شهید احمد آجرلو

وای بر کسی که مرتکب گناه بزرگ عدم تبعیت از امام گردد! و وای بر مسئولانی که شب را روز و روز را شب می‌کنند و به ناله فرزندان شهدا و پدران و مادران شهیدداده و همسر و شوهر از دست داده اهمیتی نمی‌دهند در این جنگ تمام عیار و گسترده، از استکبار شرق و غرب،… هدفی جز براندازی نظام اسلامی امت نداشتند. دیدید که چگونه با استفاده از تجربیات جنگی چند صد ساله خود و با اعزام مستشاران و تسلیحات فوق مدرن خاک کشور اسلامی و مظلوم و بی‌دفاع ما را مورد تجاوز قرار داده و به عنوان یک پیروزی بزرگ، به جهان القا می‌کند. اگر قدری توجه کنیم، می‌بینیم که امروز در نبرد شرافتمندانه و دفاع پیروزمندانه، ابتکار عمل در دست رزمندگان اسلام است کرامت ما با حضور در این نبرد، در طول تاریخ آینده بشریت، حفظ خواهد شد. (گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید احمد آجرلو)

در نخستین روز گرم مرداد ماه 1337 در حوالی کرج پسری متولد شد که او را احمد نامیدند. احمد در محیطی مذهبی و متدین رشد کرد. او که بسیار باهوش و زیرک بود؛ مراحل ابتدایی خود را با نمرات عالی به پایان رساند. احمد همزمان که درس می‌خواند به پدرش در کار نگه‌داری از دام کمک می‌کرد. او مراحل دبیرستان را نیز به خوبی سپری کرد. البته سال آخر دبیرستان را که به مدرک دیپلم می‌انجامید، مردود شد تا مجبور نشود به سربازی برود.

فطرت پاک احمد، او را  به سمت محافل مذهبی می‌کشاند. او در همانجا ایمانش به خدا را بیش‌تر کرد و اعتقادات مذهبی و سیاسی‌اش شکل گرفت. او که شیفته شخصیت شهید مطهری شده بود؛ به مطالعه آثار این عالم ارزشمند مشغول گردید. احمد آجرلو، سال آخر دبیرستان را از روی عمد درس نخواند تا برای سربازی در رژیم طاغوت اعزام نشود. هنگامی که صدای پای آرام انقلاب را شنید به دنبال آن حرکت کرد و خود را بی‌وقفه در مسیر مبارزه با رژیم شاهنشاهی قرار داد. آگاه سازی مردم و افشاگری علیه رژیم ستمگر وقت، پخش اعلامیه‌های حضرت امام (قدس سره)، بخشی از فعالیت‌های انقلابی او به حساب می‌آید.

او شب و روز خود را صرف مبارزه با ظلم و ستم می‌کرد و در تظاهرات و راهپیمایی‌ها جلودار بود. او که از قدرت رهبری خوبی برخوردار بود، در محله و بین دوستان به ایجاد تشکل‌های مختلف اقدام کرد. احمد، مشتاقانه برای آرمان و اهداف انقلاب اسلامی جنگید و در تصرف مراکز نظامی و انتظامی مشارکت اثر گذاری داشت.

احمد آجرلو، با پیروزی انقلاب اسلامی، دست از اهداف خود نکشید و مصرانه برای حفظ دستاوردهای انقلاب نوپا تلاش کرد. او عضو کمیته می‌شود و در آنجا کارنامه روشنی از خدمات داوطلبانه برجای می‌گذارد. او همزمان در مسجد «صاحب الزمان» برنامه‌های فرهنگی منظمی برای جوانان ترتیب می‌دهد.

تحرکات ضد انقلاب در کردستان، احمد را وارد فاز جدیدی از زندگی مبارزانه خود می‌کند. او تا شروع جنگ ایران و عراق در کردستان می‌ماند.

شهید آجرلو با شروع جنگ تحمیلی، به طور رسمی به عضویت سپاه پاسداران درمی‌آید‌آآ  و در دفتر هماهنگی ستاد مرکز سپاه به فعالیت مشغول می‌شود. او همچنین مدتی در دفتر تحقیق و بازرسی سپاه، به عنوان مسئول دفتر به خدمت می‌پردازد. او دائما برای مأموریت در سفر بود. او چنان شایستگی خود را در مسئولیت‌های محول شده نشان می‌دهد که در مدت کوتاه به سمت فرماندهی گردان انتخاب می‌شود. شهید آجرلو برای مأموریت عازم شهرستان‌های مشکین‌شهر و مراغه می‌شود. او در این شهرها، خدمات ارزنده‌ای از خود به جا می‌گذارد و به‌خاطر ابراز لیاقتش، درسال 1360 به مقام فرماندهی منطقه سپاه آذربایجان شرقی منصوب می‌شود. احمد در همان سال با دختری پاکدامن از اهالی مراغه ازدواج کرد که حاصل این ازدواج مبارک دو فرزند دختر و پسر است. از اتفاقات مبارک ازدواج ایشان این بود که خطبه عقدشان را حضرت امام خمینی(قدس سره) خواند.

