چرا ایران جواب “بونژو موسیو” فرانسه را نداد؟

با توجه به فرا رسیدن سالگرد قطع روابط سیاسی ایران و فرانسه در تیر ماه 1366به  علل این قطع ارتباط و نقش خبیثانه فرانسه در تداوم تجاوز رژیم بعث عراق به ایران بپردازد:
در گزارش توسط مهدیه نظرزاده 0

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صدام حسین برای استفاده از وضعیت آشفتۀ داخلی ایران، تحرکات مرزی را آغاز کرد. از یک طرف وضعیت متزلزل ایران از طرف دیگر پشتیبانی 80 حامی غربی و عربی از صدام بود  که  در آتش جنگ افروخت و عملا ایران را وارد جنگی نابرابر کرد. یکی از کشورهایی که از هیچ کمک فکری، نظامی، مالی و تسلیحاتی به رژیم بعث عراق دریغ نکرد، فرانسه بود. گلف قصد دارد با توجه به فرا رسیدن سالگرد قطع روابط سیاسی ایران و فرانسه در تیر ماه 1366به  علل این قطع ارتباط و نقش خبیثانه فرانسه در تداوم تجاوز رژیم بعث عراق به ایران بپردازد:

فرانسه پناهگاه یا اتاق فکر مخالفین و منافقین!

از همان اولین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فرانسه منافقین را که دیگر مشروعیت و مقبولیتی در ایران نداشتند در خاک خود پناه داد و درواقع پایگاهی را برای سازمان‌دهی منافقین در نظر گرفت و امکان انتقال آن‌ها را به عراق فراهم کرد.

به گزارش مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سازمان مجاهدین خلق در فرانسه، اعضای خود را از سراسر کشورهای جهان به عراق منتقل کرد تا در آنجا سازمان‌دهی شوند. در طول هشت سال جنگ ایران و عراق، منافقین در عملیات‌های مختلفی در پوشش نیروهای عراقی انجام دادند. در اواخر جنگ نیز به‌صورت چشمگیرتری در قالب عملیات‌هایی چون چهلچراغ و فروغ جاویدان به ایران حمله کردند.

فرانسه پناهگاه یا اتاق فکر مخالفین و منافقین!

دیدار مسعود رجوی با صدام در دوران جنگ تحمیلی

در گزارشی دیگر از مرکز اسناد انقلاب اسلامی با عنوان “مجموعه اعترافات درباره جنگ تحمیلی” درباره نقش فرانسه در حمایت از صدام اینطور آمده است؛ نخست وزیر فرانسه مهرماه 1359 در واکنش به حمله عراق اظهار داشت: عراق کاری نمی‌کند جز باز پس‌گیری خاک خود! او با رد میانجگری میان رژیم بعث و دولت جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: فروش سلاح در چارچوب همکاری میان فرانسه و عراق صورت می‌گیرد و عراق برای به دست آوردن سرزمین‌هایش طبق معاهده 1975 که ایران تصرف کرده می‌جنگد.

علاوه بر این طبق گزارش‌های رسیده دولت فرانسه از قصد عراق برای حمله، مطلع بود اما چون این اقدام را در راستای سیاست‌های استعماری خویش برای تضعیف انقلاب اسلامی می‌دید، مخالفتی با آن نکرد. ژاک شیراک نخست وزیر وقت فرانسه، بعدها اعلام داشت که وی از قبل در جریان حمله عراق به ایران بوده است. کلودشیسن، وزیر خارجه وقت فرانسه نیز از عراق به عنوان خط مقدم رویارویی با خطری که ثبات و امنیت منطقه را تهدید می‌کند، یاد کرد و خواستار کمک به وی برای مقابله با خطر ایران شد .

دستان خونی فرانسه در جنگی به طول دو جنگ جهانی

برای نشان دادن میزان پشتیبانی فرانسه از صدام، گزارش سرویس‌های امنیتی فرانسه کافی‌است که در نیمه‌های سال 1986 منتشر شد که اگر فرانسه فقط سه هفته از ارسال سلاح به عراق خودداری کند، صدام شکست خواهد خورد!

« ما تصمیم گرفتیم در همۀ موارد به صدام کمک کنیم، فرانسه قراردادهای مهمی در زمینه تسلیحات با عراق دارد.» (کلودشیسن، وزیر امور خارجه وقت فرانسه)

به دنبال خروج دیپلمات های فرانسه از تهران در سال 1361، دولت فرانسه اقدام به تحویل پنج فروند هواپیمای سوپراتاندارد مجهز به موشک‌های اگزوسه، به عراق کرد و در همین حال اقدام به اعطای یک وام یک میلیارد دلاری به این کشور نمود.

کنت تیمرمن، روزنامه‌نگار آمریکایی، در کتاب خود در مورد کمک‌های فرانسه به عراق که با تشویق آمریکا انجام می‌شد، می‌نویسد: «وقتی در پی حمله ایرانی‌ها رژیم عراق شدیداً تضعیف شده بود، واشینگتن فرانسه را تشویق کرد تا تحویل اسلحه به عراق را شدت بخشد.»

