در نخلستان سرو زندگينامهي شهيدان “كريم و امير رفيعي دستجردي” به گونهي داستاني و بر اساس خاطرات و مصاحبهها بيان شده است. در بخشي از كتاب ميخوانيم: “سرگرد خاوري ناگهان به كريم رفيعي اشاره ميكند و ميپرسد: اين مقاله كار كيه كي نوشته؟ كريم رفيعي غافلگير نميشود، “كدام مقاله” سرگرد نشريه را بلند ميكند تا ببيند. بچهها ميدانستند اشارهي سرگرد به چيست. نشريهي خودشان بود. آنها از اعضاي اصلي و فعال انجمن اسلامي دبيرستان بايندر بودند. در كنار فعاليتهاي مذهبي و فرهنگي و هنري، چندماهي بود كه نشريه تهيه ميكردند و در تيتراژ محدود، زيراكس گرفته و به قيمت دو ريال بين دانشآموزان و علاقهمندان توزيع ميكردند… بحث طولاني و بينتيجه سرگرد را خسته و عصباني ميكند. با حركت تند دست، همه را به سكوت واميدارد. از جا برميخيزد و عصبي، طول و عرض اتاق كارش را زير گام ميگيرد. بلندتر و محكمتر از آني بود كه حدس ميزدند….”.

نخلستان سرو
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- شهیدان -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | خسرو باباخاني |
ناشر: | سازمان بنياد شهيد و امور ايثارگران نشر شاهد |
سال نشر: | 1385 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/769442 |