یک سال پیش در مجمع، از هنرمندان خواسته شده بود که طی مدت یکسال کلیه آثار خود را در هر قالبی با مضمون «عشق» به دفتر مجمع ارسال کنند. دو هفته قبل از پایان مهلت، اسامی برخی کاندیداهای جایزه اول اعلام شد. همه مرد بودند خبری از تنها زن شرکتکننده در مسابقه نبود. عدهای میگفتند او انصراف داده است. در روز اعلام نتایج اثر خانم مقامی برگزیده شد. سخنران اعلام کرد همسایه خانم مقامی با دفتر تماس گرفته و از آنها خواسته که به دیدنش بروند. او به آنها گفته بود خانم مقامی فصل به فصل رمان خود را مینوشت و به او میداد که بخواند و نظرش را بگوید. زن همسایه چهار روز به مسافرت میرود و در بازگشت با صحنه عجیبی روبهرو میشود. خانم مقامی در اتاقش، پشت میز تحریر و قلم به دست سوخته بود. اثری از آتشسوزی نبود فقط او سوخته بود. آخرین صفحه را خواندیم، ماجرای سوزانده شدن «مسعود» در آتش به جرم عشق به «مستی» بود. وقتی مستی برای رسیدن به مسعود به درون آتش رفته بود، خانم مقامی هم آنقدر در قالب داستان خود فرو رفته بود که سراپا آتش شد و پشت میزش سوخت. «تابوی عشق» یکی از داستانهای کوتاه مجموعه حاضر است. برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارتاند از: شرافت نویسندگی؛ او آسمانی بود؛ غزال گمشده؛ شببوها؛ و در رویا.
تابوی عشق
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | زهرا زواریان |
ناشر: | نشر تکا |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1152726 |