همچنان ایستاده در غبار
به گزارش گلف به نقل از دفاعپرس، فردا (پنجشنبه ۱۴ تیر) مصادف با سالروز ربوده شدن احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) و فرمانده نیروهای ایرانی در لبنان است. وی پیرو تاثیرات عمیق انقلاب اسلامی به قصد ساماندهی، بسیج و آموزش و به طور کلی امور مستشاری حزب الله لبنان و شاخههای مقاومت در برابر تجاوز و توسعه طلبی رژیم صهیونیستی به همراه سه تن از همراهانش در حین ورود به شهر بیروت و هنگام عبور از پست ایست و بازرسی توسط فالانژهای لبنانی ربوده شدند.
در این آدمربایی سردار متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت ایران و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی به اسارت درآمدند. در تمام این سالها هیچ خبر قطعی از زنده بودن یا شهادت این افراد به دست نیامده، اما همواره نظراتی با احتمال شهادت یا اسارتشان وجود داشته و دارد.
** نگاهی به زندگی احمد
متوسلیان در اول بهمن سال ۱۳۳۱ در محله امامزاده سید اسماعیل واقع در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه شرافت و دبستان اسلامی مصطفوی گذراند. پس از اتمام دوره راهنمایی در دبیرستان فخاری، از هنرستان صنعتی شماره ۴ تهران دیپلم برق گرفت وی در ۱۳۵۱ موفق شد در رشته مهندسی الکترونیک وارد دانشگاه علم و صنعت شود. همزمان با تحصیل با برقرای ارتباط با برخی گروههای مبارز مکتبی که کار مسلحانه انجام میدادند، اصول مبانی جنگ چریکی را آموخت.
متوسلیان سال ۱۳۵۳ به خدمت سربازی فراخوانده شد. در دوران سربازی با تشکیل جلسات نیمه مخفی، سعی در افشای ماهیت رژیم پهلوی داشت. فعالیتهای او به خصوص در هدایت تظاهرات ۱۳ شهریور سال ۱۳۵۷ مردم خرم آباد، توسط مأموران امنیتی ردگیری و دستگیر شد و زیر شدیدترین شکنجهها قرار گرفت. وی پس از آزادی از زندان نقش رابط و هماهنگ کننده تظاهرات را در محلات جنوب تهران عهده دار شد. در همین زمان روابط خود را با حرکتهای مکتبی دانشجویی و روحانیت مستحکمتر کرد.
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت تشکیل کمیته محله را بر عهده گرفت. با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد درآمد و به مقابله با گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب پرداخت. تابستان سال ۱۳۵۸ برای مقابله با گروهکهای مسلح ضد انقلاب، عازم کردستان شد.
وی علاوه بر نقش فعال در آزادسازی مهاباد، سنندج، سقز، بانه، سردشت، پاوه و روستاهای اطراف آن، مریوان، دزلی، قله تته، پاسگاه مرزی ژالانه، دکل مرزی کمانجیر، ارتفاع اورامان تخت، منطقه مرزی ملهخورد، قله دالانی، ارتفاعات قوچ سلطان، به ترتیب فرماندهی سپاه پاوه و همچنین فرماندهی سپاه مریوان را بر عهده داشت.
متوسلیان سال ۱۳۶۰ پس از بازگشت از مراسم حج از طرف فرماندهی کل سپاه مامور شد با بکارگیری برادران سپاه مریوان و پاوه تیپ محمدرسولالله (ص) را که بعدها به لشکر تبدیل شد، تشکیل دهد و فرماندهی این تیپ را به عهده گیرد. ۱۷ بهمن همان سال تیپ محمدرسولالله (ص) فعالیت خود را در پادگان دوکوهه آغاز کرد. متوسلیان در شب دوم فروردین سال ۱۳۶۱ در محور دشت عباس (چنانه) و در قالب عملیات فتحالمبین وارد عرصه پیکار شد و در این عملیات نقش اساسی ایفا کرد.
وی در طرح عملیات بیتالمقدس علاوه بر فرماندهی تیپ، در مأموریتهای شناسایی نیز شرکت داشت. سرانجام در این عملیات، حاج احمد و نیروهایش توانستند وارد خرمشهر شوند و به همراه دیگر همرزمانشان در ارتش و سپاه، این شهر را از اشغال نیروهای رژیم بعث آزاد کنند.
در تیر سال ۱۴۰۰ طی مراسمی نام بزرگراه فتح در غرب تهران به نام سردار رشید اسلام جاویدنشان حاج احمد متوسلیان مزین شد و تندیس او در مارونالرأس در مرز فلسطین نصب شد تا یادبودی از ربوده شدن این فرمانده غیور باشد و نکته جالب این که انگشت اشاره متوسلیان در تندیس به سمت رژیم صهیونیستی است.
فیلم سینمایی ایستاده در غبار به کارگردانی محمدحسین مهدویان سال ۱۳۹۴ با محوریت زندگی متوسلیان ساخته شد در این فیلم، هادی حجازیفر نقش او را بازی میکند.
کتاب سیوهفت سال به قلم حمید داودآبادی نگاهی به طولانیترین گروگانگیری قرن اخیر دارد. روایتهایی که داودآبادی در این کتاب آورده همگی موید شهادت متوسلیان است؛ با این تبصره که در آنها به جای اسم این شخصیت از لفظ آن یک نفر یا یک نفر از آنها استفاده شده است. یکی از روایتهای مهم کتاب، مربوط به روبرت مارون حاتم معروف به کبرا محافظ شخصی ایلی حبیقه فرمانده پست بازرسی حاجز برباره است. طبق نوشتههای مندرج در کتاب، این فرد قاتل متوسلیان است که چند سال پس از این اتفاق در بیروت صاحب یک تعمیرگاه بوده، اما زمانیکه داودآبادی متوجه این واقعیت میشود و قصد پیدا کردنش را داشته، متوجه میشود به کانادا فرار کرده است.
** تو زودتر بکش
در کتاب تو زودتر بکش نوشته رونین برگمن شهادت متوسلیان به اعتراف صهیونیستها بهطور صریح مطرح و نام قاتلش روبرت حاتم دوباره برده شد. در صفحه ۲۲۶ جلد دومِ ترجمه وحید خضاب از کتاب حاتم معروف به کبرا به عنوان جلاد ارشد فالانژها اشاره میشود که گفته بود «افسران موساد کشتن چند نفر از زندانیهای فالانژها را تأیید کرده بودند؛ از جمله چهار دیپلمات ایرانی که پیش از اینکه به سرشان شلیک شود و در چاله آهک انداخته شوند، شکنجه هم شدند».
با انتشار عکس الکس لواک عکاس اسرائیلی از صحنه دستگیری دو مبارز فلسطینی که خبر فوت آنها به دروغ و با جزئیات غیرواقعی منتشر شده بود، یکرسوایی امنیتی در اسرائیل به وجود آمد و بالاگرفتن تحقیقات در اینباره باعث شد تا اوایل خرداد ۱۳۶۵ آوراهام شالوم فرمانده نیروهای شینبت و دوستانش شروع به تدوین فهرستی از افرادی که بهطور غیرقانونی توسط رژیم صهیونیستی کشته شدند، بکنند؛ فهرستی که در آن نام چهار دیپلمات ایرانی که موساد اجازه داده بود در بیروت توسط حاتم شکنجه و کشته شوند، به چشم میخورد. اسم این فهرست، پرونده جمجمهها گذاشته شد و تدوینکنندگانش بهطور مخفیانه اعلام کردند اگر تحت تعقیب قانونی قرار بگیرند، بقیه را از جمله نخستوزیر را با خود به پایین میکشند.
** برای تاریخ میگویم
خاطرات محسن رفیقدوست در کتاب برای تاریخ میگویم بهعنوان وزیر سپاه با وجود برخی جملات ابهامبرانگیز موید این است که متوسلیان و همراهانش توسط شبهنظامیان لبنانی فالانژ که تحت حمایت اسرائیل بودند، با اطلاع صهیونیستها به شهادت رسیدند.
رفیقدوست در بخشی از این کتاب مینویسد: خبرهایی که اوایل میرسید، این بود که وقتی جلوی آنها را گرفتهاند، دو نفرشان در جا کشته شدهاند. ما میگفتیم اگر از بین آنها کسی مقاومت کرده و شهید شده باشد، حتماً اولیاش حاج احمد است. برای اینکه او آدم خاصی است و زیر بار زور نمیرود.
هشت کتاب دیگر با عناوین احمد متوسلیان هستم به قلم محمدجواد شادانلو، فرمانده جدید از حسین نیری، در هالهای از غبار و همپای صاعقه از گلعلی بابایی، میخواهم با تو باشم از علی اکبری مزدآبادی و مرد نوشته داود امیریان از دیگر کتابهایی است که با محوریت خاطرات، ناگفتهها، پرونده اسارت و یا شهادت متوسلیان به چاپ رسیده است.
گلعلی بابایی سال گذشته در یک برنامه تلویزیونی هم اعلام کرد که هنوز یک پیگیری قضایی برای خانوادههای متوسلیان و همراهان او در لبنان مطرح نشده و تاکنون چیزی ندیده است درحالی که در سالهای اخیر موقعیتهای خوبی پیش آمد و سیدحسن نصرالله برای چند تبادل پیشقدم شد ولی فقط هر سال به یک بیانیه تکراری اکتفا میشود.
انتهای پیام/