شهید سعید گلاب‌ بخش

صدای شهید

عکس‌های بیشتر

مزار شهید روی نقشه

فیلم‌های مرتبط

کتاب‌های مرتبط

عملیات‌ها

مشخصات
نام و نام خانوادگی سعید گلاب بخش
نام پدر اطلاعاتی موجودی نیست
تاریخ تولد 1338
محل تولد اطلاعاتی موجودی نیست
شهادت
تاریخ شهادت 1359-08-07
منطقه شهادت ارتفاعات افشارآباد سرپل ذهاب
عملیات اطلاعاتی موجودی نیست
مزار نامشخص
عکسی موجود نیست
مزار شهید سعید گلاب‌ بخش
گل لاله شادی روح شهید سعید گلاب‌ بخش صلوات
شما اولین صلوات را بفرستید

شهید سعید گلاب بخش

«وقتی که ما به آنجا رفتیم، تبلیغات غائله‌ «حزب خلق مسلمان»  به قدری جو تبریز را آلوده کرده بود که محسن چریک از تهران تقاضای تصاویر و عکس امام را کرد تا بلکه بتواند آن‌ها را به دست مردم انقلابی برساند و در امور تبلیغی و فرهنگی استفاده کند. خوب یادم است که سر خیلی از چهارراه‌ها نیروهای حزب خلق مسلمان نوارهای آقای شریعتمداری را پخش میکردند و سعی داشتند مردم را تهییج کنند.» (به نقل از همرزم شهید سعید گلاب‌بخش)

سعید گلاب‌بخش ، با نام مستعار «محسن چریک» در سال 1338 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. این که چرا به جای نام اصلی‌اش به او «محسن چریک» می‌گفتند خود قصه‌ای شنیدنی دارد. از همان کودکی می‌شد به فعال و تیزهوش بودنش پی برد. دوران ابتدایی و راهنمایی خود را با نمرات عالی در همان شهر زادگاهش «اصفهان» گذراند، از همان موقع همزمان با مطالعه‌ی کتاب‌های درسی‌اش در تلاش بود تا به موضوعات و مسائل دینی هم اشراف پیدا کند.

سعید از ابتدای زمان نوجوانی‌ هم ر‌استا با اهداف انقلاب گام برمی‌داشت، به همین علت درس خواندن را در مقطع راهنمایی رها کرد و دیگر تحصیل را اولویت ندانست.  در حالی که بچه‌های همسن او فکری جز بازی با بچه‌های دیگر یا کلاس و درس و مدرسه نداشتند او کلاس سوم راهنمایی را نیمه تمام گذاشت و تصمیم گرفت به خارج از کشور برود. می گفت: به علت ناراحتی‌های روحی نمی‌تواند در اینجا درس بخواند و به این شکل راهی خارج از ایران شد. او هرطور که  شده با گذرنامه‌ی جعلی، خود را به آن‌جا رساند تا بتواند اهداف مد نظرش در رابطه با انقلاب را به ثمر برساند. گلاب‌بخش در این راه به چند کشور اروپایی سفر کرد و آخرین کشوری که در آن فعالیت می‌کرد «لبنان» بود ، در همان موعد با دو تن از تاثیرگذارترین اشخاص زندگی‌اش «علی اندرزگو» و «جلال‌الدین فارسی» آشنا شد. وی در آن موقعیت با گذراندن آموزش‌های نظامی دقیق و مناسب، اخوت و برادری خود را با کشور دوست و مسلمان، «فلسطین»، ثابت کرد و خالصانه در مبارزات مردم فلسطین شرکت می‌کرد ، البته ناگفته نماند که از اعیان‌‌ نشین‌های اصفهان بودند و خانواده‌اش به‌خصوص پدر از هیچگونه کمک مالی نسبت به او خودداری نمی‌کرد و از این حیث و حتی جنبه‌های دیگر هرآنچه که در توان داشتند در اختیار فرزندشان می‌گذاشتند، به همین خاطر پدرش هم گاها با او همراه بود و چند باری به خارج از ایران سفر کرد.

وقتی امام (ره) به فرانسه رفتند، عشق و علاقه‌ وی به امام او را راهی آنجا کرد و با بازگشت امام راحل به وطن، همراه با هواپیمای دومی که داماد و افراد خانواده‌ی امام را در خود داشت، وارد ایران شد و از آن به بعد در ایران حضور در سپاه پاسداران را انتخاب کرد.

 

 

کارت اقامت شهید سعید گلاب بخش

کارت اقامت شهید سعید گلاب بخش

 

سعید گلاب‌بخش مثل بسیاری از فرماندهان زمان جنگ، به تبعیت از آنان و با در نظرگرفتن موازین امنیتی و اطلاعاتی، به‌جای معرفی با نام حقیقی، نام عملیاتی‌اش را «محسن» انتخاب کرد. اگرچه اصطلاح «چريک» لقبي بود كه هم‌سنگرهایش به ايشان داده بودند، به جهت اینکه سعید پيش از انقلاب آموز‌ش‌هاي چريكي و دوره‌هاي فشرده رزمي را در كشورهاي لبنان و فلسطين با مساعدت و یاری اسطوره‌های تکرارنشدنی چون شهيد «چمران» پیش گرفته بود و از ابتدای تأسيس سپاه هم زکات علم می‌داد و علوم و فنون نظامي‌اش را از طريق آموزش‌هاي هدفمند چریکی به جوانان مستعد سپاهی انتقال می‌داد.

محسن چریک خیلی از امور آموزشي را برای اولین بار در سپاه ایجاد كرد و هرآنچه در توان داشت را انجام داد، مثل «رزم شب» که نظیرش را هیچ کس تا به حال در جنگ استفاده نکرده بود. فنون خاص آموزشي‌اش با زمان، تكنيک‌ها و اهداف مشخص مثل 15 روزه، 45 روزه و … را هم محسن باب كرد، هم با اخلاق بود و هم سخت‌گیر. مثلاً مي‌گفت: روی هم رفته در 15 ثانيه بايد همگی لباس‌ رزم را پوشيده و سلاح بردست جلوي آسايشگاه‌ حي و حاضر باشيد. به برادرها مي‌گفت: از روي موانع طراحي شده و زمين‌هاي ناهموار‌ غلت بخورند و اگر كسي خطا مي‌رفت با رفتار نظامي خاص خودش كه براي همه بچه‌ها تازگي داشت او را متوجه اشتباهش مي‌ كرد. وقتی دستوری می‌داد کلامش رد نمیشد و همه با اشتیاق اطاعت می‌کردند ، مخصوصا زمانی كه شناخت بچه‌ها از او بيشتر شد، ديگر كسي به خودش این اجازه را نمي‌داد که حرف محسن را پشت گوش بیاندازد چون بر کسی پنهان نبود و همه بهتر از قبل می‌دانستند که محسن چه استراتژی‌ها و تکنیک‌های محیرالعقولی به ذهنش می‌رسد

تصاویری که او از خود در دوران پیش از انقلاب و دوران پس از انقلاب و دفاع مقدس اسلامی به جای گذاشته است  باهم بسیار متضاد و متناقض‌اند  اما پس از انقلاب او تحولی درونش شکل گرفت که به یک عنصر انقلابی مبدل شد.

 

شهید گلاب بخش قبل از تحول

شهید گلاب بخش قبل از تحول

 

فرج الله مرادیان، یکی از نزدیک‌ترین افراد به محسن، درباره‌ی برادر دینی و همرزمش نقل می‌کند : «محسن چريک آن زمان هم به نوعي اسطوره بود. توان نظامي بالا، شخصيت فرماندهي، روحيه جنگندگي و در عين حال ايمان قوي و اعتقاداتي كه داشت هر كسي را جذب مي‌كرد. اين طور نبود كه محسن چريک تنها یک فرمانده سخت‌گير نظامي باشد. مي‌توانم بگويم نيروها عاشق او بودند و با شنيدن نامش چنان روحيه‌اي مي‌گرفتند كه قابل وصف نيست. شنيدن اين جمله كه «محسن چريک» به عملياتي آمده يا در خطي حاضر شده است، توان رزمي كل آن نيروها و خط را چند برابر مي‌كرد. در ماجراي نحوه آشنايي‌ام هم عرض كردم كه چطور جسارتم را با لطافت پاسخ داد و ما را مريد خود كرد.»

با شروع جنگ ایران و عراق، رهسپار جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد، به شهرهای زیادی از جمله خرمشهر، کردستان و… رفت تا با مجاهدتش بتواند گروهک‌های ضدانقلاب را برچیند  و در همان حال در تاریخ 7 آبان ماه 1359 حین انجام یک عملیات حیاتی که در آن سعی در نابودی 350 تن از دشمنان در ارتفاعات منطقه «افشارآباد» واقع در منطقه‌ی «سرپل‌ذهاب» داشت، با نابرابری کامل در یک شبیخون توسط ‌ دست‌نشاندگان بعث عراق همراه با ۴۰ نفر دیگر از همرزمانش به دیار شهیدان شتافت و دعوت حق را لبیک گفت اما نگذاشت حتی ذره‌ای از خاک آن ارتفاعات مهم توسط عراقی‌ها به یغما برود.