حاجیپور؛ مؤسس کمیتۀ مسجد قبا
با پیچیدن آوای خوش پیروزی انقلاب اسلامی، علی اکبر حاجی پور بههمراه دوستانش کمیتۀ مسجد قبا را راه انداخت و مسئولیت کمیته بهعهدۀ او واگذار شد و او تأثیرات بخصوصی در دستگیری ساواکیها و مقامات رژیم ستمشاهی ایفا نمود. پس از آنکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایهگذاری شد، در این نهاد عضو گشته و به تعلیم سربازان و رزمندگان پرداخت، چراکه تجارب نظامی بسیاری داشت.
چند مدتی که گذشت پاسداری از خانۀ امام خمینی (ره) عهدهدار شد. مدت زیادی از این مسئولیت نگذشتهبود که بلوای کردستان آغاز گشت و امام (ره) فرمان داد که شهرستان پاوه آزاد شود؛ پیرو این آشوب و پیام امام (ره) با یک گردان نیرو روانۀ کردستان شد. در آنجا نیروهای شهید چمران پیوستند، در نتیجه گروهکهای ضدانقلاب را از شهرستان پاوه و دیگر شهرهای کردستان پاک کرده و توانمندی نظامی فوقالعادهشان را در دل تاریخ جاویدان ساختند.
سرداری که دلیرانه پرچم مقاومت به دست گرفت!
در سال 1359 که عراق جنگ عظیمی را بر ملت شریف و شهیدپرور ایران تحمیل کرد، علی اکبر حاجی پور با گردان تحت امر خود به جبهههای جنوب عزیمت نمود. در آنجا با تعلیمدهی و سامان بخشیدن به نیروها درصدد مقابله با متجاوزان بعثی برآمد. او بر این عقیده بود که تا قطع کامل ریشههای استعمار و استکبار، باید با دشمن مبارزه نمود و با اتکا بر این اعتقاد، تا پای جان ایستادگی کرد. در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس در سمت فرماندۀ گردان حضور یافت؛ در جریان عملیات بیتالمقدس جراحت سختی از ناحیۀ پا بر او وارد میشود اما این دلیل نشد که رشادت و شهامتش در این دو عملیات زبانزد عام و خاص نشود.
دوران نقاهت بعد از جراحتش را که گذراند، خود را به جبهه رساند و در عملیات رمضان فرماندۀ گردان خطشکن عمار گشت؛ در راستای این عملیات او با دقت مواضع دشمن را شناسایی کرد و سپس خطوط پدافندی دشمن را درهم شکست. پس از به اجرا رساندن موفقیت آمیزش در این عملیات، برای تعلیم رزمندگان لبنانی به لبنان رهسپار شد و توانست در این زمینه فعالیتهای گرانبهایی انجام دهد. امام خمینی ( ره) که در پیامی از نیروها خواست از لبنان برگردند، علی اکبر به کشور بازگشت و فرماندۀ تیپ گشت. طی عملیاتهای زینالعابدین و مسلم بن عقیل، مسئولیت محور عملیاتی به او واگذار شد و او نیز طی این دو عملیات با مدیریت و درایت به همراه فرمانبرداران تحت امر خویش شهرهای سومار و گیلانغرب را از چنگال بعثیها رها ساخت و دشمن را دچار هزیمت شدیدی نمود. از آن پس، با حضور در عملیات والفجر مقدماتی در منصب فرماندۀ گردان عمّار، با قرار گرفتن در نوک پیکان حمله، حماسهای قابل تمجید آفرید. عملیات والفجر4 که آغاز گشت، به همراه نیروهایش راهی جبهۀ غرب شدند و با حمله به دشمن، بر همۀ اهداف از مشخص شدهشان رسیدند.
خصوصیات اخلاقی سردار حاجی پور
شهید علی اکبر حاجی پور شخصی با تقوا، با شهامت و خلاق بود؛ به گونهای که بود که هر زمان از جنگ هر محوری به او واگذار میشد، با درایت و تلاش نتیجهبخشش از آن پیروز و کامیاب خارج میشد. او اسوۀ بارزی در غیرت و جوانمردی به شمار میرفت، به حق علاقه داشت و معرفت و شعور بالای او مثال زدنی بود. از همان دوران خردسالی مشخص بود که او، یک فرد معمولی نیست چراکه بلوغ فکری و عقلی او از بلوغ جسمیاش بهمراتب بیشتر بود به تعبیری نسبت به همسن و سالانش بیشتر میفهمید.
این انسان مؤمن و متقی تنها به خداوند توکل میکرد و خشنودی و رضای خدا نسبت به رضایت دیگران برایش ارجحیت داشت.از همان هنگام که نوجوانی نوشکفتهبود در مراسمات مذهبی شرکت مینمود، از جایی که به سرور شهیدان ارادت و علاقۀ بخصوصی داشت، در مراسم عزاداری ماه محرم با عشق و شور متفاوتی حضور مییافت و به قولی مرید و عاشق امام حسین (ع) بود.
او قبل از آغاز عملیات والفجر 4 که آخرین سخنرانیاش بود خطاب به رزمندگان بسیجی گفت:« اگر احیانا در عملیات، فرماندهان شما مجروح یا شهید شدند، شماها از دشمن لحظهای غافل نباشید و اندکی هراس به دل راه ندهید؛ چون فرماندۀ واقعی شما امام زمان (عج) است.»
لحظۀ عروج
علی اکبر حاجی پور در مرحلۀ اول عملیات والفجر 4 در منطقۀ غرب، به همراه یگانهای تحت فرمان خود مواضع هدف را بدست آورده و به تثبیت رساندند؛ اما در مرحلۀ دوم این عملیات برای شناسایی موضع بعثیها رفته بود در منطقۀ دشت پنجوین تیر مستقیم تانک دشمن بر او اصابت کرد و در تاریخ 14 آبانماه 1362 به دریای شهدای مدافع وطن پیوست.