چرا شعر «ممد نبودی ببینی» بر سر زبان‌ها افتاد؟!

در گزارش توسط غزل حاصلخیز 0

پس از گذشت 42 سال از آزادی خرمشهر، همچنان آوای شعر «ممد نبودی ببینی»  بین انبوهی از نوحه‌ها و رجزخوانی‌های دفاع مقدس، به گوش تمام مردم ایران، حتی آن‌ها که سنشان به جنگ و جبهه قد نمی‌دهد آشناست.

تفاوتی نمی‌کند که جزئی از قشر مذهبی جامعه باشیم یا غیرمذهبی، همه‌‌ی ما حداقل یک بار هم که شده این ترانه را شنیده ایم! کسانی که اهل شعر و قلم هستند می‌دانند که این سروده هیچ قافیه‌ای ندارد، اما با این حال نظر مستمعان زیادی را به خود جلب کرده و متن روانی دارد!

گلف در این گزارش علت معروفیت این نوحه را واکاوی می‌کند.

«محمد جهان آرا»، مخاطب شعر «ممد نبودی ببینی»

محمد جهان آرا فرمانده‌ی سپاه خرمشهر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۶۰ در پی حادثه‌ی اصابت موشک ضدهوایی پرواز سی-۱۳۰ ارتش در منطقه کهریزک واقع در جنوب تهران به شهادت رسید و اکنون مزارش در بهشت زهرای تهران قرار دارد.

هم‌رزمان ایشان سوم خرداد ماه سال ۶۱ که خرمشهر آزاد شده بود برای مراسم اولین سالگرد او در سال ۶۱ راهی تهران شدند و در حین مسیر این نوحه را به یاد تمام شهدای پرواز سی-۱۳۰ از جمله: سرتیپ «موسی نامجو»، سرتیپ «جواد فکوری»، «یوسف کلاهدوز» و «ولی‌الله فلاحی» که همراه شهید جهان آرا بودند و حالا جای خالیشان حس می‌شود خواندند.

«حالا که نوحه می‌خوانی دیگر ممد نگو!»

جواد عزیزی؛ خالق نوحه‌ی «ممد نبودی ببینی»

«جواد عزیزی» هم‌رزم محمد جهان آرا و یکی از سربازان شاخص سپاه خرمشهر شاعر این نوحه‌ی جان‌سوز است، مرد سال‌دیده و متین امروز و جوان پاسدار ۱۹ ساله‌ی پرشور زمان جبهه که شروع جنگ و دفاع ۴۵ روزه خرمشهر را شاهد بوده و از آن دوران همچنان دو ترکش در نزدیک نخاع‌اش دارد و بالغ بر چهار سال از هشت سال دفاع مقدس را علی‌رغم جراحت و وخامت اوضاع در میادین جنگ بوده.

اولین بار خود این شعر را خوانده و بعد توسط دو نفر دیگر به نام‌های «حسین فخری» و «غلامعلی کویتی پور» بازخوانی شده. ملودی آن هم اثر شخص مرحوم «جهانبخش کردی زاده» است که با الهام گرفتن از یک نوحه‌ی جنوبی به نام «لیلا بگفتا‌ ای شه» ساخته شده.

در طی مصاحبه‌ای که خبرگزاری دفاع مقدس با «جواد عزیزی» داشته ایشان می‌گوید: «اصلا این طوری نبود که بنشینم و بخواهم شعر بگویم، در واقع سرودن شعر اتفاق افتاد، سوار اتوبوس شدیم، بچه‌ها آمدند گفتند یک شعر برای محمد جهان آرا بگو. گفتم ملودی را انتخاب کنید، ملودی انتخاب شد. حالا چه بگویم؟ سر همین «ممد» و «محمد» کلی ما کلنجار می‌رفتیم، هم خودم با خودم کلنجار می‌رفتم هم بچه‌ها با من کلنجار می‌رفتند اینکه ما به شهید جهان آرا «ممد» می‌گفتیم درست، می‌گفتند اما حالا که نوحه می‌خوانی دیگر ممد نگو، بلکه از محمد استفاده کن، ولی آخر شد «ممد».

غلامعلی کویتی پور؛ یکی از مداحان نوحه‌ی «ممد نبودی ببینی»

حسین فخری ؛ یکی از مداحان نوحه‌ی «ممد نبودی ببینی»

علت ماندگاری نوحه بعد از 42 سال

وقتی خبرگزاری دفاع مقدس علت ماندگاری این ابیات را از صاحب اثر می‌پرسد، ایشان در جواب می‌گویند:« شاید روانی شعر را بتوان ویژگی آن عنوان کرد، شاید احساسی که در این شعر روان و کلمات ساده بود و راحت ارتباط برقرار می‌کرد، در عین حال نوع خواندن «غلام کویتی» در آن زمان هم تاثیر زیادی داشت، البته که من فکر می‌کنم عنایت خود شهید «محمد جهان آرا» هم در ماندگاری و گسترش این شعر و نوحه اثر زیادی داشته است.

یکسری چیز‌ها هست که به ذات آدمی برمی‌گردد، مثلا ما یک نفر را در خیابان می‌بینیم مثل این است که سال‌ها او را می‌شناسیم در حالی که تا به حال وی را ندیدیم، یک سری مسائل در بطن آدم‌ها وجود دارد که سریع برقراری ارتباط می‌کند یعنی انگار از قبل با آن ارتباط برقرار کرده، قبلاً آن را جایی شنیده و یا دیده و خیلی سریع‌تر و راحت با آن ارتباط برقرار می‌کنیم.

همچنین ملودی واقعاً تاثیرگذار است و این یکی از عوامل اصلی ماندگاری و اثرگذاری این اثر طی این همه سال بوده است، یعنی با روان آدم‌ها بازی می‌کند، البته باید به قدمت این ملودی‌ها و عجین شدن آن با فرهنگ مردم هم توجه کرد یعنی پدر دارد یک نوحه را با این ملودی می‌خواند، پسر هم سینه می‌زند، در عین حال پدر بزرگ هم با این ملودی سینه زده و در واقع این‌ها ملودی‌هایی هستند که نسل به نسل، سینه به سینه چرخیده و سه نسل و حتی بیشتر با این نوحه سینه زده است.»

متن کامل سروده‌ی «ممد نبودی ببینی»

ممد نبودی ببينی شهر آزاد گشته؛ خون يارانت پر ثمر گشته

آه و واويلا كو جهان آرا؟ نور دو چشمان تر ما

امیدم گشته نا امید بعد از هجر تو؛ یاران می ‌آیند اندر پی تو

ای نخل غلتيده به خون، اشكی از شادی

هم چو من بفشان؛ روز آزادی

خيل ياران را خيز و ياری كن؛ دشت شادی را آبياری كن

نخل در آتش شعله ور؛ گر چه شد بی سر

نو بتی ديگر گشته بار آور

شهد پيروزی خوشه ی خرما؛ زورق و من ماهی و دريا

ممد نبودی ببينی؛ گريه ی باران لاله روياند از تربت ياران

گشته آبادان هرچه ويران شد؛ تربت ياران گلباران شد

 

شاید علت شهرت این شعر در همین باشد که تصنعی نیست؛ یعنی از دل برآمده و بر دل نشسته است. در واقع این ملودی نه تنها در وصف محمد جهان آرا ، بلکه در وصف نبود تمام کسانی است که جانشان را برای مرزها فدا کردند اما هنگامی که خرمشهر آزاد شد آسمانی شدند و عمرشان کفایت تماشای آزادی شهر را نداد سروده شد؛ روحشان شاد و یادشان گرامی.

انتهای پیام/

 

منابع:

1- وب سایت خبرگزاری دفاع مقدس (دفاع پرس)

https://defapress.ir/fa/news/592699/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%85%D8%AF-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D9%85%

D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF

2- وب سایت موزیکفا

https://musics-fa.com/download-song/27019/

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *