“شهید “مهدی وزیریپور” که پدر و مادر خود را از دست داده بود، روزی با “زری” آشنا میشود که او نیز یتیم بود و نزد خانوادهی عمویش زندگی میکرد. او خالهی خود را به خواستگاری زری میفرستد و آن دو با یکدیگر ازدواج میکنند. زری دربارهی همسر خویش میگوید: مهدی فردی بسیار باایمان، خوشقلب و بااحساس بود؛ در روزهای اول ازدواجمان مهدی یک روز همراه یک کارتنخواب به خانه آمد، او را با خود به حمام برد، سر سفره کنار خودمان نشاند، و جای خواب برای او آماده کرد. خلاصه این که او کارتنخواب را همانند عضوی از خانواده میدانست. در آن روزها که مهدی به جبهه میرفت، هربار که بازمیگشت کارتنخواب جان تازهای میگرفت تا زمانی که مهدی برای آخرینبار به جبهه رفت. شب قبل از رفتن مهدی کارتنخواب هم رفت و من دیگر او را ندیدم. شهید مهدی وزیریپور در آخرین حضور خود در جبهه در عملیات بستان به گفتهی همرزمانش بر اثر اصابت ترکش یک خمپاره به شهادت رسید.
تنگه چزابه
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- شهیدان -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | علی اردبیلیاصل |
ناشر: | قدیانی : شهرداری تهران، اداره کل امور ایثارگران |
سال نشر: | 1386 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1126158 |