ابعاد پنهان سقوط هواپیمای C-130

حادثه هفتم مهر ۱۳۶۰ یکی از وقایع مهم و دردناک در ایران است که با گذشت بیش از چهار دهه، همچنان با ابهامات و پیچیدگیهای بسیاری مواجه است. نخستین سؤالی که در این زمینه ذهن را به خود مشغول میکند، این است که چرا این حادثه همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده و دلیل تعدد، تنوع و تضاد روایتها درباره این سقوط چیست؟
اتفاقات و بحرانهای متعدد در تاریخ انقلاب اسلامی موجب شده است که حادثه هفتم مهر کمرنگ شود و زیر خروارها حادثه دیگر گم شود. این در حالی است که بخش بزرگی از جامعه حتی پس از گذشت 43 سال هنوز نمیداند که فرماندهانی چون فلاحی، فکوری، جهانآرا، نامجو و کلاهدوز در یک حادثه به شهادت رسیدهاند.
این موضوع نشاندهنده ضعف در اطلاعرسانی و روشنگری پیرامون این واقعه است. عدم توانایی در درک کامل جوانب پنهان و ابهامات این حادثه، و ناتوانی در معرفی صحیح و کامل آن به جامعه، از جمله نقدهایی است که میبایست مورد توجه قرار گیرد. حال در این گزارش قصد داریم به ابهامات و ابعاد پنهان سقوط هواپیمای C-130 بپردازیم.
ابهامهای مربوط به بدنه ارتش و دسترسپذیری اطلاعات
یکی از عوامل مهم در بروز ابهامات حادثه هفتم مهر ۱۳۶۰، ممانعت ارتش در ارائه اطلاعات و اسناد مربوطه پس از گذشت چهار دهه است.
به گفته برخی منابع، امحای دورهای اسناد و اطلاعات نظامی به دلیل کمبود فضای ذخیرهسازی، ادعاهایی است که نیروی هوایی ارتش مطرح کرده، که هر ۳۰ سال یکبار اسناد قدیمی پاکسازی میشوند. با این ادعا بسیاری از جزئیات و شواهد مربوط به حادثه سقوط هواپیما که میتوانست در تحلیل دقیقتر و شفافتر این واقعه کمک کند، با امحای اسناد از بین رفته است.
و این مسئله در صورتی رخ داده که اسناد نظامی در بسیاری از کشورها، ، پس از گذشت ۳۰ سال فاش میشوند و در دسترس عمومی قرار میگیرند تا بتوان به طور عمومی آنها را بررسی و تحلیل کرد.
شاید یکی از دلایل این ممانعت نیروی هوایی ارتش، نفوذ افراد غیرمجاز یا جاسوسان در ساختارهای حساس نظامی باشد. اما با توجه به امحای اسناد ذکر شده، دسترسی به شواهدی که این ادعاها را تأیید یا رد کنند بسیار دشوار شده است.
بمبگذاری در هواپیما
یکی دیگر از ابعاد پنهان سقوط هواپیمای C-130 ، ادعایی از خانواده شهید محمد جهانآرا است که توجهات بسیاری را در رابطه با این حادثه به خود جلب کرد.
پدر شهید جهانآرا در چند مصاحبه، اشاره به وجود یک بمب در یکی از تابوتهای شهدا در داخل هواپیما نمود که ادعا میشود علت اصلی سقوط بوده است. این سخنان تأملات بسیاری را برانگیخت، اما پس از بررسیهای عمیقتر و مصاحبه با افراد دخیل در این حادثه، همچون کارشناسان و شاهدان، به نظر میرسد که این ادعا تأیید نشده است.
خلبان صولتی، که در این پرواز حضور داشته، اظهار کرده است که درون هواپیما هیچ انفجاری، چه در تابوتهای شهدا و چه در جای دیگر، رخ نداده است.
سقوط فرماندهان نقشهای برای تداوم جنگ بود
حادثه سقوط هواپیمای C-130 و شهادت پنج تن از فرماندهان ارشد ارتش و سپاه، تأثیر عمیقی بر روند جنگ ایران و عراق گذاشت. این فرماندهان بر این باور بودند که جنگ نباید طولانی و فرسایشی شود و پس از آزادسازی خرمشهر میبایست به پایان برسد.
این رخداد نه تنها مسیر تاریخی جنگ را تغییر داد، بلکه بر تحولات کلی کشور نیز تأثیرگذار بود. پیشبینیها حاکی از آن بود که فتح خرمشهر باید در پاییز ۱۳۶۰ انجام میشد که با شهادت این فرماندهان تا خرداد سال بعد به تعویق افتاد. شهید جهان آرا معتقد بود که طولانی شدن جنگ به فرسایش دو کشور منجر میشود؛ در نتیجه بایستی با یک پیروزی قاطعانه، جنگ به پایان برسد.
در تحلیل این واقعه، برخی به تئوریهایی اشاره دارند که این سقوط را تلاشی برای تغییر استراتژی جنگ و افزایش طول آن میدانند. اگرچه مدارک محکمی برای تأیید این نظریه وجود ندارد، اما فقدان این فرماندهان تأثیر مشهودی بر روند جنگ گذاشت. پس از عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر در سال ۶۱، جبهههای ایران به حالت تدافعی درآمدند، تغییری که میتوان آن را به نبود این فرماندهان نسبت داد.
ردپای منافقین در سقوط هواپیمای C-130
تحلیلهای برخی کارشناسان به سناریویی قویتر از نقش سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در سقوط هواپیمای C-130 در تاریخ ۷ مهر ۱۳۶۰ اشاره دارد. این کارشناسان بر این باورند که این حادثه میتواند بهعنوان یک عمل خرابکاری در ادامه ترورهای سازمانی آن دوره تلقی شود.
یکی از نقاط قوت این سناریو، سابقه تروریستی فرماندهان نظامی حاضر در این پرواز است. بهعنوان مثال، شهید کلاهدوز پیش از این سانحه، دو بار مورد ترور قرار گرفته بود و شهید فلاحی نیز در کردستان و پاوه تجربه یک ترور ناموفق را داشته است. همچنین، شهید نامجو قبل از این حادثه در معرض یک تهاجم تروریستی ناموفق قرار گرفته بود. این جمع از فرماندهان برجسته در یک پرواز، به ویژه در شرایطی که بعد از خرداد ۶۰، سازمان منافقین به فاز جدیدی از ترور و خشونت روی آورده بود، سوالات جدی را بهوجود میآورد.
نکته مهم این است که تنها چند هفته از حادثه تروریستی هشتم شهریور و ترور شهید رجایی و باهنر میگذشت. این زمانبندی دقیق و شرایط بحرانی حاکم بر کشور در آن دوره، احتمال دخالت و برنامهریزی دقیق سازمان منافقین برای هدف قرار دادن این فرماندهان را تقویت میکند.
بنابراین، بررسی دقیقتر شواهد و مدارک موجود در این زمینه میتواند به روشن شدن ابعاد مختلف این حادثه و احتمال نقش سازمان منافقین در آن کمک کند.
شلیک پدافند خودی، یکی از عوامل سقوط
سناریوی دیگری که گلف قصد دارد در این گزارش به آن بپردازد، احتمال شلیک پدافند خودی میباشد. ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده تکاوران دریایی مدافع خرمشهر، در مصاحبهای با روزنامه قانون اعلام کرد که شلیک پدافند باعث سقوط هواپیما شده است. او به این نکته اشاره کرد که در آن زمان، خود او و یکی دیگر از فرماندهان ارشد قرار بود با این هواپیما به تهران سفر کنند.
اگرچه صمدی بعدها از گفته خود برگشت و این ادعا را اصلاح کرد، اما این موضوع حساسیت زیادی را بهویژه پس از حادثه سال ۹۸ و شلیک به هواپیمای اوکراینی به خود جلب کرد. بسیاری بر این باور بودند که ممکن است آنچه در سال ۹۸ رخ داد، در مورد سقوط C-130 نیز همانگونه باشد.
با این حال، خلبان صولتی بهصراحت این شایعات را تکذیب کرده و اعلام کرده که هیچ شلیکی از بیرون به هواپیما صورت نگرفته است. در عین حال، برخی افراد محلی نیز ادعا کرده بودند که پیش از سقوط نوری از زمین به هوا برخاست و پس از آن انفجاری رخ داد. اما تحقیقات نشان داد که در آن زمان پدافند فعال در منطقه شرق تهران و حوالی کوه بیبی شهربانو وجود نداشته است.
همچنین حسن روحانی، رئیسجمهور سابق کشور، در خاطرات خود به فقدان سیستم پدافند فعال در زمان جنگ اشاره کرده و تأکید کرده که این ضعف موجب عدم توانایی در برخورد با تهدیدات هوایی عراقیها شده است. او در این خصوص به فعالیت ناکافی پدافند اشاره کرده که عدم وجود این سیستمها یکی از نقاط ضعف کشور محسوب میشد.
در مجموع، با توجه به شواهد و تحقیقات موجود، بهنظر میرسد که احتمال شلیک پدافند خودی در سقوط C-130 ضعیف است و تحلیلها حاکی از آنند که نواقص سیستم پدافندی کشور در آن زمان، عامل اصلی سقوط نبوده است.
ناتوانی خلبان یا نقص در تحقیق؟
آقای فرقانی، مسئول تیم بررسی سقوط هواپیمای C-130، در مصاحبهای بیان کرده است که ناتوانی خلبان، آقای صولتی، عامل این حادثه بوده است. همچنین، تحقیقات نشان میدهد که ادعاهایی مبنی بر روشن بودن موتورها در زمان سقوط مطرح شده که این نیز به ناکارآمدی و ناتوانی خلبان نسبت داده میشود. با این حال، لازم به ذکر است که طی شواهد موجود لحظاتی قبل از سانحه با توجه به سابقه هشت ساله آقای صولتی در پرواز با این نوع هواپیما و حضور وی در ارتش تا سال ۱۳۷۲، این ادعاها به شدت قابل تردید هستند.
از طرفی، آقای فرقانی، به عنوان مسئول تیم بررسی حادثه، تجربه کافی در پروازهای نظامی با C-130 ندارد، و به همین دلیل انتقادات زیادی به انتخاب وی وارد شده است.
راز ناگشوده پرواز C-130
اکنون که 43 سال از این حادثه تلخ و شهادت 5 تن از فرماندهان عالیرتبه سپاه و ارتش جمهوری اسلامی میگذرد، حقیقت سقوط پرواز C-130 همچنان در هالۀ ابهام باقی مانده است. سوالات بیپاسخ بسیاری پیرامون این سانحه وجود دارد.
گزارش سقوط این هواپیما پس از گذشت این مدت طولانی، همچنان منتشر نشدهاست و تلاشهای مستمر فرماندهان ارتش و نیروی هوایی برای مصاحبه و روشن شدن علت این سقوط، بینتیجه مانده است.
یاد این فرماندهان شهید همچنان در دلهای ملت ایران زنده و جاودان است و امید است که با روشن شدن ابعاد پنهان این حادثه، راه ایمنی و امنیت برای آینده کشور هموار گردد.
برگرفته از مستند معمای سقوط
انتهای پیام/