شهید حسین راحت
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | حسین راحت |
---|---|
نام پدر | قربان |
تاریخ تولد | 1337-11-18 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1362-12-09 |
---|---|
منطقه شهادت | جزیره مجنون |
عملیات | اطلاعاتی موجودی نیست |
مزار | بهشت زهرای تهران |
علمای اسلام را دریابید و گمراه نشوید. پیام های رهبر عزیزمان را سرلوحه قرار دهید و بر آن عنایت کنید. پیام های امام، منش الهی دارد. چون که موسم فتح و پیروزی فرا رسد در آن روز مردم را بنگر که فوج فوج به دین داخل می شوند. آنگاه خدای را حمد و ثناگو و پاک و منزه دار و از او طلب مغفرت و آمرزش نما که او خدایی بسیار توبه پذیر است. چشم بر مادیات بندید و چشم دل را باز کنید تا جلوه خداوند را نظاره گر باشید به امید آن روز که پرچم اسلام بر فراز جهان به اهتزاز درآید. (بخشی از وصیتنامه شهید حسین راحت)
حسین، در روز 18 بهمن سال 1337 در روستای فیروزآباد سفلی از توابع شاهرود به دنیا آمد. او در خانوادهای مذهبی اما کم برخوردار رشد کرد. هنوز یکسالش تمام نشده بود که پدرش را برای همیشه از دست داد. طعم تلخی که تا ابد در وجودش ماند. آن هم پدری که به گفته مادر، مردی حامی، مهربان و با تقوا بود. از آن پس، مادر علاوه بر وظیفه خود، برای حسین و دیگر بچهها پدری کرد. خواهر بزرگتر حسین هم نقش زیادی در تربیت او ایفا کرد.
حسین، علی رغم اینکه در محیط کوچک روستا مراحل ابتدایی خود را گذراند، اما با هوش و استعداد فراوانش توانست، موفقیتهای بسیاری به دست آورد.
سال 1349 برای حسین و خانوادهاش سال سختی بود، دوازده سال داشت که همراه خانواده به تهران مهاجرت میکنند و به سختی زندگی تازهای را شروع میکنند. مشکلات زندگی، حسین را متقاعد میکند که با آنهمه استعداد، از تحصیل دست بشوبد و همراه برادر خود به حرفه بنّایی مشغول شود. اوستا حسین که حالا دیگر در حرفه خودش، حرفی برای گفتن داشت، به آن بسنده نکرد و تخصصهای دیگری را هم در کنار آن، آموزش دید.
حسین، سال 1354 را متفاوت سپری کرد. او به سنت پیامبر عمل کرد و با دختری با تقوا و پاکدامن ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند به نامهای امیر و فاطمه است. همان سال بود که مادر عزیزش را از دست داد و در فقدان ایشان به سوگ نشست.
حسین که طعم ظلم و بیعدالتی را چشیده بود، با شروع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(قدس سره)، روزنه امیدی در دلش روشن میشود و از همان زمان، فعالیتهای انقلابیاش را آغاز میکند. او که از صبغه مذهبی خوبی برخوردار بود؛ با حضور در محافل مذهبی، در هدایت قشر جوان میکوشد. حسین راحت، برخلاف نام خانوادگیاش هیچگاه جامه راحتی برخود نپوشید و با حضور فعالانه در راهپیماییهای آن سالها، خود را برای مبارزه مؤثر با رژیم ستمشاهی آماده کرد. جمعه سیاه، از آن روزهایی بود که در کارنامه زندگانی حسین به ثبت رسیده است. توزیع اعلامیههای امام(ره)، از دیگر فعالیتهای داوطلبانه ایشان پیش از انقلاب بود. او برای تحقق انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد و از جان برای آن مایه میگذاشت.
حسین راحت با پیروزی انقلاب اسلامی، به عضویت در سپاه پاسداران در میآید و با سپری کردن یک دوره آموزشی، برای مبارزه با گروهکهای تجزیه طلب و منافق راهی کردستان میشود.
او در غائله کردستان، رشادتهای بسیاری از خود نشان میدهد.
شهید حسین راحت، با شروع جنگ؛ پوتین را در پایش محکم کرد و برای مبارزه با دشمن متجاوز، عازم جبهههای جنوب میشود. در آنجا از نو، تواناییهای نظامی خود را به معرض دید میگذارد و چنین، نظر فرماندهان جنگ را به خود معطوف میسازد.
شهید راحت، بعد از مدتی حضور در جبهههای جنوب، به غرب میرود و در آنجا به عنوان “مسئول خط سومار” فعالیت میکند. ایشان در عملیات “والفجر مقدماتی” کارآمد عمل میکند و خوش میدرخشد. در همین عملیات بود که برادر بزرگترش، محمد، در کنارش به شهادت میرسد و به مقام برادر شهید نائل میشود. این اتفاق او را برای ماندن در جبهه مصممتر میسازد. دیگر به ندرت پیش میآمد که برای مرخصی جبهه را ترک کند. در اکثر عملیاتها نقش مؤثری ایفا میکند. در عملیات “سرپل ذهاب” از ناحیه دو گوش مجروح میشود و پرده گوشش را از دست میدهد. او آرامش خود را در جبهه یافته بود و این آرامش را با هیچ آسایشی در خارج از آن برابر نکرد. او در جریان عملیات پر افتخار “خیبر” به عنوان فرمانده محور، از لشکر 10 سیدالشهدا، عمل کرد.
شهید راحت از دوازده سالگی به انجام واجبات و ترک محرماتش همت گمارد. سختیهای زندگی، در او رشدی بیمانند ایجاد کرد. همه جا از اخلاق و ادب او به نیکی یاد میشد. او که خود طعم فقر و محرومیت را چشیده بود؛ از هیچ تلاشی برای کمک به نیازمندان دریغ نمیکرد. او عاشق امام و انقلاب بود و برای این عشق با جان خود در راه خدا جهاد کرد. علاقه او به همسر و فرزندانش و محبت بیدریغش به آنها، نام و یادش را برای همیشه در دل خانواده جاودانه کرد.
شهید حسین راحت که دیگر بیقرار برادر و دیگر رفیقانش بود، اینبار غسل شهادتش را محکمتر ادا کرد و سرانجام در 9 اسفند 1362 در حین انجام عملیات “خیبر” به مقام شهادت رسید.
او با قایق برای شناسایی به منطقه رفته بود، هنگام بازگشت، در جزیزه مجنون عراق مورد اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر و قلب میشود و به دیدار معشوق میشتابد. مزار ایشان در قطعه 27 بهشت زهرای تهران در کنار برادر شهیدش قرار دارد.