در طول جنگ، فرانسه انواع موشک‌های اگزوست، هواپیماهای سوپر اتاندارد و میراژهایش را تقدیم صدام کرد تا بلکه راحت به آسمان ایران بیاید. از طرف دیگر، موشک زمین به هوای کروتال را به عراق فروخت تا بلکه ایران نتواند از آسمانش دفاع کند.

خدمه عراقی در فرانسه در کنار سوپراتاندارد نیروی دریایی فرانسه

خدمه عراقی در فرانسه در کنار سوپراتاندارد نیروی دریایی فرانسه

میراژ به جنگنده درجۀ یک عراق تبدیل شد. وقتی جنگ تحمیلی به خلیج فارس کشیده شد بسیاری از متحدین فرانسه از این کشور خواستند با قرض دادن این جنگنده‌ها فرانسه خودش را درگیر جنگ خلیج فارس نکند؛ وگرنه ممکن است امنیت نفت اروپا که از تنگۀ هرمز عبور می‌کند، به خطر بیافتد. وزیر امورخارجه وقت فرانسه جواب داده بود: «پنج‌تا هواپیما کمتر و بیشتر چه فرقی می‌کند؟»

با وجود همۀ کمک‌ها، ایران توانست با موفقیت جنگی که به اندازۀ دو جنگ جهانی طول کشید، پشت سر بگذارد. اما دردناکترین بخش این کمک‌ها و یکی از بزرگترین کمک‌های فرانسوی‌ها به عراق در جنگ، فروش مواد لازم برای تولید بمب شیمیایی از سال 1365 بود. این واقعیتی بود که سال 1369 مجلۀ “نوول اوبزرواتور” فاش کرد. این مواد محرمانه به کارخانه‌ای در شهر سامرا در عراق منتقل می‌شد که یکی از مراکز اصلی بمب شیمیایی در عراق بود.

اما شاید مهم‌تر از همه، فروش تأسیسات هسته‌ای به عراق بود. فرانسه رآکتورهای هسته‌‌ای اوزیراک را برای عراق می‌ساخت که در آن از اورانیوم با غنای بالاتر از حد معمول استفاده می‌شد. به نحوی که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل احتمال دادند ماجرای ساخت بمب اتم در میان است.

کمک‌های نظامی فرانسه به صدام سال به سال پیشرفته‌تر و مخرب‌تر شد تا جایی‌که فیلیپ روندو، مشاور وزیر دفاع وقت فرانسه خبر از بحث در هیأت دولت این کشور برسر اعطای محدود سلاح هسته‌ای به عراق شد.

چه کسی دارد رژیم صدام را می‌چرخاند؟

کیهان، درباره خوش‌خدمتی دولت فرانسه به رژیم بعث عراق، صوتی را از شهید حاج ابراهیم همت، فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) منتشر کرده است:

«فرانسه نابکار که یک روز انگلیس حلقه‌به‌گوش آمریکا بوده حالا فرانسه شده، نمی‌گفت من دست دارم در عراق ولی از میراژهایش خبر داشتید که به هیچ خلبانی در تاریخ که صد ساعت تجربه پرواز داشته باشد میراژ نداده بود به صدام داد. موشک اگزوست به کمتر کشوری داده بود، داد که کشتی‌های ما در خارک را از بندر فاو بزنند.

صوت شهید همت درباره جنایات فرانسه

هی هم شعار سیاسی می‌دهد و جنایت آنجایی است که تلویزیون دولتی فرانسه این خبر را می‌دهد، می‌گوید: تحویل این هواپیماها به خاطر کمک به رژیم صدام و جلوگیری از سقوط آن و جلوگیری از رشد انقلاب اسلامی در منطقه است، نگاه کنید نکته را! بعد هم با کمال ذلت و پستی عنوان می‌کند هم‌اکنون بیش از ششصد نفر مستشار فرانسوی در عراق و در ارتش عراق کمک می‌کنند در جنگ با ایران.

ما یک مدت باورمان نشد گفتیم فرانسه دیگه کِی مستشار فرستاده؟! خود رادیوهایشان هم اعلام می‌کنند و خود رادیوی دولتی فرانسه بر اثر فشار مردم فرانسه این را عنوان کردند: ششصد مستشار فرانسوی در ارتش عراق! کی دارد رژیم صدام را می‌چرخاند؟ کی خط نظامی به ارتش عراق می‌دهد؟ فقط و فقط استعمار و لا غیر!»

قطع روابط سیاسی ایران و فرانسه

پناه دادن فرانسه به ضدانقلاب و فراری‌ها از یک سو، از سوی دیگر اشغال لانه جاسوسی و دستگیری دیپلمات‌های آمریکایی، سبب شد که فرانسه در کنار آمریکا دست به تبلیغات علیه ایران بزند و این امر موجب شد که روابط  سیاسی دو کشور در تیر 1359 به سطح کاردار تنزل پیدا کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قرارداد های منعقد شده بین ایران و فرانسه در زمان شاه در زمینه تجهیزات اتمی، تجهیزات سنگین و کشاورزی از سوی فرانسه لغو شد. با آغاز جنگ ایران و عراق، روابط فرانسه با ایران رو به تیرگی نهاد. زیرا در معادله جنگ ایران و عراق، کشور عراق به دلیل سابقه روابط با فرانسه از اهمیت زیادی برخوردار بود .

در این زمان میتران، رئیس جمهور وقت فرانسه در سفر خود به مصر در سال 1982م در دیدار از قاهره اعلام نمود: «ما مایل نیستیم عراق در جنگ مغلوب شود، موازنه نظامی باید میان جهان عرب و ایران حفظ شود.»

به این ترتیب روند تحویل تجهیزات نظامی به عراق توسط فرانسه ادامه پیدا کرد و در زمانی‌که جنگ در جبهه‌ها به نفع ایران شد، عراق آتش بس را قبول نکرد و فرستادن سلاح‌های جدید به عراق ادامه یافت.

تعداد بسیاری از مقامات ایرانی به پاریس سفر کردند و به مقامات فرانسوی هشدار دادند که ادامه تحویل سلاح به عراق می‌تواند منجر به نابودی روابط سیاسی بین تهران و پاریس شود. در عمل، ستاد ارتش(فرانسه)، حضوردریایی فرانسه در خلیج فارس را با اعزام فریگیت موشک انداز «سوفرن»، نفت‌کش سوخت رسان «ایزر»، که به شناورهای «شوئلشه» و «بووه» در منطقه پیوستند، تقویت کرد. طارق عزیز، وزیر خارجه وقت عراق، بارها به پاریس می‌آید و هربار والری ژیکاردستن به او تأکید می‌کند که عراق می‌تواند روی حمایت تزلزل ناپذیر فرانسه حساب باز کند.

در اوایل 1987، جنگ ایران و عراق از حالت منطقه‌ای خارج شده و صبغه‌ای بین المللی یافت که این امر به علت بالا گرفتن نبردهای زمینی، تشدید حملات علیه کشتی‌ها و تأسیسات نفتی و میدان آمدن کشورهای  دیگر منطقه در جنگ بود.

به این ترتیب وخامت رو به افزایش اوضاع، باعث حضور قدرت‌های بزرگ در منطقه بعد از تصویب قطعنامه 598 از جانب شورای امنیت گردید و فرانسه نیز به بهانه اجرای این قطعنامه و برای فشار هرچه بیشتر به ایران وارد منطقه خلیج فارس گردید.

در واقع می‌توان گفت که قطعنامه 598 شورای امنیت بارزترین نوع همکاری میان سیاست فرانسه و دو ابرقدرت برای کنترل جنگ و ایفای نقش موازنه دهندگی از جانب آنان به شمار می‌رفت.

در نهایت حادثه بمب‌گذاری پاریس در 1986 ، تیر آخر را به روابط سیاسی ایران و فرانسه زد، حادثه‌ای که عدم دخالت ایران در آن محرز بود، اما رفتار نسنجیده فرانسه مبنی بر بازجویی از وحید گرجی، دیپلمات ایرانی با اعتراض ایران رو به رو شد زیرا گرجی از کارمندان سفارت ایران بود و این امر مخالف کنوانسیون وین بند 1، ماده 30 بود.

در این زمان فرانسه دستور ترک خاک ایران را به فرانسویان مقیم ایران داد، و پلیس فرانسه سفارت ایران را محاصره کرد. ایران هم مقابله به مثل انجام داد و سفارت فرانسه را در تهران محاصره کرد. به دنبال این حادثه و همچنین مورد اصابت قرار گرفتن چند کشتی فرانسوی در خلیج فارس در 22 تیر 1366، چهار روز بعد 26 تیر، وزارت خارجه فرانسه بیانیه‌ای را مبنی بر اعلام قطع مناسبات دیپلماتیک با ایران منتشر ساخت و روابط دو کشور به طور کلی قطع گردید.

به هرحال جنگ تمام شد، اما از حافظه تاریخی ملت ما کمک‌های نظامی و تسلیحاتی غرب به ویژه فرانسه به صدام فراموش نمی‌شود، ما در این گزارش تنها به گوشه‌ای از خباثت‌های حکومت فرانسه در قبال ملت ایران پرداختیم تا بلکه بتوانیم علت قطع روابط سیاسی ایران و فرانسه را در آن سال‌ها دریابیم. آنچه روشن است هنوز این دشمنی‌ها به اشکال دیگر علیه کشورمان در جریان است که در فرصت مقتضی به آن‌ها نیز خواهیم پرداخت.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *