش آلمان به عراق رشد چشمگیری در دوران جنگ داشت. به گزارش مجله‌ی اشپیگل چاپ آلمان، در تاسیسات شیمیایی که شرکت‌های آلمانی در سامره عراق ساخته بودند؛ مواد شیمیایی بسیار مرگبار “تابون” و” کلاست” تولید می‌شد. کارشناسان آلمانی هم‌چنین متوجه شدند سه کارخانه فروخته شده به عراق قادر به تولید “اسیدسیائیدریک” غلیظ و فشرده بودند. حتی برابر گزارش‌های موثق و محرمانه، آلمان‌ها اطلاعات به دست آمده از مجروحان شیمیایی ایران در بیمارستان‌های آلمانی را در اختیار عراق می‌دادند تا از آنها برای اصلاح ترکیبات شیمیایی مورد استفاده در سلاح‌هایشان بهره‌برداری کنند.

علاوه بر آن‌چه گفته شد؛ کشورهایی چون برزیل، آرژانتین، سوئیس، سوئد، لهستان، یوگسلاوی، چین، رومانی ، ایتالیا، بلژیک، سنگاپور و… را نیز می‌توان به حامیان صدام اضافه کرد.

کشورهای عربی

در طول سال‌های جنگ، کشور‌های عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار عرب» و «صلاح‌الدین ایوبی زمان» میلیارد‌ها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه می‌گوید: «در بسیاری از عملیات‌ها نظیر خیبر، والفجر 8 و کربلای 5، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمی‌کشید که صدام پس از هر کدام از این عملیات‌ها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه می‌شد. این مسأله حاصل نمی‌شد جز با پول عرب‌های منطقه و حمایت‌های غرب و شرق».

اردن

اصلی‌ترین حامی عربی عراق در ابتدا اردن بود. اردن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنه‌ای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیک‌تر و عمیق‌تر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضع‌گیری کرده و با کمک‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وام‌های چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانی‌اش را از این کشور اعلام کرد.

در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت می‌گرفت. در این چهارچوب شبکه‌ حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد. به علاوه ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشت: «اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.»

روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان به نقل از منابع فلسطینی در بیروت در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ نوشته بود: «ملک حسین پادشاه اردن، حدود پنج هزار از نیروهای خود را به عراق اعزام داشته تا وظایف امنیت داخلی را به عهده بگیرند تا سربازان عراقی برای رفتن به جبهه جنگ با ایران آزاد باشند.» این روزنامه همچنین خاطر نشان کرد که ملک حسین اولین رهبر یک کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق به طرفداری از عراق برخاست تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس، تعدادی از داوطلبان اردنی ارتش عراق نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.

کویت و امارات

کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب می‌شد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه‌ هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه 14 میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر می‌کرد.

علاوه بر این ، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال 1981 میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال ‌١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه‌ بی‌طرف روزانه ‌٣٠٠ الی ‌٣٥٠ هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.

عربستان

حامی دیگر صدام در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژه‌ای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم می‌کردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفت‌وگویی تلفنی با صدام در 25 سپتامبر سال 1980، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدی‌ترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمک‌های مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزه‌ی‌ خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.

مصر و سودان

مصر را نیز می‌بایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه 80 حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل 5/3 میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد.

تصویر حسنی مبارک با صدام

سودان نیز در اواسط دی ماه 61 صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهه‌های جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نِمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پاره‌ای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبت‌نام برای اعزام نیرو به جبهه‌های جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است.

حامیان ایران در جنگ ایران و عراق

سه كشور كره شمالی ، سوريه و ليبی در آغاز جنگ حمايت خود را از ايران اعلام كردند ولی در اواسط جنگ كشور ليبی از حمايت خود منصرف و به ايران اعلام جنگ داد.

سوریه  

تنها یکماه و نیم از شروع تجاوز عراق به ایران گذشته بود، سوریه یکی از اولین کشورهایی بود که رژیم بعث را محکوم کرد و خواستار برقراری آتش‌بس شد.

فرهیختگان درباره حمایت سیاسی سوریه و کمک‌های تسلیحاتی این کشور به ایران در جنگ تحمیلی می‌نویسد:

یکی از مهم‌ترین كمک‌های سوریه در دوران جنگ تحمیلی، حمایت‌های سیاسی از ایران بود، به طوری كه موضع‌گیری‌های سوریه در كنفرانس كشور‌های عربی مانع از شكل‌گیری جبهه متحد كشورهای عرب علیه جمهوری اسلامی ایران شد. این در حالی بود كه صدام حسین تلاش می‌کرد جنگ با ایران را جنگ عرب – عجم معرفی کرده و با این روش، تمام کشورهای عرب را به سود خود وارد جنگ با ایران کند.

در همان ابتدای جنگ تحمیلی، سوریه حاضر به همکاری تسلیحاتی با ایران شد، در واقع به دلیل تحریم‌های تسلیحاتی ایران، سوریه به نام خود اسلحه می‌خرید و به نیروهای ایران تحویل می‌داد.

دیدار حافظ اسد رئیس جمهور سوریه با آیت الله خامنه‌ای

همراهی سوریه با ایران محدود به این موارد نشد، بلکه دمشق در برخی از عملیات‌ها نیز به ایران کمک می‌کرد. محسن رفیق‌دوست، وزیر وقت سپاه در خصوص کمک‌های سوریه در عملیات فتح فاو می‌گوید: “سوریه یک‌بار کمکی به ما کرد که شاید از نظر کمیت و ارزش بالا نبود اما از لحاظ زمانی بسیار اهمیت داشت. قبل از شروع عملیات فاو بود که ما یک کشتی مهمات ۵۰ – ۴۰ هزار تنی از چین خریده بودیم و این کشتی به دلایل نامعلومی تاخیر کرد و چهار، پنج قلم از مهمات ما تمام شده بود که اگر این مهمات ظرف 48 ساعت به ما نمی‌رسید خط فاو سقوط می‌کرد. بنابراین شبانه با سوریه تماس گرفتم و از چند ساعت بعد از آن مرتبا 10 پرواز به دمشق انجام دادیم و هزار تن از مهماتی که نیاز داشتیم رسید که مصرف 10 روز ما بود و بعد از آن کشتی هم رسید و مشکل حل شد، شاید ارزش آن مهمات که سوریه داد 10،20 میلیون دلار بود ولی آن زمان برای ما باعث حفظ خط فاو شد.”

کره شمالی

کره شمالی هم از معدود کشورهای حامی ایران بود. این کشور در زمان جنگ، چندین فروند جنگنده چینی و اسکادرا به ایران فروخت. در سال 1361 هم 300 مستشار کره‌ای نحوه استفاده از تجهیزات ساخت شوروی را به رزمندگان ایران آموزش دادند.

لیبی

لیبی هم که از ابتدای جنگ در طرف ایران قرار گرفت و معتقد بود جنگ باید تا سقوط صدام ادامه یابد.  

لیبی در کنار سوریه دو کشوری بودند که با حمایت از ایران در برابر حمله ارتش عراق، جنگ را از فرم یک منازعه بین نژاد فارس و نژاد عرب خارج کرد. ایران از طریق لیبی توانست به مجموعه ای از سلاح های پیشرفته ساخت شوروی دست یابد. اهم محموله های مبادله شده شامل مین دریایی و موشک زمین به زمین بود. اتحاد جماهیر شوروی هیچگاه در برابر فشارهای آمریکا، حاضر نشد مسئولیت فروش این تسلیحات به ایران را بپذیرد.آمریکا بارها به طور مستقیم و با واسطه از لیبی خواست که ارسال مین های دریایی پیشرفته را به ایران متوقف کند؛ اما لیبی همواره با آن درخواست ها مخالفت می کرد.

ازدیگر کشورهایی که به ایران کمک مالی یا تسلیحاتی کردند می‌توان به چین، شوروی، کره جنوبی،بلغارستان، پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، سوئد، ایتالیا، فرانسه، اتریش، برزیل، سوییس، یونان، آفریقای جنوبی و اتیوپی اشاره کرد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *