تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس؛ روایت‌های ناگفته از رنج پنهان زنان

روایاتی ناگفته و نانوشته از تجاوز جنسی علیه زنان ایرانی در دفاع مقدس
در گزارش توسط هانیه حاتمیان 1

نشان دادن جسد برهنه یک زن از سوی عراقی‌ها، تجاوز 11 عراقی به دختر بچه 9 ساله‌ در مقابل چشمان پدر و مواردی از این دست نشان می‌دهد که تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس یک واقعیت جدی بوده است که به دلایلی بدان پرداخته نشده است! اما از آنجایی که گویا صحبت از تجاوز به زنان بدتر از صحبت کردن در مورد شکست در جنگ است! به این رنج زنان در جنگ هیچگاه پرداخته نشد.
این متن به روایت بخش‌های ناگفته و ناشنیده‌ای از تجاوز جنسی علیه زنان ایرانی در دفاع مقدس می‌پردازد؛ موضوعی که بر اساس شواهد و قرائن نوشته شده است و به دلیل تابوهای فرهنگی و اجتماعی، کمتر در محافل عمومی مورد بحث قرار گرفته است.
در این مقدمه، به دلایل عدم پرداختن به این موضوع در آن زمان و پس از آن اشاره می‌کنیم.
جنگ ایران و عراق، که با نام «دفاع مقدس» شناخته می‌شود، در ادبیات رسمی کشور عموماً به عنوان جنگی برای دفاع از خاک و ناموس توصیف شده است؛ با این حال، جنبه‌های تاریکی از این جنگ وجود دارد که به دلیل ملاحظات سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی به ‌ندرت در رسانه‌ها و آثار هنری مطرح شده است.
یکی از این جنبه‌ها، آسیبی‌ست که متجاوز به قشر ضعیف یک جامه وارد می‌آورد و چندین نسل زمان لازم است تا این زخم‌ها التیام پیدا کند و یا برای همیشه در هاله‌ای از ابهام باقی بماند.
در تمام جنگ‌ها، زنان و کودکان به عنوان قشر آسیب‌پذیرتر جامعه، در معرض انواع جنایات قرار می‌گیرند. اما در مورد جنگ ایران و عراق، به دلیل تابوی فرهنگی منجر به سانسور این روایت‌ها شد.

تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس؛

لایه‌های پنهان جنگ ایران و عراق

در تمام این سال‌ها مسئولین و فرماندهان وقت به واسطه مصلحت‌اندیشی‌ها و نیز با هدف جلوگیری از جریحه‌دار شدن احساسات عمومی، از پرداختن علنی به موضوع تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس خودداری کردند، و حتی پس از گذشت سال‌ها، آثاری هنری یا مستندی که این جنایات را بازتاب دهد، از رسانه‌های رسمی کشور پخش نشده است.
این موضوع، همچنان در لایه‌های پنهان و تاریک جنگ تحمیلی باقی مانده و بسیاری از بازماندگان آن روزها نیز از بازگو کردن خاطراتشان خودداری می‌کنند.
متن پیش‌رو با روایت ماجراهایی دلخراش از زنان و دختران ایرانی که در دوران دفاع مقدس مورد تجاوز و اذیت قرار گرفتند، تلاش دارد تا بخشی از این واقعیت‌های تلخ و مسکوت را آشکار کند. از هویزه و سوسنگرد تا خرمشهر و بستان، این داستان‌ها از فریادهای خاموش زنانی می‌گویند که به خاطر تعصبات قومی و قبیله‌ای، تابوی اجتماعی و یا نبود مستندات کافی، تا کنون مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌اند.
زنان، این قشر بزرگ از جامعه، در کنار مردان در جبهه‌های نبرد حضور یافتند و آسیب‌های بسیاری را متحمل شدند.
آسیب‌های جنسی که در جنگ تحمیلی ایران و عراق به وقوع پیوست، همچنان یکی از مسائل تابوشده جامعه ایرانی است. این بخش از جنگ تحمیلی، به دلیل فشارهای اجتماعی و فرهنگی، حتی برای خود بازماندگان آن نیز به یک زخم خاموش تبدیل شده است.

تجاوز جنسی به زنان ایرانی در دفاع مقدس؛

در این متن، به جنایاتی پرداخته شده که در حق دختران و زنان هویزه، سوسنگرد و خرمشهر رخ داد و موجب شد گورهای دسته‌جمعی آنان در هاله‌ای از ابهام باقی بماند.
خبرنگار مجله “زن روز” در سال ۱۳۶۵ در گزارشی تصویری از این ماجرا پرده برداشت که مورد اعتراض شدید قرار گرفت. او در یکی از نقل‌هایش گفته است که دو سال پس از انتشار این عکس‌ها، اثری از قبرهای دسته‌جمعی باقی نمانده و نشانه‌های آن‌ها از بین رفته بود.

“سال ۶۵ در منطقه بستان، عراقی‌ها به زنان تجاوز کردند و آنها را کشتند. در بخش‌هایی از منطقه یادواره‌ای را برای زنان ساخته بودند و نوشته‌هایی را بالای تپه‌‌ها زده بودند مبنی بر اینکه یادتان را گرامی می‌داریم. برای تهیه گزارش به آن منطقه رفتم. زمانی که عکس‌ها در مجله زن روز منتشر شد، برخورد کردند که چرا آنها را منتشر کردم.”

کاظم زاده در ادامه می‌گوید:

“برای بار دوم که به آن منطقه رفتم، تمامی نشانه‌ها را از آن منطقه برداشته بودند و انگار لکه ننگینی بر آن سرزمین بود. اینها نشان می‌دهد که ما نمی‌خواهیم واقعیت‌ها را بیان کنیم و حس مالکیت جامعه مردسالارانه منجر به کمرنگ کردن عامدانه این ستم جنسی شد.”

 

تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس

1. تجاوز عرب‌های عراقی به عرب‌زبانان خوزستان

حمله به مناطق خوزستان، از جمله خرمشهر و هویزه، با تصرف و تجاوز به زنان همراه بود؛ موضوعی که سربازان عراقی حتی در خاطرات خود به آن اشاره کرده‌اند.
روایت‌هایی از سربازانی که جسد برهنه دختران ایرانی را به عنوان طعمه‌ای برای جلب توجه رزمندگان ایرانی مورد استفاده قرار داده و یا در مقابل چشمان خانواده‌ها دست به جنایات زدند، همچنان از این سایه تاریک جنگ پرده برمی‌دارد.

2. عدنان: وحشی‌ترین فرمانده عراقی

در این متن از فرماندهانی نیز نام برده شده است که به جنایات فجیعی علیه زنان ایرانی دست زده و حتی مورد تشویق صدام حسین قرار گرفته‌اند.
عدنان، یکی از فرماندهان ارشد عراقی، با دستگیری خانواده‌ها و تجاوز به زنان در برابر خانواده‌هایشان، خاطراتی از تلخ‌ترین صحنه‌های تاریخ جنگ را برجای گذاشته است. بسیاری از این زنان که توانسته‌اند از این ماجرا جان سالم به در ببرند، همچنان با اثرات روانی و جسمی این وقایع درگیر هستند.

تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس

3. تجاوز به دختران کرد توسط گروهک کومله

در مناطق کوهستانی غرب کشور، گروهک کومله با توسل به خشونت به سربازگیری و آزار جنسی دختران روستایی پرداخته و دخترانی که به عضویت این گروهک در آمده بودند، پس از اسارت و آزادسازی به دلیل وضعیت روحی و جسمی آسیب‌دیده به پزشکان قانونی ارجاع داده می‌شدند.
همسر شهید ناصر حاجی حسین کلهر در مورد انگیزه اصلی همسرش برای حضور در جبهه می‌گوید:

“آقا ناصر در نامه‌هایی که برای یکی از دوستانش نوشته بود، این مورد را مطرح کرده بود. البته من بعد از شهادتش فهمیدم. نوشته بود: در غرب کشور به روستایی رسیدیم که دیگر هیچ دختری نبود. زنان و دختران مورد تجاوز قرار گرفته بودند و خیلی‌ها باردار شده بودند. چند دختر ۱۲ و ۱۳ساله که نتوانسته بودند شرایط را تحمل کنند، خودکشی کرده بودند. بنابراین دیگر نتوانستم نسبت به حضور در جبهه بی‌تفاوت باشم.”

سید حسن خاموشی هم که 10 سال در اسارت رژیم بعث بوده پرده از یک واقعه وحشتناک برداشته و می‌گوید:

“در روزهاي اول جنگ تحميلي در شهر «كرند غرب» سر جاده مي‌ايستاديم تا به رزمنده‌ها كمك كنيم. در يكي از اين روزها ديديم مرد ميانسالي به ما نزديك مي‌شود. از دور چيزي شبيه به چوب در آغوشش بود. تشنه و گرشنه و خاك‌آلود بود. از يكي از روستاهاي قصرشيرين مي‌آمد. اما چيزي كه در آغوشش بود نه چوب، بلكه جنازه دخترش بود كه 9 يا 10 ساله مي‌آمد. پيشاني دخترش سوراخ بود. تا پرسيديم كجا مي‌روي؟ گفت: قبرستان كجاست؟ مي‌خواهم دخترم را دفن كنم.
وضعيت روحي و جسمي مناسبي نداشت و به نوعي عصباني به نظر مي‌رسيد. نمي‌شد از او سوالي كرد.بعد از دفن دخترش و پذيرايي به خودم جرأت كردم و پرسيدم چه اتفاقي افتاده است؟ گفت: اين دخترم است. خودم كشته‌ام. نيروهاي عراقي وقتي وارد روستاي‌مان شدند مرا به درختي بستند و 11 نفرشان در مقابل چشمانم به دخترم تجاوز كردند. هرچقدر التماس كردم توجه نكردند. به يكي از فرماندهان عراقي گفتم يك اسلحه به من بدهيد. خنديدند و پرسيدند اسلحه براي چه؟ خيلي التماس كردم. فرمانده عراقي گفت: ‌يك اسلحه به او بدهيد. نمي‌دانستند چه كار مي‌خواهم بكنم. در حالي كه چند نفرشان مواظب بودند تا به طرفشان شليك نكنم پيشاني دخترم را نشانه گرفتم و او را كشتم. با خودم گفتم اگر دخترم زنده بماند با اين وضعيت چه آينده‌اي در انتظارش خواهد بود؟
شب آن روز از شدت ناراحتي خوابم نبرد. از فردا هر كسي از نيروهاي سپاه و ارتش را مي‌ديدم التماس مي‌كردم يك اسلحه بدهند تا جلوي دشمن بايستيم. گفتند نداريم و واقعا هم نداشتند.”

4. تجاوز به دختران سوسنگردی

یکی دیگر از روایت‌های تلخ این متن تجاوز به شش دختر سوسنگردی در حمله عراق به این شهر باز می‌گردد. پس از این حمله، به دلیل حفظ امنیت و جلوگیری از تکرار این اتفاقات، زنان از حضور مستقیم در جبهه منع شدند، اما در موارد خاص همچنان به عنوان امدادگر، پزشک و تدارکات‌چی در کنار رزمندگان حضور داشتند.

تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس؛

نتیجه گیری

این متن، در پی نشان دادن بخش‌های کمتر دیده‌شده‌ای از جنگ تحمیلی و آسیب‌های اجتماعی و روانی است که بر بازماندگان و جامعه ایران وارد شده است. روایت‌ها و خاطرات این زنان و خانواده‌ها، همگی نشانه‌ای از بار سنگین جنگ بر دوش زنانی است که در سکوت به سر می‌برند و نیازمند بازخوانی هستند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک نظر درمورد "تجاوز به زنان ایرانی در دفاع مقدس؛ روایت‌های ناگفته از رنج پنهان زنان"

  1. اسماعیل گفت:

    تمام بدنم به لرزه درآمد
    من قصیده ای را در خصوص جنگ تحمیلی و شهدا و….نوشتم که حتما دوبیتی را در این خصوص اضافه مبکنم
    الله اکبر از اینهمه خبر