شهید «محمد قنبری» از نگاه برادر

به گزارش گلف، به نقل از دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ در پی بیش از ۱۵ سال تلاش و مجاهدت امام خمینی (ره) و یارانش در دل توده‌های مختلف جامعه، به ثمر نشست و در طول این مسیر با تقدیم شهدای بسیاری، توانست بساط طاغوت را از کشور برچیند. شهید «محمد قنبری» یکی از شهدایی است که اوایل پیروزی انقلاب اسلامی شهید شد و خون پاکش پشتیبانی شد برای پیگیری و تضمین آرمان‌های انقلاب اسلامی در دوران استقرار. به مناسبت دهه فجر خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس به گفت‌و‌گو با خانواده این شهید عزیز پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

دفاع‌پرس: لطفا خودتان را معرفی کنید.

بنده علی قنبری برادر شهید محمد قنبری هستم، پدرم ابراهیم قنبری ۱۰ سال پیش فوت کردند. من کوچک‌ترین فرد خانواده هستم و ۵۰ سال سن دارم.

دفاع‌پرس: از نحوه شهادت برادرتان بفرمایید.

ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب بود که امام راحل خطاب به همه سربازان فرمودند همه از پادگان‌ها بیرون بروند، محمد آقا هم که آن زمان در پادگان چکش خدمت می‌کرد، با این فرمان امام (ره) خدمت را رها کرد و به منزل آمد. نزدیک انقلاب که شد دستور دادند سربازان پادگان‌ها را خالی نگذارند تا اشرار و عمّال رژیم نتوانند پادگان‌ها را تصرف کنند، با این دستور مردم عادی هم به کمک سربازان و نیرو‌های نظامی آمدند.

محمد هم برای کمک به حفظ پادگان‌ها و مراکز حساس شرق تهران داوطلب شده بود، تعدادی از اشرار و نیرو‌های رژیم طاغوت، صبح روز ۲۰ بهمن برای تصرف کلانتری‌های اطراف میدان شهدا (ژاله سابق) به این مناطق هجوم آوردند. محمد که روی پشت بام یکی از ساختمان‌های اداری اطراف میدان شهدا بود، در حالی که عکس امام (ره) در دستش بود و قصد داشت آن را بالای آن ساختمان نصب کند، یک تیر به پایش اصابت می‌کند. او را به بیمارستان سعدی (امیر اعلم) منتقل می‌کنند، اما فردای آن روز در ۲۱ بهمن سال ۵۷ و یک روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به خاطر شدت جراحت و خونریزی شدید شهید می‌شود.

دفاع‌پرس: به نظر شما چرا برادرتان و جوانان شبیه ایشان به صف انقلاب پیوستند؟

یک‌سری مسائل بود که کمک کرد وقوع انقلاب جدی و فراگیر شود، از جمله فشار‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که روی دوش مردم سنگینی می‌کرد و همچنین خیلی از ناهنجاری‌هایی که قبل از انقلاب وجود داشت، مزید بر علت شد. نزدیک خانه ما در محله نارمک دو تا مشروب‌فروشی وجود داشت، شب‌ها خیلی‌ها مست می‌کردند و با آن شرایط بیرون می‌آمدند و برای زن و بچه مردم مزاحمت ایجاد می‌کردند، کسی هم نبود که با آنها برخورد کند. این اتفاقات برای محمد و امثال او خیلی سنگین بود، انسان متعصب مذهبی هم نبود، اما همیشه از این‌که نمی‌توانست جلوی اینها بایستد ناراضی بود.

دفاع‌پرس: مادر، شما از فرزند شهیدتان تعریف کنید.

محمد مذهبی بود و در عزاداری‌ها و سینه‌زنی‌ها شرکت می‌کرد. آدم نترسی بود. ما در محله نیروی هوایی ساکن بودیم. در سن ۲۳ سالگی شهید شد. شب ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ رفت بالای مخابرات، از پایین به پشت بام تیراندازی کردند که ۲ تا گلوله خورد و با این‌که گلوله‌ها را در بیمارستان درآوردند ولی ساعت ۲ نیمه شب به شهادت رسید.

همان روزی که انقلاب پیروز شد از بیمارستان زنگ زدند به خواهرم و گفتند: «شما شهیدی دارید به نام محمد قنبری»، عکس محمد را هم روز بعد در حالی که روی پشت بام مخابرات در میدان شهدا ایستاده بود و عکس امام (ره) در دستش بود چاپ کردند. ۲ سالی هست که به خاطر بیماریم سر خاکش نرفته‌ام، من به پسرم افتخار می‌کنم و دوست دارم کنار او دفن شوم.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *