معارضان کرد عراقی، دشمنانی که دوست ایران بودند!
ممکن است اشخاص زیادی خبر از این جریانات تاریخی و سیاسی نداشته باشند اما حین جنگ ایران با رژیم بعث، عراقیهایی بودند که علیه صدام همراه و همپای با ایرانیان میجنگیدند و در بخشهای مختلف عملیاتی کمکرسان ما بودند. این گروه معارض کرد «سپاه بدر» نام داشتند، سپاهی که پس از سالها همچنان پابرجاست و در جهت منافع ایران فعالیت میکند!
واژه معارض در لغت به معنی حریف، دشمن، رقیب، عدو و مخالف شناخته میشود اما در این گزارش منظور ما از «معارضان»، کسانی هستند که بنا به دلایلی که در اواسط متن به آن اشاره خواهیم کرد با حکومت خود دچار خصومت شدهاند و ترجیح میدهند در جناح مخالف کشور خود فعالیت داشته باشند.
گلف در این گزارش به حضور نیروهای معارض در جنگ ایران و عراق میپردازد. از این حیث که تفاوت نیروهای «معارض» با نیروهای دشمن در چیست؟ و پرسش به این پاسخ، که چرا گروهی باید از حمایتِ کشوری که در آن حضور دارند دست بکشند و در جناح کشور مقابل باشند؟!
سر و کلهی معارضان از کجا پیدا شد؟!
سال 1932 ( معادل 1310 هجری شمسی) نقطه آغاز ارتباطات ايران و عراق بود. در اين سالها عراق از زیر پرچم دولت بريتانيا بیرون آمد و به صورت يك عضو غیروابستهیِ جامعه جهاني وارد بازیهای سیاسی دنیا و خاورمیانه شد. حد فاصلِ 25 سالهی بين «خودمختاری کشور عراق» و «كودتاي 1958» را ميتوان دوره طلايي رابطه ايران و کشور همسایهاش دانست، چون در این سالها نه از جنگ و اوضاع متشنج خبری بود و نه نیروهای خارجیای که این دو کشور را به جان هم میانداختند. اما چندی بعد سر و کلهی گروههایی پیدا شد که در زمرهی مخالفان کشور خود بودند و ترجیح میدادند در جهت پیروزی و منافع کشور دیگری غیر از خودشان کار کنند.
واضح و مبرهن است كه در اين دورهی 25 ساله عليرغم حضور پررنگ معارضان در هر دو كشور ایران و عراق، آنها هيچ اثری در ارتباطات دوجانبه ایران و عراق نداشتند. اما مورد توجه قرار دادن اين برهه از تاریخ ميتواند تاثیر به خصوصی در روشن كردن علل اصلي کشمکش و نزاع سياسي بين دو كشور و در نتیجه حضورگروههاي معارض عراقی و ایرانی داشته باشد.
معارضان به طور معمول شامل دو گروه کُرد عراقی یعنی «حزب دموکرات کردستان عراق» به رهبری «بارزانیها» و «اتحادیه میهنی کردستان عراق» به رهبری «جلال طالبانی» بودند. این معارضان عراقی از زمان روی کار آمدن رئیس جمهور جدید عراق (صدام حسین) تحت بدترین فشارهای روحی و جسمی قرار داشتند و بسیار پیش میآمد که به دستور حکومت آنان را از بین ببرند. در ضمنِ این موضوع، مردم کُرد بعد از کودتای «عبدالسلام عارف» (رئیسجمهور سابق کشور عراق بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶) و به قدرت رسیدن «حزب بعث» به صورت هوایی مورد هجوم کشور عراق قرار گرفتند. آنان که در صدد تلافی این رفتار صدام بودند، آمادگی خود را برای همکاری با ایران در هنگام جنگ اعلام کردند. البته کُردهای ساکن ایران هم واقعا علاقهای به صدام نداشتند، اما گروههایی مثل «حزب کومله» و «حزب دموکرات ایران» به سبب وابستگی و تعلق خاطری که به «سازمان اطلاعاتی آمریکا» داشتند (چون همواره از سمت آنها تامین میشدند و مسئول برهم زدن امنیت در شمالغرب کشور بودند) پس در نتیجه در زمینهی اطلاعاتی و عملیاتی با صدام همکاری میکردند و میانهی خوبی باهم داشتند.
عراقیهایی که در راه دفاع از ایران شهید شدند!
«سپاه بدر» یک سازمان سیاسی معارضِ وابسته به جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران در کشور ایران بود، که مشتمل ۴۲ گروه شبهنظامی در عراق و ۲۸ گروه دیگر در سایر نقاط جهان بودند و در سال 1359 توسط گروهی از عراقیهای مخالف رئیس جمهور وقت تأسیس شد. اعضای سپاه بدر مبارزه با رژیم صدام را نوعی جهاد در راه خدا میدانستند و خود را فدائیان روحالله خمینی معرفی میکردند!
این رزمندگانِ مجاهد عراقی به شیوهی کاملا داوطلبانه در کارهای تخصصی مثل تکنسین فنی، ترجمهی صوت اسرای عراقی و شنود مکالمات بی سیم بعثیها در بعضی یگانهای ایرانی دست داشتند.
طبق صحبت «محسن رضایی» فرمانده کل سپاه پاسداران در دفاع مقدس، پس از آزادسازی خرمشهر تصمیم بر آن شد که تیپی با کمک نیروهای عراقی معارض فرماندهی شود تا در زمان ورود به خاک عراق و رسیدن به شهرها و روستاهای عراق نقش داشته باشند و بعد از چندی بتوانند جداگانه عمل کنند و به عراق بازگردند تا در جهت غایت نهایی ایشان که انقراض رژیم بعث بود، فعالیت کنند.
همچنین ایشان نقل میکند: «ما در کار با نیروهای عراقی چند مرحله را پشت سر گذاشتیم. تا قبل از آزادسازی خرمشهر یک نوع همکاری را با نیروهای داوطلب عراقی در دستور کار داشتیم و پس از آزادسازی سازی خرمشهر وقتی که در سال ۱۳۶۱ به مرزها رسیدیم دوره جدیدی از به کارگیری نیروهای داوطلب عراقی آغاز شد.
در دوره نخست، نیروهای عراقی عمدتا آموزش میدیدند و به عنوان متخصص در برخی یگانها و لشکرهای سپاه مثلا به عنوان تکنسین فنی یا در مواردی برای مترجمی اسرای عراقی یا فعالیتهای شنود مکالمات بی سیم بعثیها از آنها استفاده میکردیم. اما کار سازمان یافتهای را با آنها آغاز نکرده بودیم.»
نتایج پیروزی در جنگ با کمک عراقیها
شمار عراقیهایی که کمک حال ایران بودند جمعیتی مابین 10 تا 15 هزار نفر بود و این گروه عمدتا در استان کرمانشاه سکونت داشتند. فتح 1 ، کربلای 2 و مرصاد از جمله عملیاتهایی بودند که شاید پیشبرد آنها بدون حضور معارضان عراقی به راحتی امکانپذیر نبود یا حداقل، میزان تلفات آن با حالا متفاوت بود.
امام صادق عليه السلام:اَبَى اللّه ُ اَنْ يُعَرِّفَ باطِلاً حَقّا اَبَى اللّه َ اَنْ يَجْعَلَ الْحَقَّ فى قَلْبِ الْمُؤْمِنِباطِلاً لا شَكَّ فيهِ وَ اَبَى اللّه ُ اَنْ يَجْعَلَ الْباطِلَ فى قَلْبِ الْـكافِر الْمُخالِفِ حَقّـا لا شَكَّ فيهِوَ لَوْ لَمْ يَجْعَلْ هذا هكَذا ما عُرِفَ حَقٌّ مِنْ باطِلٍ؛
خداوند اِبا دارد از اين كه باطلى را حق معرفى نمايد، خداوند اِبا دارد از اين كه حق را در دل مؤمن، باطلى ترديدناپذير جلوه دهد، خداوند اِبا دارد از اين كه باطل را در دل كافر حق ستيز به صورت حقى ترديدناپذير جلوه دهد، اگر چنين نمى كرد، حق از باطل شناخته نمى شد.
روح آنان که باطل را پس زدند و حامی حق شدند شاد و گرامی.
انتهای پیام/