خاطرات شهدا

کتاب پیش رو از کتاب‌های مجموعه «شهدا چه خبر» است که با زبانی ساده به بیان خود شهیدان و یا خانواده و دوستان و هم‌رزمان آن‌ها که بعضاً دفترچه خاطرات مخصوص آن زمان، از آن‌ها به یادگار مانده، پرداخته است. این مجموعه باهدف شناساندن و معرفی هر چه‌بهتر شهدا و عقایدشان به مردم به‌خصوص جوانان جمع‌آوری‌شده است، زیرا توصیه‌های آن‌ها به‌طور حتم چراغی روشن در مسیر حرکت جوانان است. در بخش «حرم حسین» می‌خوانیم: «فرمانده گردان ایستاده بود لب ساحل به یکجایی خیره شده بود، دستم را گرفت و گفت: «حاج‌آقا می‌بینم شما هم؟» صدایش می‌لرزید نگاه کردم چیز تازه‌ای نبود تاریکی بود و نخل‌های سیاه و آتشی که می‌ریختند سرما. گفتم: چی را؟ گفت: حرم امام حسین را دارم می‌بینم گنبدشو. تیر توی صورتش خورد و افتاد روی آب».