«جان نیکسون»، بازجویی که از صدام خواست تا درباره‌ی ایرانی‌ها اعتراف کند

در گزارش توسط غزل حاصلخیز 0

«جان نیکسون»، تحلیلگر ارشد سازمان سیا از سال 1376 تا 1389 ( معادل 1998 تا 2011 میلادی) در عراق بود. نیکسون حال در شهر ویرجینیا آمریکا زندگی می کند و «بازجویی از صدام»، اولین کتاب انتشار یافته از اوست. وی تصویر بی‌طرفانه‌‌ی یکی از پرقدرت‌ترین حاکمان بدنام عصر ما را توام با درستی و صداقت نشان می‌دهد که پی جلسات گوناگون بازجویی صدام پس از دستگیری او به دست آمده است.

او در بخشی از کتابش به آخرین روزهای زندگی صدام اشاره می‌کند و جمله به جمله‌ی صدام را حین مرگ مکتوب کرده است، «گلف» در این گزارش با استنادِ به این کتاب، واپسین روزهای حیات صدام حسین را از خواسته‌های عجیب او در لحظه‌ی اعدام تا مسلمانی و نماز خواندش هنگام اذان را بررسی خواهد کرد!

«قصاب بغداد»

صدام به واسطه‌ی دسترسی نامحدود به قدرت در زمان حکومت، هوش سیاسی و اهرم خدعه و فریب به بالاترین درجات نفوذ در کشور عراق رسید بود. البته برخلاف این موارد، وی در بعضی زمینه‌ها حکمرانی بی‌حواس، همراه با تربیت‌ غلط توام با فقر در دوران کودکی و فاقد مدرک تحصیلی رسمی دانست.

او صدها هزار تن از افراد حاضر در کشورش را با سلاح‌های عجیب یا پای چوبه‌ی دار به کشتن داد و جنگی نابرابر را علیه ایران شروع کرد، این حمله، حیات قریب به هفتصد هزار نفر را گرفت که چیزی حدود یکصد هزار نفر از این کشته‌شدگان اشخاص غیرنظامی بودند.

صدام حسین بدون هیچ بیم و احساس پشیمانی از سلاح‌های شیمیایی قوی برای کشتار مردم عادی استفاده می‌کرد و برازنده‌ی عنوان «قصاب بغداد» بود. با تمام این‌ اوصاف، صدام بسیار پیچیده‌تر از آن بود که در عُرف نشان می‌داد. حال جالب است که بدانیم این آدم با چنین سرگذشتی، در لحظه‌ی مرگ چه تراوشات ذهنی داشته و چه بر سرش می‌گذشته است؟

چه کسی واقعا اعدام شد؟ صدام یا بدل او؟

جان نیکسون در کتاب «بازجویی از صدام» درباره‌ی این موضوع که واقعا صدام اعدام شد یا بدل صدام می‌گوید: «در حین اینکه به سوال‌ها گوش می‌داد، خونسرد بود. توجهم به این جلب شد که چقدر سریع توانسته است خودش را با محیط اطراف و موقعیت تازه‌اش به عنوان زندانی وفق دهد. مثل کسی عمل می‌کرد که هر شنبه شب به آنجا می‌آید و این بخش منظمی از زندگی روزانه‌اش است. لحظه‌ای متوجه شدم که پشت دست راستش یک تتوی قبیله‌ای دارد؛ بین انگشت‌های سبابه و میانی و تتوی دیگری زیر مچ دست راستش بود. دهانش همان‌گونه که در عکس‌ها و فیلم‌ها دیده بودم، کج بود. صد در صد مطمئن شدم که خود صدام حسین است.»

هفته‌ها بعد در جریان بازجویی از صدام از او پرسیدم آیا تا به حال از بدل استفاده کرده‌ای؟ خندید و گفت: «از کجا می‌دانید الان با یکی از آنها حرف ‌نمی‌زنید؟ شاید من بدل او باشم و خود صدام جایی قایم شده است!» سپس سرش را عقب برد و از ته دل خندید: «نه، فقط یک صدام حسین وجود دارد.»

تقلا برای زنده ماندن

اما سرانجام در دی ‌ماه سال ۱۳۸۵ و راس ساعت ۶:۰۷ قبل از طلوع آفتاب به وقت عراق، صدام‌ حسین به پای چوبه‌ی دار آویخته شد. جلاد بغداد را دقیقا در مکانی دار زدند که خود همان ‌جا تعداد بی‌شماری از ساکنان بی‌گناه عراق را شکنجه داده بود. اجرای این حکم اعدام بر دوش «موفق الربیعی» (رئیس سازمان امنیت دولت جدید عراق) بود.

اگر بخواهیم صحنه‌ی اعدام صدام حسین را توصیف کنیم؛ موفق الربیعی حین انجام مراحل اعدام امیدوارانه در حال آرزو کردن بود که صدام به جهنم واصل شود و صدام هم به سبب مُسکن‌های قوی که پیش از این به او تزریق شده بود، کاملا خونسردی در چهره‌اش پیدا بود و زیر لب اشهدش را زمزمه می‌کرد اما قبل از تمام شدن اشهدش و گفتن کامل جملات اهرم را از زیر پایش کشیدند. او ناگهان شروع به دست و پا زدن و تقلا برای زنده ماندن کرد اما زیاد طولی نکشید که چشمش را بست و به درک واصل شد.

صدام حین مرگ درباره‌ی ایرانی‌ها چه گفت؟

جان نیکسون می‌گوید: در یکی از جلسات وقتی که درباره هیئت حاکمه ایران پرسیدیم، صدام تلاش کرد مانند یک سیاستمدار برخورد کند. لحنی بزرگوارمنشانه به خود گرفت ولی نمی‌توانست نفرتش را از ایرانی‌ها پنهان کند. حرف زدن درباره ایرانی‌ها او را پریشان می‌کرد: «ایرانی‌ها مردمانی غیر قابل اعتمادند. همه را دروغگو می‌دانند. ابتدا یک چیزی می‌گویند و بعد خلاف آن رفتار می‌کنند. روحیه ایرانی این طوری است. ایران به اسم اسلام همچنان به دنبال توسعه‌طلبی در جهان عرب است. آنها فکر می‌کنند اگر زمانه اجازه می‌داد، رهبری آزادسازی قدس را بر عهده می‌گرفتند. آنها فکر می‌کنند که می‌توانند ملت عرب را رهبری کنند.»

صدام ساعت‌ها درباره ایران حرف زد. کمتر موضوعی اینقدر او را به حرف می‌آورد. احساسش این بود که کشورش در طول جنگ، غیورانه عمل کرده و آزمون میان ارتش‌های دو کشور ثابت کرده که عراق، جنگ‌جویان قابل‌تری داشته است. صدام اصرار داشت که ایران مسئول خصومت‌ها بوده است.

 

این گزارش خلاصه‌ای کوتاه از احوالات روحی صدام حسین در زمان اعدام وی بود؛ همچنان که علاقمندان می‌توانند برای بهره‌وری از حقایق بیشتر در مورد او، از جمله: پنهان شدن صدام در حفره‌ای با ابعاد 3در4 به مدت 235 روز، چگونگی یافتن صدام توسط ماموران آمریکایی و… نسخه‌ی فیزیکی و یا الکترونیک کتاب «بازجویی از صدام» را تهیه نمایند.

 

منابع:

1-خبرگزاری ایسنا

https://www.isna.ir/news/96100904745/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%B1%D9%81-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%A8%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85

2-اپلیکیشن کتابراه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *