از سقوط جزایرمجنون تا سقوط ایرباس 655
تمرکز درگیری ایران با آمریکا درسال 1366 در خلیج فارس و وارد نیامدن آسیب گسترده به سازمان و استحکامات عراق سبب شده بود دشمن با استفاده از فرصت به دست آمده ضمن بازسازی و حفظ نیروهایش، برحجم و کارایی آنها هم بیفزاید. برهمین اساس، در فروردین 1367 با تحولاتی که به تدریج در حال وقوع بود، ساختار الگوهای کنش و واکنش در جنگ دستخوش تغییر شد .
دراین میان، صرف نظر از ملاحظههای سیاسی و نظامی که آشکارا به سود عراق در حال تغییر بود، اوضاع داخلی ایران هم دلیل برافزایش اختلاف نظرهای سیاسی و مناقشههای جناحی در آستانه برگزاری انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی در نیمه دوم فروردین حساسیت خاصی داشت و فضای داخلی کشور تا حد زیادی درگیر انتخابات مجلس و فارغ از وضعیت حساس و نگران کننده روند جنگ بود. اما امام خمینی(ره) در آستانه این انتخابات با توجه به حساسیتهای موجود در جبههها فرمودند:
«امروز روز مقاومت است، امروز روز درنگ نیست، امروز روز صیقل انسانیت انسانهاست، روز جنگ است. […] درنگ امروز، فردای اسارت باری را به دنبال دارد.» (سیری درجنگ ایران و عراق، ج5، ص 66-67)
سایت گلف به مناسبت 12 تیر، سالروز جنایت آمریکا در خلیج فارس به بررسی شرایط جنگی ایران در آن زمان و شرح سقوط ایرباس 655 میپردازد؛
مجنون لیلی؛ قصه واقعی دلاوری شهدا
جزایر مجنون که در فاصله یک کیلومتری مرز ایران و عراق قرار گرفته است، یکی از مناطق استراتژیک و مهم در طول جنگ تحمیلی بود که در آن دوران چندین بار بین ایران و عراق دست به دست شد. به گزارش ایمنا، عراق پنج سال قبل از جنگ بهخاطر وجود ذخایر فراوان نفت، اقدام به خشک کردن این منطقه و ایجاد تأسیسات نفتی کرد که با آغاز جنگ این پروژهها متوقف شد.
جزایر مجنون در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۲ این منطقه در پی عملیات خیبر به دست نیروهای ایرانی افتاد و ایران بر اتوبان العماره مسلط شد.
سردار شهید مهدی زینالدین، فرمانده لشکر ۱۷ علیبنابیطالب (ع) بعد از عملیات خیبر از ارادهای سخن گفته بود که منجر به حفظ جزیره مجنون شد. او در اینباره روایت کرده بود: «وقتی با یکی از بسیجیها صحبت میکردم، گفتم: چه طور بود که دشمن این طرف نمیآمد؟ میگفت: مگر ندیدید که نیروهای خودمان آرپیچی میزدند؟ در صورتی که خودمان میدانستیم که نیرویی در آنجا نداریم.
به یقین ملائکه الله و امدادهای غیبی خداوند در آنجا ما را نگهداشت و در آن روز ما یقین حاصل کردیم که خداوند اراده کرده است که جزیره را حفظ کند و چه نیروی زیاد و چه کم در آن جزیره به کار ببریم تأثیری ندارد، چون نیروی خداوندی است و اراده خداوندی بر آن تعلق گرفته است که جزیره حفظ شود. قلب ما قوت گرفت و آن روز تا شب به هر شکل ممکن مقاومت کردیم و شب هم که نیرو رسید به دشمن همان شب حمله کردیم و ضربه بسیار شدیدی به آنها وارد کردیم که از همان شب دشمن دیگر جرأت حمله اساسی و تصرف جزیره را از دست داد.»
جزایر مجنون تا سال پایانی جنگ در دست نیروهای ایرانی باقی ماند. پس از نبرد دوم فاو که منجر به پس گرفتن جزیره فاو شد، عراق یک ماه پیش از پایان جنگ، در تیرماه سال ۱۳۶۷ سلسله عملیات «توکلنا علیالله» را برای بازپسگیری جزیره مجنون آغاز کرد. صدها تانک، علیه نیروهای ایرانی بهکار گرفته شد، بهطوریکه نیروهای عراقی با نسبت ۲۰ به یک به ایرانیها برتری عددی داشتند. این حمله با یکی از بزرگترین گلولهبارانها در تاریخ که با استفاده از جنگافزارهای شیمیایی به ویژه گاز خردل همراه بود، آغاز شد. که در نتیجه آن بسیاری از مدافعان ایرانی جزیره توان دفاع را از دست دادند و این جزیره به سرعت سقوط کرد.
حاج علی هاشمی که قرارگاه فرماندهی اش را در جزیره مجنون شمالی قرارداده بود و یگان های مختلف را برای دفاع از مجنون هدایت می کرد با حملات گسترده شیمیایی روبرو شد و دید که نیروهای رزمنده در خطوط مختلف، یا در حال شهادتند و یا با مجروحیت شدید، آخرین دقایق عمرشان را به سختی می گذرانند. هاشمی به رغم دستور فرماندهی کل سپاه، محسن رضایی و فرمانده قرارگاه کربلا، احمد غلامپور، تا آخرین دقایق ممکن مقاومت کرد تا همه نیروها را به خارج از جزیره هدایت کند و خودش آخرین نفر باشد.
بحران در خلیج فارس؛ آغاز عملیات استانچ
سال ۶۲ در میانه جنگ تحمیلی، آمریکاییها عاقبتِ صدام را اینطور پیشبینی میکردند: «ارتش ایران تا خود بغداد پیش میرود». همینطور هم میشد؛ اگر آمریکاییها «استانچ» را به میدان نمیآوردند! فارس درباره این عملیات مینویسد: عملیات استانچ از پاییز ۱۹۸۳ به فرماندهی ویلیام اشنایدر دستیار امور خارجه آمریکا در مسائل امنیتی شروع شد. به این ترتیب که آمریکاییها با جمعآوری اطلاعات درباره خرید سلاح و وسایل نظامی توسط ایران، از طریق دولت یا واسطهها یا بازار سیاه، بلافاصله وارد عمل میشدند و به کشور فروشنده تذکر میدادند یا بعضا اقدام به دستگیری فروشنده و واسطه یا خریدار میکردند».
طرف دیگر ماجرای سلاح نفروختن به ایران، سلاح فروختن به دیوانه بغداد بود؛ از هر نوع و به هر میزان. درباره این کمکهای تسلیحاتی که با چراغ سبز آمریکا و باقی قدرتهای نظامی انجام میشد به توضیح بیشتری نیاز نیست و فقط دانستن همین کافی است که: «بعد از جنگ تحمیلی معلوم شد حدود ۸۰ کشور جهان به صدام کمک میکردند و انواع تجهیزات، وسایل نظامی، اطلاعات و همچنین پشتیبانی فنی و سیاسی و… را به رژیم بعثی عراق میرساندند تا شکست نخورد».
عملیات اراده جدی!
ارتش آمریکا به بهانه حفاظت از نفتکشهای کویتی از حمله ایران وارد درگیری مستقیم با ایران در خلیجفارس شد. به نقل از پایگاه ارتش جمهوری اسلامی ایران، موضع بیطرفی دروغین ایالات متحده آمریکا با انجام عملیات اسکورت کشتیهای نفتکش کویتی که با عنوان «عملیات اراده جدی» از سال 1365 انجام گرفت اولین اقدام پشتیبانی آشکار از دشمن بعثی به حساب میآمد ولی از آنجایی که خداوند همواره یاور جبهه حق است در اولین مرحله از سری عملیاتهای اراده جدی، ناوشکن آمریکایی اسکورت کننده در اثر برخورد با مین در معرض غرق شدن قرار گرفت و بدین وسیله غرور و اقتدار ناوگان متجاوز آمریکا در خلیج فارس در هم شکسته و به سخره گرفته شد.
در 25 فروردین 1367 ناوچه موشکانداز ساموئل رابرتز که به منظور اسکورت نفتکشهای کویتی در شمال خلیجفارس حضور یافته بود به مینی سرگردان در خلیج فارس برخورد نمود و حفرهای به قطر 8 متر در بدنه ناو ایجاد نمود و ناو را در آستانه غرق شدن قرار داد که البته خدمه آن موفق شدند ضمن کنترل صدمات وارده، ناو را به بندر دبی یدک نمایند.
در استمرار شیطنتهای ناوگان متجاوز آمریکا در خلیجفارس، وقاحت فرماندهان آمریکایی به جایی رسید که عناصر پدافندی سکوهای نفتی نصر و سلمان را در خلیجفارس تهدید نموده و از آنان میخواهند که سکوها را ترک نمایند، ولی مدافعین دریادل و قهرمان این سکوها شجاعانه ایستادگی نموده و به جای تن دادن به ذلت، آتش خشم خود را علیه متجاوزین میگشایند و راه امامشان که ایستادگی در مقابل ظلم تا شهادت است را میپویند.
از جنایتهای آمریکا؛ شلیک ناو وینسس و حمله به هواپیمای ایرباس 655
دوازدهم تیرماه 1367 هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دبی بود، بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره “هنگام” مورد هجوم یگانهای دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آبهای خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر قرار گرفت.
تسنیم درگزارشی به شرح این حادثه پرداختهاست؛ آدمیرال ویلیام راجرز، دستور حمله به هواپیمای مسافربری ایران را صادر کرد و یک ماجرای بینالمللی برای آمریکا به وجود آورد. ناو وینسنس در این حمله دو موشک 2MR-SM بهسمت این هواپیما که حامل 290 مسافر بود شلیک کرد که بر اثر آن همه مسافران و خدمه هواپیمای آن کشته شدند و جنازه خیلی از آنها پیدا نشد.
آمریکاییها دلیل موجهی برای این شلیک ارائه نکردند، در ابتدا آن را یک هواپیمای نظامی خواندند سپس هواپیما را خارج از دالان هوایی وانمود کردند و پس از آن که مسیر قانونی هواپیما مورد تأیید سازمانهای بینالمللی هواپیمایی ایکائو و یاتا قرار گرفت گفتند این هواپیما را با اف14 اشتباه گرفتهاند بعداً هم به فرمانده ناو وینسنس مدال شجاعت اعطا کردند. متخصصان هوایی بیطرف در آن زمان معتقد بودند فرمانده و مسئولان ناو وینسنس بههنگام حمله به این هواپیما میدانستند که با یک هواپیمای مسافربری مواجهاند.
وقتی ناو وینسنس پس از پایان مأموریتش به سواحل ساندیگو برگشت از کاپیتان راجرز و خدمه همراهش مانند قهرمانان جنگ استقبال شد و به ویل راجرز در زمان بازنشستگیاش مدال شجاعت اعطا شد، بعد از این واقعه راجرز در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد: «اگر صدها بار نیز آن اتفاق رخ دهد باز هم دستور شلیک خواهم داد.»، مدتی بعد دختر ویل راجرز فرمانده ناو آمریکایی بهدلیل اقدام پدرش خودکشی کرد، پس از این اقدام ویل راجرز گفت: «ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران بهدستور مقامات ارشد ارتش آمریکا بوده و اراده در این کار نداشته است.»
این تنها یکی از هزاران جنایات آمریکا در کمک به رژیم بعث عراق علیه ملت ایران است و همچنان این جنایتها در اشکال مختلف از تحریم دارویی و اقتصادی گرفته تا تلاش برای نابود کردن هویت ملی مردم ایران ادامه دارد.
انتهای پیام/