من و رابط ایتالیاییام «آفردو»، به جشن تولد 37 سالگی «میکله فابر یانو» رفته بودیم. جشن در باغ دختر شهردار برگزار شده بود. همه میخواستند به طرزی خوشخدمتی خود را به میکله ثابت کنند. بالاخره او وارد باغ شد و از کنار تمام مردانی که پیش پایش بلند شده بودند گذشت و روی یک صندلی چرمی نشست. قرار بود من به عنوان یک رابط آمریکایی و پشتیبان با او کار کنم. بعد از مدتی او به سمت میز ما آمد و کنار من نشست. وقتی دریافت که آلفردو تازه یک سال است که من را میشناسد، گفت من یک آشنای قدیمی و مطمئن میخواستم، نه یک دختر کوچولوی افادهای! این حرف او من را عصبانی کرد و از جایم بلند شدم و در پایان نیز مهارتم را در تیراندازی به او نشان دادم و آنجا را ترک کردم. حوادثی که پس از این به وقوع میپیوندد ادامة داستان را شکل میدهد. کتاب حاضر شمارة پنجم از مجموعة «آثار نوقلمان ادبی» است.
عشق آبی
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | مریم مغانی؛ با حمایت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. |
ناشر: | انجمن قلم ایران |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1677762 |