شهید کاظم کاظمی
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | کاظم کاظمی |
---|---|
نام پدر | علی نقی |
تاریخ تولد | 1366-06-01 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1364-06-02 |
---|---|
منطقه شهادت | طلائیه |
عملیات | اطلاعاتی موجودی نیست |
مزار | بهشت زهرای تهران |
شهید سید کاظم کاظمی
شهید کاظم کاظمی : «ای مسئولین! مبادا چون طاغوتیان بشوید، که اگر اینگونه بودید شهدا در قیامت جلویتان را خواهند گرفت.»
سید کاظم کاظمی در 1 شهریور 1336 دربخش آرادان استان سمنان زاده شد. وی پس از پشت سرگذاشتن دوران کودکیاش در حالی که 6 سال داشت به همراه خانواده از محل زندگیاشان در گرمسار نقل مکان کردند و گرگان را برای سکونت برگزیدند. پیشینهی پدرش شغل شریف کشاورزی بود به همین جهت سید هم در حد توان کمک حال پدر و مادر بود و از انجام هیچ وظیفهای نسبت به خانه و خانواده دریغ نمیکرد.
او در خانوادهای مؤمن و محسن تعلیم گرفت و از همان زمان که به سن تکلیف و انجام فرائض دینی رسید در انجام دستورات دینی کوتاهی نکرد و علیرغم سن کمی که داشت، بسیار بالغانه عمل میکرد و نوجوانی اهل تقوا بود.
کاظمی در حالی که یک دانشآموز دبیرستانی بود و 15 سال بیشتر نداشت، چون به مباحث عرفانی و قرآنی علاقمند بود از قم برایش مجلات مذهبی میفرستادند، همین شوق به مطالعه در او باعث شد تا بسیار بیشتر از زمان خودش بداند و از همسالانش بسیار آگاهتر باشد. سید کاظم در سال 1354 موفق شد مدرک دیپلم ریاضی خود را دریافت کند و از آن پس تصمیم گرفت موقتا از تحصیل منصرف شود و به خدمت سربازی برود اما بعد از معاینهی پزشکی چون شرایط اعزام را نداشت از شر خدمت برای رژیم شاهنشاهی خلاص شد. ایشان مجددا برای ثبتنام در کنکور و ورود به دانشگاه به تهران رفت و با رتبه خوب در کنکور قبول شد اما به خاطر فعالیتهای فرهنگی که داشت، رژیم شاهنشاهی از ورود او به دانشگاه جلوگیری کرد چون ساواک او را به عنوان یک فرد مخرب در جامعهی دانشگاه تهران معرفی کرده بود!
او به ناچار و برخلاف میل حقیقیاش پس از گذشت مدتی با تشویق و حمایت پدرش ، برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفت و در رشتهی مهندسی مکانیک در آنجا شروع به تحصیل کرد. پس از چندی به واسطهی رفقای انقلابی قدیمیاش به عضویت «انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا» درآمد و همچنان به اهداف انقلابی خود حتی در خارج از این مرز و بوم پایبند بود و مشتاقانه راهش را ادامه میداد، بعدها مسئوليت مستقیم همين انجمن به او سپرده شد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ايشان از آمریکا در نامهای خطاب به خواهر و برادران دینی خود نوشت :
«مواظب گروهکها باشيد، مبادا در دامان آنها بیافتيد، با تمام توان از امام خميني(ره) پيروي کنيد که اسلام راستين در وجود اين مرد خدا نهفته است.»
شهید کاظمی زمانی که در تهران بود، با شرکت در آزمون سازمان تربیت بدنی در آن نهاد مشغول به کار شد. اما روح بزرگ و اهداف والایش به این درجات قانع نبود و آرام نمیگرفت. اتفاقا در همین وقت با چند دانشجو که فعالیت سیاسی میکردند آشنا شد و خیلی زود در فعالیتهای مخفی آنها علیه رژیم پهلوی مشارکت کرد.
