همیشه از کوچکی دوست داشتم دفترچه یادداشتی داشته باشم و خاطرات دوران زندگیم را در آن ثبت کنم اما هیچوقت این اتفاق نیافتاد. شاید دوران راهنمایی بود که این موضوع خیلی جدی به ذهنم خطور پیدا کرده بود، آن موقع از پدرم میخواستم تا از گذشته برایم بگه ولی هر بار که میپرسیدم جواب قانعکنندهای نمیشنیدم، فقط میگفت:
ببین پسرم حدودا ۱۰ ساله بودم که همراه با فوت پدرم عبدالله و مادرم منور مزه یتیمی را چشیدم لذا از آن به بعد پیش تنها برادر و خواهرم یعنی عمو علی و عمه خدیجه که هر دو بزرگتر از من بودند زندگی میکردم. زیاد از گذشتهام خبر ندارم.

بازماندهی کارخانه نمک فاو
موضوع: | خاطرات |
---|---|
محل نشر: | گرگان |
نویسنده: | امیرهوشنگ کمیلی |
ناشر: | انتشارات نورالشهدا |
سال نشر: | 1399 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/7510819 |