مجموعهی حاضر مشتمل بر سی و پنج داستان کوتاه تحت پارهای از این عناوین است: “ثمره”، “صداهای غربت”، “رفیق نیمهراه”، “معمار”، “سرخپوش” و “عشق در باد”. برای نمونه در “صداهای غربت” که از زبان اولشخص بازگو شده است راوی نخست از صداهایی که در غربت میشنود سخن میراند از جمله صدای خیابانها، آدمها، و رعد و برق. او از این که با آن صداها مانوس نیست احساس دلتنگی میکند. او حتی معتقد است سکوت غربت نیز با سکوت وطن آدم فرق میکند؛ سکوت آنجا سنگینتر، پرابهامتر، و غمگینتر است. او سرانجام از ارزش موسیقی سخن رانده و اذعان میدارد تنها سخنی که میان همهی مردم دنیا مشترک است موسیقی است و موسیقی تنها صدای آشنایی است که در غربت میشنوی. در بخشی از داستان آمده است: “تا آهنگی برمیخیزد، صداهای بیگانه به عقب رانده میشود و بیگانه بودن مفهومش را از دست میدهد، اینجا بیشتر از هرجا و همیشه به ارزش موسیقی پی بردهام، اینجا به معنی واقعی جملهی “سخن مشترک مردم” که از دیرباز گفته شده، پی بردهام”.
صداهای غربت
موضوع: | داستانهای کوتاه فارسی -- قرن ۱۴. |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | مهرناز پیمانی |
ناشر: | پانیذ |
سال نشر: | 1385 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/761569 |