احمد، در بهمن ماه 1363 به عنوان فرمانده سپاه پاسداران ناحیه کرج منصوب می‌شود و تا آخرین لحظه عمر ارزشمند خود، در این مسئولیت خطیر فعالیت می‌کند. او کارهای عظیمی انجام داد و علاوه بر فعالیت‌های داخلی،  مأموریت‌های برون مرزی نیز به او محول شد. دو بار اعزام به لبنان از آن دسته مأموریت‌هاست.

آجرلو، از ابتدای خدمتش در سپاه کرج، به راه اندازی و ساماندهی پایگاه‌های مقاومت بسیج می‌پردازد. اما همزمان بخش عمده وقت خود را صرف حادثه مهم آن‌روزها یعنی جنگ می‌کند. مهم‌ترین محور فعالیت شهید آجرلو، اعزام نیرو به مناطق کردستان و غرب کشور است؛ همچنین پشتیبانی از لشگر 10 سیدالشهدا(ع) از دیگر کارهای ایشان است. او برای پشتیبانی از لشگر، تمام همت خود را  برای جذب نیرو و کمک‌های مردمی صرف می‌کند. با حضوری پررنگ و مقتدرانه، توجه مسئولان، ذی نفوذها و کسبه بازار را به امر مهم تدارک و پشتیبانی جلب می‌کند. او در همان مدت نه چندان طولانی، با حمایت‌های مردمی، ساختمان‌های متعددی را برای سپاه و بسیج کرج احداث می‌کند و اردوگاه حصارک را این‌چنین راه اندازی می‌کند . شهید آجرلو، برای لشگر سیدالشهدا(ع)، پادگانی در دوکوهه ایجاد می‌کند. او برای احداث این پادگان، حتی به ” آیت الله هاشمی رفسنجانی” متوسل می‌شود و با حمایت مردم کرج و مسئولان، پادگان  بزرگی برای لشگر فراهم می‌سازد.

شهید آجرلو با همه تلاش‌های مخلصانه خود در سپاه کرج، وقتی احساس می‌کند در جبهه می‌‌تواند مؤثر باشد، برای عملیات حاضر می‌شود و این‌چنین روح تشنه و جستجوگر خود را از باورهای جاری در جبهه‌ها سیراب می‌نماید. این شهید عزیز حتی برای حضور در جبهه‌، یک‌بار از فرماندهی استعفا می‌دهد، ولی پذیرفته نمی‌شود.

او بعد از شهادت جانشین لشگر 10 سیدالشهدا به عنوان جانشین لشگر انتخاب می‌شود و یک‌ماه بار این مسئولیت را بر دوش می‌کشد. اما از آن‌جایی که عدم حضور او در سپاه ناحیه کرج مشهود بود، جانشینی لشگر را به دیگری واگذار می‌کند.

ایشان در طول دوره حضور خود در فرماندهی سپاه کرج، از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند و در کنار فعالیت‌های نظامی، فعالیت‌های فرهنگی بسیاری انجام می‌دهد؛ از آن جمله چندماه پیش از شهادتش مدرسه شاهد کرج را تأسیس می‌کند.

شهید آجرلو، امام خمینی(قدس سره) را مقتدای خود انتخاب کرده بود و به تأسی از ایشان، در راه اعتلای کلمه حق با صلابت و استوار عمل می‌کرد. تقوا، تقید و تعهد از خصوصیات بارز او بود و در طول حیات ارزشمندش تلاش می‌کرد تا از این ارزش‌ها عدول نکند. اهل نماز جماعت بود و سعی می‌کرد تا به مثابه آیه «السابقون السابقون» در راه خیر، پیش‌قدم باشد.

تواضع، فروتنی، گشاده رویی و صفای باطن از دیگر خصوصیات این شهید والامقام است. رعایت انصاف و عدالت و برخورداری از سعه‌صدر در مواجهه با دیگران و خستگی ناپذیری در او بارز بود. نظم و انضباط در کار و رعایت حق الناس از دیگر خصلت‌های بسیار پسندیده در ایشان بود.

سرانجام این سردار پرافتخار اسلام  در عملیات بیت‌المقدس 2 در تاریخ 25 دی سال 1366 در ارتفاعات قمیش در ماووت عراق  به پاداش یک امر مجاهدت خود رسید و به مقام والای شهادت دست یافت. پیکر مطهر او را در قطعه شهدای بهشت‌زهرا به خاک سپردند.

تصویری از پیکر شهید احمد آجرلو

پیش از او برادر کوچکترش داوود در عملیات کربلای 5 مدال  پرفتوح شهادت را بر گردن آویخته بود.