بر اساس زندگی سردار شهید حسن غازی
کتاب حاضر، بیانی از زندگی و خاطرات «شهید حسن غازی» است. «کاپ قهرمانی»، «فعالیت انقلابی»، «نیاز کشور»، «همدوش با ارتش»، «توجه به کارگر»، «مفقودالاثر»، «توقع بیجا»، «مجروحیت»، «ادای دین»، «عزاداری» و … عنوانهای فصلهای مختلف این کتاب هستند. در بخشی از کتاب میخوانیم: «سپاه میخواست توپخانه تاسیس کند، «حسن» را میفرستاد دائم در ماموریت بود. مدتی بود که با خانه تماس نگرفته بود، یک روز تلفن زد و گفت تلفنخانه شهر شلوغ است و زیاد وقت برای صحبت ندارم. گفتم مگر در پادگان تلفن ندارید؟ گفت: راضی میشوی برای یک تلفن آتش جهنم را بخرم؟ به ورزش رزمندهها اهمیت میداد. هر جا میرفت بازی فوتبال را احیا میکرد. نیم ساعت مانده به غروب بازی تعطیل میشد و همه آماده میشدند نماز را به امامت «حسن» بخوانند».