کتاب «انتقالی با 14000 صلوات» نوشته محمدحسن صادقزاده به خاطراتی از دوران دفاع مقدس این رزمنده میپردازد.
در بخشی از معرفی محمدحسن صادقزاده در ابتدای کتاب میخوانیم: «در ماههای اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1357 مدتی به علت فعالیت در جهت پیروزی انقلاب اسلامی بازداشت شد. از سال 1358 تا سال 1362 عهدهدار مشاغلی چون مسئولیت انجمن اسلامی پادگان سقز، فرمانده آتشبار توپخانه، سر پرستی عقیدتی سیاسی تیپ 2 سقز، مسئول بسیج کردستان و فرمانده گردان قرارگاه شمال غرب و رئیس بازرسی لشگر 28 سنندج بود.»
پیام آسمان، بازجویی دیدهبان از خود در خواب، چگونگی ارتباط حزباللهیهای ارتش، بیمارستان توحید و انگشتر بیانگشت، عنوان برخی خاطرات «انتقالی با 14000 صلوات» است.
در بخشی از خاطرهای با نام چگونگی ارتباط حزباللهیهای ارتش میخوانیم: «یکبار در سال 1358 من از سقز به سنندج رفتم و هیچکس را هم نمیشناختم. بعد از نماز مستقیم رفتم سراغ سرهنگ علوی که آن وقت ستوان علوی بود. آن چنان از من پذیرایی کرد که انگار سالها با هم بودیم.»