وی پس از گذراندن مراحل مختلف مسئولیتی در واحد اطلاعات سپاه، با درخواست استانداری سیستان و بلوچستان و موافقت فرماندهی سپاه، به آنجا رفت و بهعنوان معاون سیاسی امنیتی استانداری سیستان و بلوچستان، مشغول به فعالیت شد. کاظم کاظمی، این فرماندهی با ابهت هیچگاه درمسیر مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر سیستان و بلوچستان، از هیچ تلاشی دست نکشید.
پس از تمام شدن مأموریتش در این استان، وزارت کشور و جهاد سازندگی تقاضای همکاری با او را داشتند، اما این پیشنهادها را قبول نکرد و مجدداً به سپاه بازگشت تا در سمت سرپرستی واحد اطلاعات و عضو شورای عالی سپاه، فعالیت شبانهروزی خود را ادامه دهد.
شهید کاظم کاظمی در سن کم با ذکاوت زیادی که داشت خیلی زود به ذات نظام شاهنشاهی پی برد. ایشان در زمانهی خود بسیار فعال بود و به هر نحو سعی بر این داشت تا اعلامیههای امام خمینی (ره) را به دست عموم مردم گرگان برساند. او تنها به همین کار بسنده نکرد و در راستای اهداف انقلابی کتابخانه ای کوچک به نام «حر» تاسیس کرد که در آن معمولا کتابهای ممنوعه با موضوع حکومتهای اسلامی را جمعآوری میکرد و در تلاش بود تا دوستان و آشنایاناش را مطلع سازد و افقهای روشنی که به آنان دستیافته بود را با سایرین شریک شود.
ایشان در ابتدای سال 1358 با گذراندن دورهی آموزشی سپاه در پادگان امام علي(ع) به عضويت سپاه درآمد و بعد از پایان این دوره، با نگرش به اينکه کردستان توسط ضدانقلاب دچار هرج ومرج شده بود به نقده رفت. وی در اين مأموريت تجربيات فوقالعادهای در ارتباط با حوزه اطلاعاتي و مبارزه با ضدانقلاب کسب کرد و به واسطهی همین تجربهها ، مسئوليتهاي بسیار پراهمیتی را به عهده گرفت.
شهید کاظمی همچنین واحد اطلاعات را با تشکیلات منسجمی به وجود آورد که در آن زمان مسئولیت گروههای چپگرا به عهده او گذاشته شد و به لطف خدا توانست، شیوههای جدید منحرفین ضدانقلاب را شناسایی کند و از انحراف افکار جوانان جلوگیری نماید. او با برملا کردن اهداف واقعی آنان، توانست افراد فریبخورده را کاملاً بیدار کند و آنان را به آغوش گرم اسلام برگرداند.
سید کاظم، علاقه وافری به جبهه و فضای جنگ داشت. در مواقع حساس، بهخصوص هنگام عملیاتها، نقش فعال داشت و برای اینکه از موقعیت مکانی و خطوط دفاعی همرزماناش مطلع شود، در خطوط مقدم جبهه میآمد و در جواب جملهی کسانی که میگفتند : «نیازی نیست شما به خط بیایید» میگفت : «آنچه انسان با چشم خود میبیند، بهتر میتواند تصمیمگیری کند تا اینکه روی کاغذ برایش توضیح دهند.»
در سحرگاه روز دوم شهریورماه سال ۱۳۶۴ مصادف با شهادت جد بزرگوارش امام محمدباقر (ع) همراه تعدادی از برادران رزمندهاش برای بازدید از خط مقدم جبهه جنوب در منطقه «طلائیه»، با قایقی که با آن در حال حرکت بودند به علت اصابت ترکش گلوله توپ، دچار جراحت شدند و به شهادت نائل آمدند.
وقتی داخل قایقی که سوار بر آن بود ، ترکش به سر مبارکش اصابت کرد، قامت استوارش از جای خود بلند شد و دستهایش را رو به آسمان برد و با نجوای پروردگارش در حالی که لحظهای بعد در کنار قایق به سجده رفته بود شهید شد.