کمک های مردمی در جبهه

کمک های مردمی در جبهه
با شروع جنگ تحمیلی و غافلگیری مردم از حملات و بمباران رژیم بعثی، بسیاری از خانهها ویران شد، بسیاری از مردم به شهادت رسیدند و موجی از غم و اندوه در ایران گسترش یافت… اما مردم دلیر ایران هیچگاه نا امید نشدند و همه اقشار جامعه، از زنان خانه دار گرفته تا کودکان محصل، در هر سن و سالی، تمام تلاش خود را برای پیروزی ایران در این جنگ به کار میگرفتند.
هر قشر و صنفی از هرچه میتوانست، دریغ نمیکرد. عدهای جهاد مالی میکردند و عدهای دیگر، جهاد جانی و عدهای نیز، جهاد فکری و فرهنگی.
گلف (پایگاه منتظران شهادت)، به چهل و اندی سال پیش سفر کرده تا مروری هرچند کوتاه اما مختصر، بر کمکهای مردمی در دفاع مقدس داشته باشد.
دفاع مردمی همه جانبه
در دوران جنگ تحمیلی، کمکهای مردمی در اهدای مال و اموال و.. خلاصه نمیشد؛ بلکه بزرگترین کمک در زمانهای که راهی جز دفاع نیست، گذشتن از جان، مال و خانواده، نهایت شجاعت و تلاش یک مرد را نشان میداد و آن را به نمایش میگذاشت.
عدهای از نوجوانان، جوانان و کهنسالان راهی جبهه میشدند و عزیزانشان را برای همیشه به خدا میسپاردند و عدهای که توان رزم را در خود نمیدیدند و یا شرایط شرکت در جنگ را نداشتند، پشت خطوط مقدم جبهه، به فعالیتهایی نظیر آشپزی برای رزمندگان، شستشوی لباس رزمندگان، آمادهسازی تجهیزات و .. مشغول میشدند.
در این میان از نقش بانوان نیز نباید غافل بود. با اینکه شرایط حضور در جبههها برایشان فراهم نبود، اما آسوده نمینشستند و هر طور که میشد، در پشت جبهه، با فعالیتهایی همانند خیاطی و دوخت و دوز، جمعآوری اقلام و دارو، جمعآوری مواد غذایی و.. به رزمندگان خدمت میکردند؛ هرکس هر طور که میتوانست، کمک میکرد.
از طلا و جواهرات، تا کیسههای برنجی که عاقبت بخیر شدند…
هرگاه صحبت از دفاع مقدس میشود، ناخودآگاه ذهنها به سمت جبههها میرود اما، این مقاومت و پیروزی در برابر رژیم متجاوز بعثی، با پشتوانه مردم دلاوری بود که در شهرها و پشت جبههها حضور داشتند.
همه در یک صف بودند. همراه و همدل!
تاریخ همواره یاد آور تلاش یک بچه دبستانی است که قلک خود را پر میکرد و به جای خرید اسباب بازی کودکانه، آن را تقدیم به جبههها میکرد…
تاریخ بانوانی را به یاد دارد، که لباسهای رزمندگان را تهیه میکردند، برای جبهه کارهای هنری و تبلیغاتی انجام میدادند و یا در بیمارستانهای شهری یا صحرایی به پرستاری و کارهای درمانی مشغول میشدند.
تلاش دانشجویانی که قطعات یدکی، اسلحههای نظامی و حتی موشکهای تاکتیکی را طراحی و به تولید میرساندند، طلّابی که وظیفه سنگین تبلیغ و تبیین جنگ را به عهده داشتند و غیره، برای همیشه در دل تاریخ به یادگار باقی مانده است.
در آن دوران، برخی از مغازه داران، برنجهای حجرهشان را از بازار، روانۀ جبهه میکردند. روستاییان نیز، اگرچه وجه نقد برای کمک نداشتند، اما با تولید و کشت و دسترنج خود، از ماست و پنیر دامهایشان مایه میگذاشتند و غلاتِ زمینهای کشاورزیشان را اهدا میکردند.
مردم بخشنده و شجاع ایران، به قدری راه بهانه گیری را بر خود بسته بودند که به تهیۀ مربا و نان مشغول شده و آنهارا به جبهه میفرستادند؛ بانوان تازه عروس نیز، از طلاهای با ارزش خود میگذشتند و طلا، جواهرات و حتی حلقۀ ازدواج خود را هدیه میکردند پیرزنان نیز، از پسانداز خود دست میکشیدند و روز مبادا را در این جنگ خلاصه کرده و اینگونه حمایت همه جانبه خود را اعلام مینمودند.
بخشی از اهدایی کمکهای مردمی دوران جنگ، به ستاد پشتیبانی جنگ، روستای شهید پرور تفریجان همدان
- بیش از 20 قطعه طلا
- وقف وانت پیکان
- اهدای 6.800 کیلو نان لواش
- 2.500 کیلو سیب زمینی
- 300 کیلو نخود
- 200 کیلو رشتۀ آش
- 850 کیلو ترشیجات
- 50 کیلو مربای سیب درختی
- 300 کیلو قند
- 40 کیلو چای
- 50 کیلو پیاز
- 200 عدد تاید
- 300 قالب صابون
- 250 کیلو کمپوت و رب گوجه
- 700 عدد گردو
- 50 کیلو نمک
- 250 کیلو ماست
- 300 عدد گونی سنگری
- 123 هزار و چهارصد ریال وجه نقد
و این چنین بود بود که همه در صحنه جنگ حاضر بودند و این موارد تنها گوشهای از این دریای وحدت مردم در پشتیبانی از جبهههای حق علیه باطل بود.
انتهای پیام/