نمایشنامه حاضر در خلال گفتوگوی زن رزمنده ایرانی در حین دستگیری یک افسر بلندپایه عراقی شکل میگیرد. بدینترتیب که افسر عراقی که قصد تصرف خوزستان را داشته، عکس دسته جمعی خود و همسر و فرزندش را به همراه آدرسی که بر پشت عکس نوشته به زن میدهد و خطاب به وی میگوید: «اگه بعد از یک ماه نامه من به دستت نرسید بدون من مردم. اونوقت عکس و شرح حالمو برای خانواده ام بفرست تا بدونن چه بلایی سرم اومده.» مرد از زن نیز آدرس و عکسش را میخواهد. پس از گذشت مدتی، مردی چهلساله که یک دستش قطع شده پیغامی را برای خانواده افسر عراقی می آورد، مبنی بر این که: «من آمده بودم دستم را به تو تقدیم کنم شاید اینطوری بتونم آتش انتقام را در دلت خاموش کنم اما حیف که نبودی.» “نسل آتش” هجدهمین شماره از مجموعة «روایت دیگر» است.
نسل آتش
موضوع: | نمایشنامه فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | نوشته عبدالرضا حياتي |
ناشر: | اميركبير |
سال نشر: | 1389 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1981737 |