شهید محمدتقی رضوی
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | سید محمدتقی رضوی مبرقع |
---|---|
نام پدر | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ تولد | 1334-01-29 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1366-03-03 |
---|---|
منطقه شهادت | کوههای سردشت |
عملیات | اطلاعاتی موجودی نیست |
مزار | حرم امام رضا(ع) |
اینجانب شهادت این لاله رسول خدا (ص) و حضرت علیبن موسیالرضا (علیه الاف و التحیه و الثناء) را که در آستان مقدس و مبارک آن حضرت نیز غنوده است، به خانواده محترم، همشهریان عزیز و عموم مردم شریف خراسان تبریک و تسلیت عرض میکنم و علو درجات و رضوان الهی را برای این شهید عزیز و اجر صابران را برای خانواده محترم ایشان از حضرت حق استدعا دارم.
(بخشی از پیام آیت الله خامنهای به مناسبت چهلم شهید محمدتقی رضوی)
محمدتقی در فرودین سال ۱۳۳۴ در مشهد مقدس متولد شد. از همان بدو تولد مورد توجه اطرافیان قرار گرفت. او در دبستان، دانش آموزی با پشتکار و مؤدب بود و کادر مدرسه از او رضایت کامل داشتند. محمدتقی رضوی، پس از دوره ابتدایی وارد دبیرستان می شود. همزمان با تحصیل در رشته ریاضی، بخاطر عشق و علاقه به علوم دینی، به مطالعه کتب مذهبی رو می آورد. علاوه بر اینها او در تیم فوتبال دانشآموزی ابومسلم موفق عمل میکند و زمانیکه قرار است از دست پسر محمدرضا شاه مدال بگیرید، از اینکار اجتناب کرده و خودش مدالش را به گردن میاندازد.
او کنکور را با موفقیت میگذراند و در رشته «راه و ساختمان» وارد دانشگاه میشود. پدرش که او را چنین مستعد و علاقهمند به تحصیل میبیند؛ به پسرش پیشنهاد میکند که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود؛ اما وی که به کشور خودش علاقهمند بود این پیشنهاد را قبول نمیکند و میگوید: “ما خارجی نیستیم هر چه بخواهیم بشویم، همین جا میشویم.”
محمدتقی، با فارغ التحصیلی از دانشگاه به سربازی میرود. سربازی او همزمان میشود با اوج حوادث پیش از انقلاب. به دنبال فرمان امام (قدس سره) مبنی بر ترک پادگانها، او نیز از پادگان فرار میکند. مادرش میگوید: وقتی فهمیدم از پادگان فرار کرده گفتم اگر بگیرندت تیربارانت میکنند. با خونسردی مسائل را برایم توضیح داد و من قدری آرام شدم. به او گفتم پس چند روز بیرون نرو تا شناخته نشوی با لبخند جواب داد: “مادر! من فرار کردهام که فعالیت کنم و اعلامیههای امام را پخش کنم فرار کردهام که در کنار مردم باشم؛ نه اینکه در خانه بمانم.” او که در این مسیر لحظهای آرام و قرار نداشت، مشتاقانه به تهران آمد و برای استقبال از امام(قدس سره) آماده شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، محمدتقی رضوی، تمام خود را وقف انقلاب میکند و هرجا که حس میکند به حضورش نیاز است و میتواند تأثیری در آن بگذارد، مخلصانه خدمت میکند. به دنبال پیام حضرت امام (قدس سره) در ۲۷ خردادماه ۱۳۵۸ مبنی بر تشکیل “جهاد سازندگی” به عضویت جهاد سازندگی در میآید.
او از همان زمان محور فعالیت خود را خدمت خالصانه به محرومان و مستضعفان در روستاهای استاد خراسان رضوی قرار میدهد و به عمران و آبادی در آن مناطق میپردازد. محمدتقی در خرداد سال 1359 ازدواج میکند و فردای ازدواج همراه همسرش به “تربیت حیدریه” میروند.
شهید رضوی با شروع جنگ تحمیلی، راهی جبهههای نبرد میشود. از روزهای اول با عضویت در ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران به دفاع از انقلاب و اسلام میپردازد. در طرحهای مختلف شهر اهواز، از جمله طرح کانال کشی اطراف اهواز مشغول به کار میشود. با گذشت مدت کوتاهی به جهاد استان خراسان میپیوندد. وی ابتدا به عنوان مسؤول ستاد پشتیبانی جنگ جهاد خراسان ، مشغول انجام وظیفه میشود و نقش بسزایی در سازماندهی و گسترش ستاد پشتیبانی ایفا میکند که با تلاش و پیگیری او ستادهای پراکنده جهاد استانهای مستقر در جنوب، متمرکز شده و ستاد مرکزی پشتیبانی جنگ جهاد در جنوب شکل میگیرد. او با جمع آوری تعدادی لودر و بولدوزر و غلتک بنای کار مهندسی – رزمی را میگذارد و برای اولین تجربه، جاده نظامی اندیمشک – حمید را میکشد.
شهید رضوی در جبهههای نبرد از خود رشادتهای زیادی به نمایش میگذارد. او با ارائه طرحهای مهندسی مبتکرانه در عملیات متعدد راهگشای فرماندهان و رزمندگان اسلام میشود. مهندس جعفری یکی از همرزمان وی میگوید:” در “عملیات خیبر”، وقتی با مشکلات پیچیدهای مواجه شدیم، ایشان راهی منطقه شد و در ارتباط با مسائل مهندسی آن جا عیناً منطقه را بررسی کرد و بعد طرحی ارائه نمود که باعث حفظ و تثبیت جزایر توسط رزمندگان شد.”
شهید رضوی هرجا احساس نیاز بود، وارد عمل میشد. او در عملیات “طریق القدس” جادهای ابتکاری از پشت تپه های “الله اکبر” احداث میکند که نیروهای رزمنده با استفاده از آن جاده، دشمن را دور زده و با تصرف توپخانه دشمن، به پیروزی عظیمی دست مییابند. شهید رضوی، در عملیات “فتح المبین” مناسبترین طرحهای مهندسی جنگ را به کار میبندد و در پیروزی رزمندگان تأثیر بسزایی میگذارد. از ویژگیهای بارز این شهید، خستگی ناپذیری اوست که کاری را نیمه یا رها شده باقی نمیگذاشت. ایشان در عملیات “والفجر مقدماتی”، “والفجر ۲ ، ۳ و 4″، مشکل آب را که عمدهترین دغدغه فرماندهان بود، با توانمندی و تدبیر هوشمندانه مرتفع میکند و نیروها را در هر یک از این عملیات با زدن پلهای شناور از آب عبور میدهد. وی پس از مدتها خدمت در مسؤولیت فرماندهی مهندس جهاد سازندگی، به عنوان” مسؤول ستاد کربلا” و “فرماندهی مهندسی جنگ جهاد سازندگی” و نیز “معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی رزمی قرارگاه خاتم الانبیا(ص)” منصوب شده و به هدایت مهندسی رزمی جنگ میپردازد. او تا آخرین لحظات از عمر پربرکتش در این مسؤولیت مهم، به انجام طرحها و فعالیتهای ماندگار و ارزشمند همت گماشت.
شهید رضوی، جهادگری شجاع، باتقوا متعهد، سختکوش و خلاق و در یک کلام جهادگری اسوه و نمونه بود. توسل و توکلش در جبهه زیادتر بود. هر جا مشکلی پیش میآمد، با توکل و اعتماد به حضرت حق کار را به سامان میرساند. او در تحقق ارادهاش در فراز و نشیب جنگ موفق بود و همه دوستان، او را در این خصلت بهخوبی قبول داشتند در سخت ترین شرایط جنگ با تعهد و اخلاص بالا مأموریتهای خطیر را انجام میداد.
خاطرهای به نقل از پسرعموی شهید :” شبی با آقا تقی در اهواز بودیم که تلفنی تماس گرفتند بچه ها در فاو ، محل پل جدید که در حال احداث است بلا تکلیف مانده اند ، دستور چیست ؟ با شنیدن این پیام بلافاصله با هم به طرف ابادان و از آنجا به منطقه فاو رفتیم و تا زمانیکه کار احداث پل تمام شد آقا تقی ، به هیچ وجه استراحت نکرد و این در حالی بود که کار تا ظهر فردا به طول انجامید .
او هشت ماه از عمر خود را پیوسته در جبهههای جنگ گذراند و اجر مجاهدت خود را سرانجام در ۳ خرداد ۱۳۶۶ هنگام شناسایی منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ در کوههای غرب کشور، کربلای سردشت، در اثر انفجار گلولهی توپی. به شهادت رسید و پیکرش در ایوان طلای صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
***اقتباس از کتاب بیکرانهها