جعفر کمالی؛ نوجوانی 12 ساله در جبهه!

آقای جعفر کمالی نوجوانی 12 ساله در جبهه! | جانباز و رزمنده دوران دفاع مقدس
در گفت و گو توسط مینا دمیرچی 0

جعفر کمالی؛ نوجوانی 12 ساله در جبهه!

گلف به نقل از سخن مردم مصاحبه‌ای را با یکی از فدائیان و رزمندگان دوران هشت سالۀ دفاع مقدس به تحریر در آورده که دریچه‌ای از جنگ نابرابر و ناعادلانۀ تحمیلی را به رویمان می‌گشاید.

جعفر کمالی؛ نوجوانی 12 ساله در جبهه! پسری که در نخستین روزهای نوجوانی‌اش حضور جبهه‌ را تجربه کرده و اینک از آن روزهای سخت و طاقت فرسا حکایت‌هایی شنیدنی برایمان دارد.

 

جعفر کمالی؛ نوجوانی 12 ساله در جبهه!

 

آقای جعفر کمالی در ابتدا خودتان را معرفی می‌کنید؟

بنام خدا با عرض تشکر از شما که بستر این گفتگو را فراهم کردید، بنده جعفر کمالی هستم متولد ۱۳۴۹

شما در چه سالی در جبهه حضور یافتید؟

اولین مرحله حضورم در جبهه بهمن ماه ۱۳۶۱هست ولی بصورت قانونی در تیر ماه ۱۳۶۲توسط بسیج سپاه دشتستان به جبهه جنوب اعزام شده ام و تا پایان جنگ مدت ۲۹ماه به‌صورت متناوت در جبهه حضور داشته ام.

چه چیزی باعث شد که مشتاق شوید به جبهه بروید؟

از سال ۱۳۵۹ که عضو فعال بسیج بودم با تفکرات بسیج و افکار شهداء آشنا شدم و همواره با دوستان و آشنایانی برخورد داشتم که تعدادی از آنها عازم جبهه شده بودن از جمله برادرم که سال ۱۳۶۱بعد از عملیات رمضان از جبهه برگشت و بیان خاطرات وی سراسر عشق به حضور در جبهه را در وجودم روشن نمود.

شما در چه عملیات‌هایی شرکت نموده‌اید؟

از سال ۱۳۶۲ در مناطق و عملیات‌های زیادی بودم ولی به لحاظ اینکه افتخار این رو دارم به همراه شهید احمد اسدی از موسسین تخریب ناو تیپ هستم و ۱۷ماه از مدت حضورم در جبهه رو در تخریب ناو تیپ خدمت نمودم لذا عملیات کربلای ۴ و  عملیات کربلای ۵ از مهمترین عملیات‌هایی هست که در کنار همرزمان افتخار حضور داشتم.

کمی از حال و هوای جنگ و جبهه‌ برایمان بگویید!

برای هر شخصی که حتی اگر یک روز، در میان رزمندگان و ایثارگران حضور داشته کاملا آشکار و ملموس هست که جبهه و جنگ تحمیلی یک دانشگاه انسان‌ساز بود به لحاظ معنویت و تقدم ارزش‌های دینی و اخلاقی که در بین هم‌رزمان و بسیجیان وجود داشت، از خودگذشتگی، ایثار از جمله صفات بارزی بود که در وجود هر رزمنده‌ای وجود داشت.

لطف خدا را در دوران دفاع مقدس به عنوان پسری کوچک به نام جعفر کمالی؛ نوجوانی 12 ساله در جبهه چگونه دیدید؟

اول عنایت خداوند در وجود پدران و مادرانی دیدم که با وجود اینکه می دانستند فرزندان دلبند آن‌ها احتمال برگشتشان از جبهه کم هست ولی همراه با دعا فرزندان خود را بدرقه می‌کردند، و مرحله بعد هم جنگ رزمندگان نوجوانان و جوانانی که با دشمنانی از افسران آموزش دیده و مسلح بود بصورت کاملا نابرابر در روی کاغذ اما قطعا عنایات خدواند مشمول حال رزمندگان در پیروزیهای به دست آمده در ۸سال دفاع گردید.

از نظر شما رزمندگان شهرستان دشتستان نقش مؤثری در دفاع مقدس داشتند؟

همه کسانی که با میدان رزم آشنایی دارند مستحضرند که واحدهای تخریب و اطلاعات عملیات از جمله یگان‌های سخت در دوران دفاع مقدس بودند که حضور رزمندگان دشتستانی در این دو واحد رزم، نشان از شجاعت این عزیزان دارد بطوری که شهرستان دشتستان به عنوان قرارگاه  تخریب ناو تیپ امیرالمومنین (ع) استان بوشهر در دوران دفاع مقدس می باشد.

سختی و مشقت های دوران دفاع مقدس با چه چیزهایی برای شما تداعی می‌شود؟

با توجه به کمبودهایی که در همه زمینه ها در دوران دفاع مقدس در جبهه وجود داشت قطعا اگر توکل برخداوند و نظر قرب الی‌الله در وجود رزمندگان نبود تحمل آن خیلی سخت بود، ولی سخت ترین خاطرات دوران دفاع مقدس شهادت همسنگران و همرزمانی بود که روزها و ماه‌ها کنار هم بودیم و از آنها خاطرات زیادی همراهمان به جا مانده است.

به‌عنوان کلام پایانی، برای مردم کشوربه‌ویژه قشر جوان چه توصیه‌ای دارید؟

پیام و گفتارشهداء در دوران دفاع مقدس قبل شهادت و همچنین وصیت آنها بعد از شهادتشان همه به این است، نگذاریم این انقلاب به دست افراد نالایق و کسانی که به دور از افکار و عقیده اسلامی هستند بیفتد، تجدید میثاق با شهیدان ادامه راه آنها هست که باید به‌صورت عملی انجام گردد، آنها رفتن تا ما بمانیم، ما نیز باید راه آنها را ادامه دهیم تا برای آیندگان سرفراز باشیم.

از اینکه با ما به مصاحبت نشستید صمیمانه متشکریم.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *