از نبرد نامرئی جنگال در دفاع مقدس چه میدانید؟
تصور کنید یک میدان نبرد نه با گلوله و بمب بلکه با امواج نامرئی که در هوا جولان میدهند، کنترل میشود. این دنیای جنگ الکترونیک یا به اختصار جنگال است. جایی که جنگی هوشمندانه و پنهان بین طرفین در جریان است. جنگ الکترونیک میتواند جبهههای تهاجمی یا دفاعی داشته باشد. جنبه تهاجمی زمانی انجام میشود که شما برای از کار انداختن تجهیزات الکترونیکی دشمن تلاش میکنید و جنبه دفاعی آن برای حفظ تسلیحاتی مثل ناوها و جنگندهها از جانب موشکها یا تجهیزات راداری دشمن است. ما در این گزارش به تاریخچه کوتاهی از جنگ الکترونیک، یگان جنگال ایران در دفاع مقدس و نقش آن در ایجاد شکست و ناکامی دشمن متجاوز میپردازیم؛ پس با گلف همراه باشید.
جنگ الکترونیک نبردی در دنیای نامرئی!
این جنگ، سابقهای طولانی و پرفراز و نشیب دارد که به آغاز جنگهای رادیویی در اوایل قرن بیستم برمیگردد. از آن زمان این تکنولوژی به طور مداوم در حال تغییر و تکامل بوده و به ابزاری حیاتی در میدان نبرد مدرن تبدیل شده است. ریشههای جنگ الکترونیک را میشود در تلاشهای اولیه برای استفاده از امواج رادیویی برای اختلال در ارتباطات دشمن در جنگ جهانی اول یافت. در این دوره از روشهایی مثل پارازیت برای مختل کردن فرماندهی و کنترل دشمن استفاده میشد.
جنگ جهانی دوم، شاهد پیشرفت قابل توجهی در این فناوری بود. چراکه از رادار به طور چشمگیری برای شناسایی و هدف قرار دادن هواپیماها و کشتیها استفاده شد. در این دوره بریتانیا از سیستمهای پارازیت راداری برای مقابله با بمبافکنهای آلمانی استفاده میکرد. از سوی دیگر آلمان نیز از فریب راداری برای گمراه کردن جنگندههای متفقین استفاده میکرد.
جنگ سرد دوران رقابت شدید در زمینه جنگ الکترونیک بود. زیرا هر دو طرف به دنبال توسعه فناوریهای جدید برای غلبه بر همدیگر بودند. بعد از آن دوران، به جنگهای خلیج فارس میرسیم که شاهد استفاده گسترده از این فناوری از جمله موشکهای ضد رادار بود. یک مثال آن در جنگ ایران و عراق، نابود کردن موشکهای عراقی با استفاده از موشکهای ضد رادار است.
استراق سمع به سبک علی اسحاقی
جام جم درباره یگان جنگال ایران در گزارشی با عنوان “نیمههای پنهان جنگ” نوشته است:
یگان جنگ الکترونیک سپاه پاسداران یکی از واحدهای مهم و تأثیرگذار در صحنه نبرد در دوران دفاع مقدس به شمار می آمد. نیروهای این یگان با تلاش بیوقفه فعالیتها و تحرکات ارتش عراق را عمدتا از طریق استراق سمع مکالمات از خط مقدم تا عمق خاک عراق و حتی درون بغداد رصد میکرد و جمع بندی اخبار و تحلیلهای خود را از اقدامات فعلی و بعدی آنان برای تصمیمگیری صحیح در اختیار فرماندهان قرار میدادند. سیستم شنود ایران در واقع گوش شنوای فرماندهی ما در اردوگاه دشمن بود.
یگان جنگال ایران از زمان شکل گیری با نام علی اسحاقی شناخته میشد؛ نامی که در مکالمات بیسیمی فرماندهان در عملیات عموما مفهوم شنود یا جنگ الکترونیک را به ذهن متبادر میکرد. شاید برای همین است که یکی از مهمترین کتابها درباره جنگ الکترونیک با عنوان «تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت علی اسحاقی» به
چاپ رسیده است. یدا… ایزدی نویسنده کتاب میگوید: علی اسحاقی پدر و بنیانگذار حوزه شنود و جنگ الکترونیک در نیروهای نظامی ایران است. از قرار معلوم علی اسحاقی نامی آشنا برای فرماندهان جنگ ایران و عراق بوده است؛ آنقدر که واحد شنود یا جنگ الکترونیک در دوران دفاع مقدس با نام او گره خورده است. ظاهرا جرقه شکل گیری واحد شنود از به غنیمت گرفتن بیسیم روشن عراقیها در منطقه دارخوین زده شد ماجرایی که اسحاقی در آن نقش مهمی را ایفا کرد.
اسیر بهدرد بخور چی داری؟
در بخشی از کتاب “تاریخ شفاهی دفاع مقدس” میخوانیم: «بنده با اکثر فرماندهان رفاقت داشتم. واحد شنود در عملیاتهای ثامنالائمه و طریقالقدس، آوازه بلندی پیدا کرد و فعالیت این واحد برای فرماندهان جالب توجه بود، خودشان هم در فکر تهیه و تدارک مثلاً یک پست شنود در مجموعههای خودشان بودند. من نیازهایم را با فرماندهان لشکرهای اصفهان، تهران، شیراز، آذربایجان و کسانی که خیلی به آنها نزدیک بودم، مطرح میکردم.
به احمد کاظمی گفتم که حاج احمد، شما اگر یک فرد مخابراتی بهدرد بخور عراقی در لشکرت اسیر شود، چهکارش میکنی؟ گفت: اگر به دردم بخورد، اول پیش خودم او را نگه میدارم و اگر به دردم نخورد، حتماً او را به شما میدهم. بعد من همین انگیزه را تقویت کرده بودم؛ دستهبندی کرده بودم و گفته بودم که آقا، تا این رده را شما پیش خودت نگه دار و اگر در اسرا اپراتور چنین وسایلی بود، چون شما وسایلش را ندارید، او را نگه ندارید بلکه به ما بدهید. البته پناهندهها نیز از این قائده مستثنی نبودند.
یک سری معیارهایی بود که دوستان مرکز بازجویی اسرا به ما میگفتند و ما بر اساس آنها پناهنده را ارزیابی میکردیم، اگر میدیدیم این فرد هم تخصص واحد شنود را دارد، هم دانش دارد، هم انگیزه دارد، هم مورد اعتماد و اطمینان است، او را به کار میگرفتیم. ما عربزبان آموزش ندادیم و از معاودین عراقی استفاده میکردیم، یعنی ایرانیهایی که در عراق بودند و از سال ۱۳۴۸ به بعد رانده شدند و داخل ایران آمدند یا از پناهندههای عراقی با سطح سواد بالا که متخصص الکترونیک هوایی، زمینی، دریایی یا زرهی بودند، استفاده میکردیم. حتماً باید متخصص این سیستمها میبودند. اگر جنگ الکترونیک بلد نبودند، در کار، جنگ الکترونیک را یادشان میدادیم، سه نفر داشتیم که دکترا داشتند و به کمک ما آمدند. آنها تحلیل نبرد، تحلیل سیستمها و تجزیه و آنالیز سیستمها را خوب بلد بودند. یکی از آنها آدم بسیار متمول و متمکنی بود. در کویت زندگی میکرد، اما به خاطر نظام جمهوری اسلامی با زندگیاش به ایران آمد. حقوق تعدادی از مجاهدین عراقی ما را او میداد، یعنی مجموعه سیستم سپاه و بیتالمال حقوق اینها را نمیداد. این آدم هوای این بچهها را داشت و حقوق آنها را میداد، امکانات میداد و ما بعد از فتحالمبین این چارت را عملی و پیاده کردیم.»
نقش یگان جنگال در دفاع مقدس
از جمله مأموریتهای جنگ الکترونیک در دوره دفاع مقدس رصد کردن فعالیتهای ارتش عراق از خط مقدم نبرد تا بغداد بود. عملکرد موفق واحد شنود در عملیات فتح المبین هم سبب شد تا این واحد نوپا با نام یگان جنگ الکترونیک از عملیات بیت المقدس تا پایان جنگ نقش آفرینی کند. ایزدی، شنود و جنگ الکترونیک در ساختار سازمانهای نظامی را یکی از روشهای مبارزه در جنگ میداند و تاکید دارد که در جنگ ایران و عراق نیز یگان جنگال سپاه موفقیتهای بسیاری را در زمینه شنود به ثبت رساند. کتاب «مخابرات به روایت مهدی شیرانی نژاد» که به کوشش یحیی نیازی گردآوری شده نیز یکی دیگر از منابع مهم درباره تاثیر جنگ الکترونیک بر دفاع مقدس ایران است در واقع در دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران همه اقشار و صنوف با تمام توان خود در برابر دشمن تا بن دندان مسلح مقاومت کردند تا پای جان در کنار سرزمین و ملت خود ایستادند در این میان واحد مخابرات سپاه هم به عنوان شبکه ارتباطی بخشهای مختلف سازمان رزم سپاه پاسداران در دوران جنگ نقش ویژه ای را ایفا کرده است. در این کتاب سردار مهدی شیرانی نژاد که به عنوان جانشین واحد مخابرات در دوران دفاع مقدس فعالیت میکرد درباره نقش مخابرات و جنگ الکترونیک در عملیات مرصاد توضیح داده و مشاهدات و تجربیاتش را از شکل گیری توسعه تجهیز و ماموریتهای ویژه یکی از مهمترین یگان های سپاه پاسداران در سالهای جنگ روایت کرده است.
در چنگال یک جنگال
یکی از کارهای جالب درباره نقش جنگ الکترونیک در دفاع مقدس، مستند “راکال” است. راکال، اسم دستگاهی است که عراقیها از انگلستان گرفته بودند تا مکالمات بیسیماشان کُدگذاری شود و نیروهای ایرانی دیگر نتوانند به شنود خود ادامه دهند. این مستند به کارگردانی احمد ابراهیمی و تهیه کنندگی مهدی همایونفر تهیه شده است. تصاویر کمیاب از اتاق شنود ایران و مکالمات واقعی از آن زمان از جذابیتهای این مستند است.
اما کار شنود علی اسحاقی و تیمش به جایی رسید که دیگر به ضبط و رمزگشایی مکالمات سری رادیوهای بغداد و آگاهی یافتن از اقدامات صدام و تیم حفاظتیاش رسید که در نتیجه آن دو عملیات مهم در بغداد صورت گرفت.
اول، نخستین حمله موشکی ایران به بغداد در اسفند1363 انجام شد و ساختمان “بانک رافدین” که در ۳ کیلومتری کاخ صدام قرار داشت؛ تخریب کرد. موشک اسکادی که شهید حسن طهرانی مقدم و همکارانش به سمت بغداد حواله کردند.
دوم، یگان شنود متوجه شده بود که صدام قرار است از کاخ ریاست جمهوری به وزارت دفاع برود. بلافاصله این خبر را به شهید طهرانی مقدم اطلاع دادند. روز 27 اسفند 1363، تنها یک موشک چند تنی لازم بود تا صدام را در مقابل کاخ ریاست جمهوریاش دفن کند تا جنگ متوقف شود. اما موشک در شعاع 500 متری کاخ صدام فرود آمد. ساختمان جدید وزارت خارجه بغداد محل اصابت موشک ایرانی بود. گرچه هدف صدام بود و مأموریت کامل انجام نشد، اما همین که بغداد به هم ریخته بود و صدام تا مدتها در بغداد آفتابی نشد؛ خود یک دستاورد به حساب میآمد.
خلاصه آنکه علی اسحاقی، به عنوان پدر شنود و جنگ الکترونیک در جنگ ایران و عراق شناخته میشود. و آنچه امروز گفتیم تنها بخش کوچکی از دنیای بزرگ جنگ الکترونیک و نقش یگان جنگال ایران در دفاع مقدس است.
انتهای پیام/