نچه در پيش رو داريد برشي از خاطرات دوران آموزشي سنگر سازان بي سنگر است، قصه همه آناني كه در دفترهاي ديگر حماسه و معنويتشان، مردانگي و شهادتشان را به رشته تحرير در مي آوريم. داستان مهرباني ها و صفايشان را مي نويسيم واز اخلاق نيكو و طنزشان، از سرخي خونشان و يبزي حماسه يشان مي سراييم. رازهاي نهفته تبسم و مرام و مسلك ناب و اللهي و سيره پر عمق و تو در تويشان را فاش مي كنيم.همه اين نوشته ها براي اين نيست كه صرفا بخنديد بلكه مي خواهيم آنچه در هشت سال دفاع مقدس گذشت، قصه خون، تعصب هاي خشك و تو خالي و اخم هاي تند و خشن نبود. راز قصه آنها رنگ گل بود و پروانه. آنها آنچه براي ما گذاشتند خاطر و يادشان است ياد و خاطر و نامي كه افتخار همه بشريت است.
اين دفتر از چند دفتريست كه نگاهي طنز گونه و داستان وراه به روزهاي خوش دوران آموزشي مرداني كوچك(سيزده، چهارده ساله) به نام سنگر سازان بي سنگر دارد. نويسنده در 29 فصل به شرح خاطرات اين مردان مي پردازد

اگر نامهربان بودیم و رفتیم
موضوع: | خاطرات. |
---|---|
محل نشر: | قم |
نویسنده: | نويسنده: محسن صالحي حاجيآبادي |
ناشر: | سما قلم |
سال نشر: | 1383 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/736331 |