سایه یک جانی

بدل صدام
در گزارش توسط هانیه حاتمیان 0

پس از آن‌که صدام حسین در سال 2006 به اتهام جنایات بین‌المللی به اعدام محکوم شد، حقایق زیادی از او برای مردم دنیا آشکار شد، یکی از آنها حضور افرادی با ظاهری شبیه به او به عنوان بدل‌ صدام بود.

در سپتامبر ۲۰۰۲ دکتر دیتر بومان پاتولوژیست از دانشگاه هامبورگ تشخیص داد که صدام دارای 3 بدل بوده و آن‌ها به صورت دوره‌ای در جایگاه صدام حسین قرار می‌گرفتند. اما به دلیل لحن خاصی که صدام داشت به ندرت صحبت می‌کردند.

یکی از آن بدل ها میخاییل رمضان نام داشت که به دلیل شباهت زیاد به صدام حسین دردسرهایی را هم برای او ایجاد کرده بود. دست تقدیر پای او را به دلیل همین نزدیکی چهره  به کاخ صدام کشاند، تا از این به بعد برای در امان ماندن از سوءقصدها در شرایط حساس از او استفاده کنیم.

بدل صدام

بدل صدام که بود؟

میخاییل رمضان در سال 1944 در یک خانواده متوسط در کربلا به دنیا آمد. تنها پسر خانواده بود و پیشه‌اش معلمی و دادن درس آزادگی به کودکان سرزمینش، حرفه‌ای که از آن به عنوان شغل انبیاء یاد کرده‌اند. تا سال 1979 در این حرفه ماند. اما دست تقدیر او را به سمت دیگری کشاند. به سمت خونخواری، گفتن دروغ و تجاوز به همان فرزندانی که روزگاری در نقش معلمی در بین آنان حضور داشت.

در هر جلسه و مهمانی که وارد می‌شد همه با ترس و تعجب او را نگاه می‌کردند و خیال می‌کردند که صدام حسین آمده تا کم‌کم متوجه اشتباه خود می‌شدند. زمانی که تلویزیون در اختیار صدام قرار گرفت دردسر میخاییل هم بیشتر شد زیرا تصویر او را همه دیگر در شبکه ها می‌دیدند و این شباهت برای او تبدیل به یک مشکل واقعی شد.

او توسط شوهر خواهرش که در حزب بعث قرار داشت به صدام معرفی شد. سال 1977 صدام شخصا او را به دفترش احضار کرد، طبق گفته‌های خودش به دلیل شباهت زیاد، پس از دیدار او در دفتر کاریش تا چندین ثانیه از شدت تعجب حتی پلک هم نمی‌زد. صدام از او می‌خواهد که بدلش باشد و میخاییل هم که یارای مخالفت با فرمانده رژیم بعث را نداشت می‌پذیرد، زیرا می‌دانست در صورت رد درخواست او، قطعا هیچ‌وقت راهی خانه نمی‌شود.

در آخر جلسه فرمانده رژیم بعث با شوخی به او می‌گوید: “ممکنه پدرم با مادرت ملاقاتی داشته‌اند که ما تا این حد به هم شباهت داریم!”

بدل صدام

شروع بازی بدل صدام!

این فرمانده خونخوار از میخاییل می‌خواهد تا از آموزش و پرورش به صورت صوری مرخصی بلند مدت بگیرد و به کاخ بیاید. در بغداد یک دستگاه آپارتمان دولتی در اختیار او قرار دادند و از او خواستند جز در موارد ضروری از خانه خارج نشود. او دیگر هیچ وقت به مدرسه برنگشت.

تنها تفاوتی که در چهره آن‌ها وجود داشت در قسمت بینی بود، بینی صدام کمی بزرگتر از میخاییل بود که توسط یک دکتر چیره‌دست آلمانی تحت عمل جراحی پلاستیک قرار گرفت تا اختلافات صورتش با صدام اصلاح شود.

موضوع بعدی که باعث ایجاد نگرانی در رژیم بعث می‌شد، حضور میخاییل رمضان در مجامع عمومی بود، بنابراین استخبارات به ریاست محمدالجنابی وظیفه آموزش دادن او را برعهده گرفت و شروع به آموزش عکس‌العمل‌های فیزیکی و رفتاری صدام کردند. آن‌ها شبانه‌روز تلاش می‌کردند که به میخاییل رمضان آموزش دهند مثل صدام راه برود،  بخندد، حرف بزند …

حالا دیگر هیچ شک و شبهه‌ای برای شروع بازی و رفتن در غالب یک جنایتگر بزرگ در طول تاریخ برای صدام حسین باقی نمی‌ماند. این فرمانده می‌توانست با خیال راحت، هر کجا که خطری او را تهدید می‌کرد حضور نداشته باشد و قریب به 19 سال کسی یا کسانی را سپر بلای خود کند.

وظایف میخاییل رمضان در طول آن نوزده سال، خلاصه میشد به سرکشی و بازدید به محل‌ها و حضور در مدارس، سرزدن به خطوط مرزی در جنگ با ایرانو… تا به این طریق بتواند محبوبیتی برای خود در بین سربازان و مردم کشورش بدست بیاورد.

صدام حسین در طی دورنخست وزیری حتی یک بار هم با یاسر عرفات و حسنی مبارک دیدار نداشت و بدلش به گونه‌ای رفتار کرد که آن‌دو هیچ گاه متوجه نشدند که با بدل صدام مشغول به گفتگو هستند.

بدل صدام

سرنوشت بدل صدام!

میخاییل رمضان در روزهای اشغال کویت توسط رژیم بعث، از عراق گریخت و با پناهندگی در ایالات متحده، در نیویورک مستقر شد و کتاب خاطراتش را به نام «شبیه صدام» منتشر کرد و با ذکر حقایق به چاپ رساند.

او در قسمتی از کتابش نوشته است؛

«رزمندگان عراقی وقتی مرا در کنار خودشان در جبهه می‌دیدند، مات و مبهوت می‌شدند. این خبر پخش شد که «رهبر بزرگ» در جبهه است. رزمندگان عراقی با شور و احساسات به من درود می‌فرستادند. نتیجه این کار، دقیقا همان چیزی بود که صدام می‌خواست. نیروها با دیدن حضور رئیس‌شان در میان خود، بسیار  خوشحال بودند. من احساس شرمندگی می‌کردم زیرا آنجا به جای صدام بزدل ترسو که در بغداد جا خوش کرده بود، حضور داشتم، اما نیروها گمان می‌کردند که صدام در کنار آن‌ها در جبهه است!

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *