اختلاف ارتش و سپاه چه بر سر فاو آورد؟

اختلاف ارتش و سپاه چه بر سر فاو آورد؟
در گزارش توسط ملیکا رمضانی 0

در آستانه برگزاری انتخابات مجلس سوم در ایران و فرارسیدن ماه مبارک رمضان و در حالی که نیروهای خودی پس از اجرای عملیات والفجر ۱۰ به شهرهای خود بازگشته بودند، ارتش عراق در ساعت ۵ بامداد روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ با اجرای آتش تهیه سنگین در سراسر خطوط و عقبه های یگان‌های ایران در فاو و حمله شیمیایی گسترده به آنها، حمله به فاو را آغاز کرد و این در حالی بود که برای این جمله از ۲۶ ماه پیش همه زیر سازی‌های لازم را انجام داده بود و ضمن ادامه تلاش‌های گسترده‌اش در این زمینه در انتظار فرصت مناسب برای حمله به فاو به سر می‌برد؛ حمله ای که استعداد نیروهای دشمن در آن بالغ بر ۴۸ تیپ، بیش از ۱۲۰۰ دستگاه تانک و نفربر و ۳۵ گردان توپخانه در قالب سازمان سپاه های هفتم و گارد ریاست جمهوری بود. در ادامه بیشتر به دلایل اصلی سقوط فاو می‌پردازیم.

 سهل ‌انگاری رزم خودی در سقوط فاو

به گزارش گلف در این میان، قرارگاه سیدالشهدا(ع) با توجه به نگرانی‌هایی که از احتمال هجوم دشمن به منطقه فاو وجود داشت از یک هفته پیش از این تهاجم به یگان‌های پدافند کننده در خط فاو آماده باش صد درصد داده بود، اما به دلیل تحرکات نسبتاً مداوم دشمن در این منطقه در دو سال گذشته و اعلام آماده باش های مکرر در این زمینه، یگان‌های یاد شده تصور کرده بودند آماده باش جدید هم مانند موارد گذشته است، ضمن آنکه استحکامات خطوط پدافندی نیروهای خودی در منطقه فاو هم نوعی احساس اطمینان برای آنها به وجود آورده بود. از طرفی، بخشی از نیروهای یگان‌های مستقر در خط فاو هم که در عملیات والفجر ۱۰ شركت کرده بودند، در مرخصی به سر می‌بردند و غیر از نیروهای موجود در خط، نیروی دیگری در فاو وجود نداشت.
در غروب روز ۲۷ فروردین ۱۳۶۷ یک روز پیش از آغاز حمله عراق به فاو، فرمانده یکی از گردان‌های لشکر امام حسین (ع) مشاهده می‌کند یک گردان از نشان نیروهای دشمن با کلاه آهنی و برانکارد در حال حرکت هستند و شواهد موجود نشان می‌داد نیروهای عراقی در حالت افند به سر می‌برند. هم زمان، با افزایش احتمال حمله دشمن و فقط کمتر از ۱۲ ساعت پیش از آن، بار دیگر به نیروهای ایران اطلاع داده شد که عراق می‌خواهد حمله کند. با تاریک شدن هوا تا ساعت ۲۴ آتش تهیه عراق روی خطوط لشکرهای امام حسین(ع) و ثارالله (ع) اجرا شد و  نیروهای خودی به دلیل نگرانی از احتمال حمله دشمن، تا صبح بیدار بودند و سامانه ارتباطی شان هم فعال بود.

در این شرایط استعداد نیروهای خودی شش تا هفت گردان در خط و پنج گردان در احتیاط و استعداد توپخانه هم 15 گردان بود. به عبارت دیگر استعداد نیروهای ایران از یک لشکر تجاوز نمی کرد، حال آنکه دشمن با سه سپاه و با استعدادی بیش از 12 لشکر آماده حمله بود.

 سهل ‌انگاری رزم خودی در سقوط فاو

با آغاز حمله عراق و با وجود آمادگی نیروهای ایران، بخش عمده ای از سلاح‌ها و ادوات موجود در خط دوم خودی بر اثر حجم گسترده آتش دشمن  منهدم شد و حمله های شیمیایی گسترده دشمن هم، به زخمی یا شهید شدن بسیاری از نیروهای مسئول و خدمه یگان‌های ادوات، ضدزره و توپخانه خودی انجامید و امکان پشتیبانی آتش نیروهای درگیر در خط در همان آغاز عملیات از میان رفت. یگان‌های زرهی و پیاده دشمن از ساعت ۵:۳۰ بامداد از معابری که پیشتر شناسایی کرده بودند، هجوم خود را آغاز کردند و به همراه آنها دستگاه های مهندسی دشمن هم در حرکت بودند تا با پر کردن بریدگی‌های موجود روی جاده و رفع سریع موانع یگان‌های زرهی به پیشروی خود ادامه دهند.

در این عملیات در حالی که یگان‌های سپاه گارد ریاست جمهوری عراق در حدفاصل جاده استراتژیک تا خورعبدالله و یگان‌های سپاه هفتم دشمن هم در حدفاصل اروند تا جاده استراتژیک گسترش یافته و مشغول اجرای عملیات بودند، فشار دشمن روی جاده استراتژیک برای ایجاد رخنه در خطوط نیروهای ایران متمرکز بود و نیروهای دشمن تانک‌ها و نفربرهای منهدم شده روی جاده را بی درنگ کنار می زدند و به پیشروی خود ادامه میدادند و بر اثر همین فشارها سرانجام توانستند خطوط پدافندی نیروهای ایران روی جاده استراتژیک و وسط کارخانه نمک را هم شکنند.

 

همزمان بخشی از نیروهای دشمن که لباس‌هایی شبیه لباس بسیج به تن داشتند و برخی هم به زبان فارسی صحبت میکردند به داخل نیروهای ایران رخنه کردند. با این حال، نیروهای دشمن که با برتری مشهود خود و با آتش و فشار نیروی زرهی‌شان خط دفاعی نیروهای ایران را در هم می شکستند و پیشروی می کردند، بر اثر مقاومت نیروهای اسلام بار دیگر به عقب رانده شدند و رخنه ها ترمیم شد. اما سماجت نیروهای عراقی برای پیشروی با وجود تلفاتی که بر آنها وارد آمده بود، نشان میداد از وضعیت خطوط ایران و نیروهای مستقر در آنها اطلاعات کافی دارند و بر این باور هستند که این مقاومت‌ها شکسته خواهد شد. ساعت ۷ صبح روز اول عملیات، خبر حمله عراق به فاو از منطقه عملیاتی به آگاهی مسئولان و فرماندهان سپاه رسید و تلاش برای آزاد کردن یگان‌های سپاه از دیگر مناطق به ویژه از ماووت و حلبچه در شمال غرب که تا فاو ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله داشت و جایگزین کردن یگان‌های ارتش در آن مناطق آغاز و تماس‌ها با تهران برای به کارگیری بالگرد و هواپیما و فعال کردن سامانه ضدهوایی هاگ ارتش هم انجام شد. تعدادی از فرماندهان سپاه که برای شرکت در همایشی در کرمانشاه حضور داشتند به سرعت به سمت منطقه فاو حرکت کردند و از ساعت ۸:۳۰ صبح به تدریج وارد منطقه شدند. از آنجا که اطلاعات و ارزیابی دقیقی از حرکت دشمن وجود نداشت و احتمال داده میشد حرکتی شبیه تحرکات مبتنی بر راهبرد دفاع متحرک دشمن در حال اجرا باشد هنوز برخی فرماندهان در خصوص هدف نهایی دشمن و احتمال اینکه میخواهد تمامی فاو را تصرف کند یا ،نه تردید داشتند.
همزمان با پیشروی نیروهای دشمن در فاو، ۵۰ فروند قایق و تعدادی ناو و ناوچه عراقی در خور عبدالله هم شدند تا در ساحل فاو نیرو پیاده کنند.

نیروهای دشمن با ادامه فشار خود تا حدود ظهر تقریباً رخنه در برخی از محورها را با شکستن خطوط ایران کامل کردند و سپس در پشت مواضع نیروهای ایرانی به پیشروی ادامه دادند. پس از موفقیت دشمن در این مرحله رادیو عراق در ساعت ۱۵:۱۵ بعدازظهر اعلام کرد عملیات رمضان المبارک برای آزادسازی فاو با شرکت سپاه هفتم و سپاه گارد ریاست جمهوری آغاز شده است.

راهبردهای عراق در سقوط فاو

بدین ترتیب از عصر روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ تقریبا جمع بندی نسبتا روشنی از اهداف دشمن به دست آمد که هرچه بیشتر بردامنه نگرانی‌های رزمندگان اسلام افزوده شد و همزمان ارتش عراق پس از پیشروی در منطقه فاو، در منطقه شلمچه هم اقدام به تحرک زرهی و استفاده از سلاح شیمیایی کرد و در منطقه خرمشهرهم از اوایل شب دست به اجرای آتش سنگینی زد.

به نظرمی‌رسید دشمن دوهدف را دنبال می‌کند؛ هدف اول از بین بردن تمرکز فرماندهی رزمندگان اسلام و ایجاد تشتت در افکار فرماندهان ایرانی که به منظور مقابله با دشمن در فاو متمرکز شده بودند و دوم جلوگیری از انتقال نیرو و امکانات ایران از مناطق نزدیک به منطقه فاو.

مشکلات رزمندگان برای حفظ فاو

وضعیت نیروهای خودی با وجود حضور فرماندهان سپاه همچنان به دلیل نبود نیرو و آتش پشتیبانی، نامطلوب بود و در پی تهاجم شیمیایی دشمن که از ساعت  ۱۱ صبح  آغاز شده هم و بر اثر تلفات وارد شده به توپخانه ایران، در عمل هیچگونه آتشی علیه دشمن وجود نداشت.

در مقابل، آتش توپخانه دشمن با بالگرد هدایت می‌شد و بسیار پرحجم بود. از ساعت ۱۷:۳۰ همان روز هم آتش دشمن به تدریج کاهش یافت که حاکی از تغییر مواضع توپخانه دشمن به سمت جلو بود.
در پایان روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ پس از تاریک شدن هوا، فشار دشمن تا نیمه شب همچنان ادامه یافت و به نظر می‌رسید نیروهای دشمن تلاش می‌کنند در مواضع پدافندی مناسبی مستقر شوند. وضعیت حاکم بر صحنه درگیری‌ها و گزارش‌های دریافتی در پایان روز هم نشان میداد حفظ فاو برای رزمندگان اسلام بسیار دشوار است. در این شرایط ضرورت حمله متقابل به دشمن روشن بود زیرا نیروهای دشمن با وجود پیشروی های انجام شده، وضعیت نابسامانی داشتند و همچنان آسیب پذیر بودند و تهاجم شبانه رزمندگان اسلام افزون بر تحميل تلفات بر نیروهای دشمن، می توانست از توان آنها برای تهاجم در روز بعد نیز بکاهد.

بر پایه این ملاحظه، پیگیری‌ها برای انتقال نیرو، بالگرد، هواپیما، توپخانه ضدزره و پدافند هوایی در دستور کار مسئولان و فرماندهان خودی قرار گرفت و یک طرح مانور هم برای حمله به دشمن آماده شد. اما تأخیر در اعزام نیرو سبب شد عملیات پیش بینی شده از ساعت ۴ تا ۴:۳۰ بامداد 29 فروردین ۱۳۶۷ با تأخیر آغاز شود؛ عملیاتی که در آن نیروهای لشکرهای نجف، کربلا و امام حسین(ع) با یورش به نیروهای دشمن، شمار زیادی از آنها را کشته یا زخمی و بخش زیادی از امکانات‌شان را منهدم کردند.”
با روشن شدن هوا در روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ مرحله سوم عملیات دشمن از ساعت ۵ صبح با اجرای آتش تهیه و در حالی آغاز شد که پیشتر بر اساس گزارش شنود رادیویی روشن شده بود که طرح حمله دشمن در سه مرحله اجرا می شود مرحله اول شکستن خط بود که پیش از ظهر روز اول انجام شد؛ مرحله دوم، پیشروی تا دروازه شهر فاو بود که در همان بعدازظهر روز اول تا اندازه ای تأمین شد؛ و مرحله سوم هم تصرف شهر فاو و پیشروی تا دهانه اروند در روز دوم بود. بدین ترتیب، نیروهای دشمن در روز دوم با روحیه مضاعف پیشروی خود را آغاز کردند و این در حالی بود که هنوز درخواست ۲۴ ساعت پیش نیروهای خودی برای هواپیما و بالگرد به نتیجه نرسیده بود، گرچه در ساعت ۶:۴۰ صبح سرانجام فرمانده نیروی هوایی ارتش اعلام کرد جنگنده هایش دو بار جاده های دشمن را بمباران کرده اند.

سقوط فاو، پس از دو سال

سقوط فاو، پس از دو سال

در این میان نیروهای عراقی در آستانه ورود به شهر فاو، پل بعثت را که تنها پل ثابت و اصلی ترین راه تدارک رزمندگان اسلام در منطقه بود، هدف راکت قرار دادند و چند نقطه از آن را تخریب کردند و این پل بر اثر ادامه حمله های دشمن دچار آسیب زیادی شد به گونه ای که دیگر امکان ترمیم آن وجود نداشت. در پی این حادثه تردد نیروهای خودی از روی پل مزبور به تدریج کند شد و هم زمان تلاش آنها برای خروج از شهر فاو افزایش یافت. در واقع، ورود دشمن به شهر فاو به منزله آغاز شمارش معکوس برای سقوط منطقه فاو بود، زیرا همه خطوط  دفاعی نیروهای خودی در هم شکسته شده بود و تشکیل خط دفاعی جدید هم نیازمند ارسال امکانات مهندسی جدید بود که اجرای آن طول میکشید. از طرفی تشدید حمله های هوایی دشمن به پل بعثت بیش از پیش بر مشکل پشتیبانی و تردد نیروهای اسلام  افزود و تاثیر روانی ناشی از این وضعیت به تدریج زمینه تخلیه شهر فاو را فراهم کرد. همه اینها در حالی بود که با وجود تلاش فرماندهان صحنه نبرد و گرفتن قول مساعد برای استقرار سامانه های موشکی هاگ در منطقه به منظور مقابله با تهاجم هوایی دشمن به پل بعثت، تا نزدیک ظهر هنوز هیچ اقدامی در این زمینه صورت نگرفته بود.

در آن مقطع، فرماندهان سپاه تلاش‌های زیادی برای دریافت امکانات اعم از نیرو، بالگرد هواپیما و سامانه پدافندی های انجام دادند، اما این درخواست‌ها مانند دیگر نیازمندی‌های سپاه تأمین نشد. گفتنی است آقای محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در روزهای اول و دوم حمله عراق به فاو تلاش زیادی برای متقاعد کردن مسئولان مربوط به منظور اعلان بسیج عمومی انجام داد ولی این تلاش‌ها به نتیجه نرسید، تا اینکه در ساعت ۱۱:۲۰ روز دوم سرانجام امام خمینی دستور لازم برای تأمین امکانات سپاه را ابلاغ کردند و فرمودند همانند عملیات کربلای ۵ هرچه را سپاه نیاز دارد در اختیارش قرار دهند.

دشمن در گام بعدی با پیشروی در شهر فاو به ساحل اروندرود نزدیک شد و با تصرف اسکله فاو، امکان تردد قایق‌های رزمندگان اسلام برای پشتیبانی نیروها یا تخلیه آنها از منطقه فاو را از میان برد و با آشکار شدن این وضعیت در منطقه همه تلاش‌های رزمندگان بر نجات نیروهای محاصره شده متمرکز شد؛ نیروهایی که در عمل دیگر امکان درگیری برایشان وجود نداشت و تنها راه عقب نشینی‌شان این بود که خود را از طریق چولان‌ها (نیزارهای بلند) به ساحل برسانند و شناکنان از اروندرود عبور کنند. در ادامه مقر قرارگاه فرماندهی سیدالشهدا(ع) از مجاورت شهر فاو به نزدیکی پل بعثت منتقل و اسناد آن تخلیه شد.
بعد از ظهر روز دوم حمله عراق، از هم پاشیدگی نیروهای خودی و از بین رفتن خطوط دفاعی از یک سو و وسعت و حجم گسترده پیشروی نیروهای دشمن ازسوی دیگر سبب شد امکان مهار و اداره اوضاع به کلی از دست رزمندگان اسلام خارج شود و به همین دلیل دستور رسمی عقب نشینی و تخلیه منطقه به آنها ابلاغ شد.

با تاریک شدن هوا تلاش رزمندگان برای ترمیم پل بعثت آغاز و تا ساعت ۲۴ طول کشید و تلاش برای تخلیه نیروها و امکانات همچنان ادامه داشت. در این شرایط، هر چند نیروهای دشمن با وجود تسلط بر منطقه همچنان از نزدیک شدن به پل بعثت وحشت داشتند اما دیگر امکان ادامه حضور نیروهای اسلام در فاو وجود نداشت و این منطقه پس از دو سال و سه ماه به طور کامل تخلیه شد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *