هردوپای مرد قطع شده بود. ارتشی بود و سربازها با جیپ رسانده بودنش بیمارستان. وقتی گذاشتنش روی تخت، گفت سربازا مرخصن پسرهای جوان با سرهای تراشیده و صورت های آفتاب سوخته هی التماس می کردند و نمی رفتند. به پرستار گفت «من تاحالا به خاطر اینا یه آهم نگفتم مرخصشون کن برن.» سربازها که رفتند مرد از حال رفت، با دهان بازی که انگار می خواست بگوید «آه»! تهمینه اردکانی امدادگر، عکاس و مبارزیست که در سال های اولیه جنگ به جبهه می رود. این کتاب فصولیست از زندگی کوتاه و پرحادثه ی او.
قطار احمر
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- شهیدان -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | فائزه شكيبا |
ناشر: | روايت فتح |
سال نشر: | 1389 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2211809 |