23 ایرانی که صدام داخل کاخش از آنان پذیرایی کرد چه کسانی بودند؟!
به راستی 23 شخص ایرانی که صدام حسین در قصر مجللش از آنان پذیرایی کرد چه کسانی بودند؟ چرا رئیس جمهور بیرحم عراق، این 23 نفر را متمایز دانست و با گل و شکلات از ایشان استقبال کرد؟! اینها به کنار! چرا تصمیم گرفت با این افراد عکس یادگاری دسته جمعی بیندازد؟
آیا واقعا توطئهای در کار بود؟ یا خواستهی قلبی صدام چنین بود؟ با «گلف» همراه باشید تا با حقایق این دیدار سری بیشتر آشنا شویم!
بر ایرانیان مقیم کاخ صدام چه گذشت؟
صدام روبهروی دوربين هاي خبرنگاران داخلی و خارجي درکاخ پرطمطراق خود در بغداد به اتفاق دختر کوچکش «حلا» در بالای مجلس نشسته؛ جز خبرنگاران و آن 23 نفر، مابقی یا مترجماند یا محافظ!
جلاد بغداد به کمک مترجم شخصیاش مادام از آن 23 نفر، سوال و جواب میکند.
«به هر حال من خوشحالم که شما را ملاقات میکنم و خیلی متاسفم که این ملاقات در چنین شرایطی برگزار میشود. هدایا و سوغاتیهایی هم باید با خود برای خانوادههایتان ببرید.»، سپس رو به مترجمش میکند و از او میخواهد از حضار بپرسد که هر کدامشان برای کدام استان ایران هستند؟
یکیشان میگوید:«مازندران». و به همین ترتیب روند ادامه مییابد؛ و از هر کس سوالی متفاوت دارد! صدام همچنان به کمک مترجمش پرسوجو را ادامه میدهد:
-«پدرت چه کاره است؟»
+«عطار»
-«برادر و خواهر بزرگتر از خودت داری؟»
+«نه کوچکترند»
-«درس میخوانی؟»
+«…»
بعد از تمام شدن پرسش و پاسخها؛ صدام نگاه معنا داری به جمعیت میاندازد و نطق میکند:«باید زرنگ باشید در درسهایتان». آن وقت رو به «حلا»ی 3-4 ساله میکند و از او میخواهد تا با گل از مهمانان ایرانیاش پذیرایی کند!
صدام اضافه میکند:«این گلها نشانهی صلح و دوستی میان ما و شماست.»
هر یک از ایرانیها هنگامی که دختربچهی صدام به سمتشان میآید با احترام از جایشان بلند میشوند و یک شاخه گل برمیدارند؛ البته که جز این چارهای هم نداشتند.
رئیس جمهور متجاوز عراق حین توزیع گلها رو به جمعیت میگوید:«میخواهم با شما یک عکس یادگاری بگیرم! و با سر اشاره میکند؛ بیایید اینجا.»
بزرگ مردان کوچک
آن 23 نفر کسانی نبودند جز نوجوانان 13 تا 17 سالهی اعزامی ایران به عراق که اکثرشان از تیپ ثارالله کرمان بودند. بزرگ مردان کوچکی که در اردیبهشت سال ۶۱ در مرحله مقدماتی عملیات بیتالمقدس اسیر دست نیروهای بیرحم بعثی شده بودند؛ نوجوانانی که خیال آزادی وطن داشتند اما حالا خود نیز به اسارت درآمده بودند. از حافظ قرآن با لهجه یزدی تا ترک زبانی با لهجهی آذری غلیظ که هیچکس حرفش را نمیفهمید!
خیلیهایشان اعتصاب غذا کرده بودند؛ اما مگر یک کودک 13 ساله در مواجهه با غذاهای رنگارنگ چقدر طاقت دارد؟ آنها به یکباره شبی از کودکانی معصوم مبدل به مردانی بیست و چند ساله شدند که لب به غذا نمیزنند و نمیخواستند بازیچه و مضحکه افکار صدام برای نمایش چرب زبانی وی در عرصههای جهانی باشند. حقیقتا دیدن این حجم از فعلِ اراده آنان با چنین بدنهای نحیفی، سزاوار آفرینخوانی بود.
در نهایت آنان در سال ۶۹ طعم آزادی را چشیدند، آن 23 نفر، نه تنها حالا همان آدمهای پیش از جنگ نیستند بلکه عنصر زمان در طی 8 سال از ایشان مردانی سخت ساخته است که حفاظت از ایران سرمشق جوانی و نوجوانیشان بوده.
آنچه در صدا و سیمای عراق نشان داده نشد
همان طور که گفتیم در پس پردهی این بازیهای سیاسی، چیزی نبود جز طعمهی صدام حسین برای جلب نظر مقامات بلند پایه در مقابل دوربینهای خبری! اما در نبود رسانهها، خبری از سفرههای اعیانی و روابط حسنه نبود! شرایط بد بهداشتی، نداشتن حمام، خوردن غذاهای تاریخ مصرف گذشته و اعتصاب حقایقی باورنکردنی از اصل ماجرای زندگی در 8 سال اسارت بود که سازمانهای مربوطه و صدا و سیمای عراق هیچگاه آن را به تصویر نکشیدند!
23 نفر روی پردهی سینما
حالا از این 23 نفر، دو نفرشان به نام «سيد عباس سعادت» و «محمد صالحی» به رحمت خدا رفتهاند و مابقی خوشبختانه در قید حیاتاند. قطع به یقین صحبت تکتکشان درسی است برای زندگی و از این رو «احمد یوسف زاده»، یکی از آن 23 نفر خاطرات و دستنوشتههایش را امروز به تحریر درآورده و از دل آن کتابی نوشته به نام «23 نفر» که حاوی روایاتی واقعی از اندراحوالات اسرای کوچک ایران است.
همچنین از این ماجرا، عنوانی سینمایی با همین نام اکران شده است که کارگردانی آن بر عهدهی «مهدی جعفری» بوده و دکتر «محمد شهبا» جهت ساخت دقیقتر این اثر قبل از شروع آن با هر 23 نفر مصاحبه کرده است.
ضمن این موضوع علاقمندان میتوانند لحظهی حضور این 23 اسیر ایرانی در کاخ صدام را از طریق لینک زیر مشاهده نمایند:
https://www.aparat.com/v/z4110i3
علیرضا شیخ حسینی- محمد ساردویی- ابوالفضل محمدی- حمید تقیزاده- منصور محمودآبادی- عباس پورخسروانی- سید عباس سعادت- یحیی دادی نسب (قشمی)- حسن مستشرق- احمد علی حسینی- محمد باباخانی- یحیی کسایی نجفی- رضا امام قلیزاده- حمیدرضا مستقیمی- حسین قاضیزاده- مجید ضیغمی نژاد- جواد خداجویی- محمود رعیت نژاد- سید علی نورالدینی- محمد صالحی- حسین بهزادی- احمد یوسفزاده مولایی- سلمان زادخوش
همان 23 نفری بودند که با وجود سن و سال کمشان برای بزرگتر از خودشان الگو شدند!
روح آنان که مقرب درگاه الهی شدند خوشنود و عمر آنان که در قید حیاتاند با عزت باد.
انتهای پیام/