کتاب دو روایت جامانده از باد، محمدرضا آریانفر می باشد که در بخش نمایشنامۀ ایرانی فروشگاه اینترنتی شهر نیبگ قرار گرفته است. در آغاز جنگ عراق علیه ایران، در روستایی مرزی در عراق، خانوادهای آشفته، آماده مهاجرت میشوند، اما فرزند ارشد آنها “علی” که از افسران ارتش بعث بوده، ممانعت کرده و تمامی اهالی روستا را مجبور به ماندن میکند. برادر کوچکتر علی، سامر، که سرباز وظیفه است به جنگ رفته و خانواده از آیندهاش در هراساند. در همین شبهای دلتنگی، پدر، پرده از رازی سیساله برداشته و نزد فرزندان خویش اعتراف میکند که از قبایل عرب ایران است. و اکنون، به احترام همین خون ایرانی، فرزندانش، حق جنگ با ایرانیان را ندارند. علی در برابر این داستان هم حتی از انگیزه جنگ و به دست آوردن ترفیع و درجه، دست نمیکشد، با فرار سامر از جبهه، جاسوسی کینهورز، بعثیها را به خانه هدایت کرده و در برابر چشم افراد خانواده، پدر و سامر میمیرند. علی که خبر را میشنود، پشیمان از کرده خویش به خانه بازمیگردد و با عجله، پس از گرفتن انتقام از جاسوس، مادر و خواهر خویش را روانه قبیله پدری در ایران کرده و خود در چنگ دژخیمان بعثی گرفتار میشود. در مجموعه حاضر، داستان مذکور با دو بیان متفاوت در قالب دو نمایشنامه تحت عنوان “ستارهها در باد” و “روزی که آسمان میافتد” روایت میشود.
دو روایت جامانده از باد
موضوع: | نمایشنامه فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | محمدرضا آريان فر |
ناشر: | افراز |
سال نشر: | 1387 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1088146 |