پدر مشغول کشیدن چهرهای است که دختر از راه میرسد و نام صاحب آن را جویا میشود. پدر با گفتن این که، چهره، چهرۀ یک آشناست از دخترش میخواهد که بیشتر فکر کرده و نام او را حدس بزند. کمی بعد دختر، چهرۀ آقای “سید علی اکبر ابوترابی” را میشناسد. سپس پدر از خاطراتش با این روحانی مبارز میگوید؛ این که به همراه آقای ابوترابی در زمان جنگ تحمیلی اسیر میشود و آقای ابوترابی در اردوگاه اسرا چه کارهایی برای بالا بردن روحیه و شادی اسرا انجام میدهد. سرانجام این مرد بزرگ پس از سالها سختی و رنج آزاد میشود و به کشور بازمیگردد، اما هیچگاه از تلاش و خدمت به مردم و آزادگان دست برنمیدارد تا این که در آخرین سفر به مشهد و زیارت امام رضا (ع) به دیدار حق میشتابد.

مهمانی از آسمان
موضوع: | داستانهای جنگ. |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | سعید عسگری |
ناشر: | پیام آزادگان |
سال نشر: | 1386 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1161166 |