«نیلوفر آبی» خانم خودخواه و مستقلی بود. او برای این که استقلال کاری و مالی خود را در برابر همسرش «راد» به اثبات برساند، در دو روزنامه و مجلة هفتگی کار میکرد. او در هر دو نشریه، دبیر سرویس ادبیات بود که گاهی خود نیز شعر و قصه مینوشت. شوهرش، «راد» مسئول صفحة حوادث روزنامة «اطلاعات» بود. او نیز شعر میسرود و با همة دغدغههایی که داشت زودتر از نیلوفر به خانه میرفت و مانند یک کدبانو به کارهای خانه میپرداخت تا «نیلوفر» از سر کار بازگردد. نیلوفر خسته و بیحوصله به خانه میآمد و اهمیت چندانی به راد و کارهایش نمیداد، تا این که «راد» به همراه عدهای برای تهیة گزارش، همراه با چند خبرنگار دیگر و مجلات کثیرالانتشار به جبهههای جنگ، به اهواز و جنوب رفت و نیلوفر با رفتن او به یاد محبتها و جای خالی او افتاد و تصمیم گرفت بعد از بازگشت راد جبران کند. بعد از دو ماه راد در حالی که یک پای او مجروح شده بود، در بیمارستانی در تهران بستری شد و وقتی به خانه برگشت، نیلوفر بعد از مدتی رفتار گذشته خود را پیش گرفت و راد نیز مانند کدبانویی کارهای خانه را انجام میداد. این مجموعه، شامل داستانهایی با عنوانهای تلما، نذری، یک روز مبارزه، ضیافت، خشم محض، نارفیقان، ساری، داستان سیاوش و… با موضوع جنگ ایران و عراق است.
جنگ به خاطر وطنم
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | محمدباقر نجفزادهبارفروش(م.روجا) |
ناشر: | هنر رسانه اردیبهشت |
سال نشر: | 1389 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1923483 |