«عدی حسین»؛ آدمکش بغداد

در گزارش توسط غزل حاصلخیز 0

موضوع امروز گزارش «گلف» حول محور شخصیت «عدی حسین»، پسر ارشد صدام است، شخصی که نه از سیاست چیزی می‌دانست و نه از انسانیت. عدی از همسر اول صدام حسین «ساجده تلفاح» بود و وقتی عدی به دنیا آمد صدام در زندان سپری می‌کرد و همچنان به ریاست عراق نرسیده بود.

ساجده اغلب اوقات هنگام ملاقات با صدام نامه‌های محرمانه‌ای را که می‌بایست ردوبدل می‌شد در قنداق عدی جاسازی می‌کرد و با این روش کاغذها را به دست صدام می‌رساند. هنگامی که عدی یک پسر بچه‌ی دبستانی بود دیگر صدام به قدرت رسیده بود و فرزندش با همان سن کم از قدرت خانوادگیشان در مدرسه و هر جای دیگری سواستفاده می‌کرد. به طور مثال؛ عدی با دوست دخترش در کلاس‌های درس حاضر می‌شد و کسی هم جرات اعتراض به این مسئله را نداشت، حتی زمانی که یکی از معلم‌ها تنها در این باره تنها یک تذکر لفظی به عدی داد از فردای آن روز دیگر هیچ‌کس او را در مدرسه ندید!

دختران مدرسه‌ای؛ طعمه‌ی همیشگی عدی حسین

عدی اعتیاد شدیدی به الکل و مواد مخدر داشت، تا جایی که او قبل از رسیدن به سن 20 سالگی حتی یک روز هم نمی‌توانست بدون آن‌ها دوام بیاورد و تاثیر این اعتیاد در رفتار و سلامت روان عدی صدام حسین کاملا مشهود بود.

زندگی عدی در دو چیز خلاصه شده بود؛ اول ماشین‌های گران قیمت و دوم زن‌هایی که همیشه اطراف او بودند. او کلکسیونی لوکس از به روزترین ماشین‌های دنیا را در اختیار داشت و هر روز بسته به حالش یکی از این اتومبیل‌ها را سوار می‌شدو در بغداد تردد می‌کرد.

همچنین دیگر سرگرمی عدی شکنجه و تجهیز خود به جدیدترین ابزارهای ضرب و شتم بود، قریب اوقات او ترجیح می‌داد خودش شخصا در صحنه‌های شکنجه حضور داشته باشد و دستگاه‌های موجود در کاخ همیشه به دستور عدی به روز می‌شدند.

و از همه مهم‌تر؛ چیزی که عدی با آن سرشناس بود بیماری و خشونت‌های جنسی‌اش بود. او به قدری لاابالی بود که وقتی به جشن عروسی در شهر بغداد دعوت شده بود در یک نگاه عروس نظرش را جلب کرد و تصمیم گرفت با او ارتباط برقرار کند! و این خواسته‌ی بی جا سبب شد تا عروس بد طالع به فکر خودکشی بیافتد! همچنین طعمه‌ی دیگر او دختران مدرسه‌ای بودند، عدی صدام حسین به هر طریق ممکن آن‌ها را به کاخ خود می‌برد و متاسفانه اکثرشان از این مکان زنده بیرون نمی‌آمدند.

آبروریزی عدی در جشن «حسنی مبارک»

او کل روزش را در کافه‌های بغداد و مهمانی‌های بزرگ سپری می‌کرد و گاهی در آن جا برای اینکه حواس حضار را به خود جلب کند، وسط مهمانی تیر هوایی شلیک می‌کرد و تیرها کار دستش می‌داد.

در یکی از این مهمانی‌ها زمانی که «حسنی مبارک» به خاطر حضور همسرش «سوزان مبارک» آن را برپا کرده بود عدی هوس می‌کند تا «کمال حنا» منشی صدام را به قتل برساند و همان جا مقابل سیل عظیمی از جمعیت، بی هیچ واهمه‌ای دست به این کار می‌زند و کمال حنا را به کام مرگ می‌کشاند!

صدام پس از شنیدن این خبر بسیار خشمگین می‌شود و با فرزندش برخورد فیزیکی انجام می‌دهد؛ همچنین جزئیات این کشتار توسط شخص صدام حسین از تلوزیون عراق اعلام می‌شود و او پسرش را به 8 سال حبس محکوم می‌کند، اما پس از رایزنی‌ها و تفکر عمیق‌تر از این موضوع منصرف می‌شود و شکنجه‌ی حبس را به تبعید به سوئییس تغییر می‌دهد تا پسرش با این شیوه‌ی دوری از وطن پی به کار ناشایست خود ببرد! اما دولت سوئییس او را نمی‌پذیرد؛ پس او همچنان در عراق به عیاشی مداوم خود ادامه داد.

کارنامه‌ی شغلی فرزند صدام

او با وجود چنین فسادهایی چندین پست دولتی نیز داشت؛ از جمله مناصب هیولای بغداد رئیس کمیته‌ی ملی المپیک و رئیس فدراسیون فوتبال عراق بود. گزارش‌ها نشان می‌دهد که هر موقع تیم ملی عراق بازی‌های حساس را می‌باخت وی اعضای تیم را به باد کتک می‌گرفت و حتی کسانی که باعث شکست تیم می‌شدد در زیرزمین مخوف و معروف کاخش شکنجه می‌داد.

این وحشی‌گری‌های عدی سبب شد تا هر دو داماد صدام حسین که باهم برادر بودند به سبب حفظ جانشان از کشور بگریزند و به اردن فرار کنند. همچنین آن‌ها علیه صدام اطلاعات مفید بی‌شماری را در اختیار دشمنان او دادند! اما در نهایت با وعده‌ و وعیدهای وسوسه‌انگیز صدام از آن جا به عراق بازگشتند و در وهله‌ی اول طلاقنامه‌ی دو دختر صدام را امضا کردند و سپس در ویلای شخصیشان توسط عدی به قتل رسیدند.

صدام که دیگر نمی‌دانست چطور باید خوی وحشی‌گری عدی را کنترل کند به یکباره تصمیم گرفت به کاخ شخصی عدی برود و کلکسینون گران قیمت ماشین‌های او را به آتش بکشد! اما این اتفاقات کوچک‌ترین اهمیتی نداشت و عدی دوباره بسیاری از مدرن‌ترین اتومبیل‌ها را با استفاده از بیت‌المال کشور برای خود تدارک دید!

عدی با انجام این زورگویی‌ها و تجاوزات علنی افراد بسیاری را به دشمن خود تبدیل کرده بود؛ از این رو یک روز که با ماشین پورشه‌اش در خیابان‌های بغداد مشغول جولان دادن بود به قصد ترور مورد هدف گلوله قرار گرفت و چون شدت جراحت بسیار عمیق بود برای مدتی نمی‌توانست روی پاهایش راه برود و ویلچیرنشین شده بود.

بدل شیطان

شنیده‌ها و روایات حاکی از آن است که عدی برای خود بدلی هم داشته؛ بدل او لطیف یحیی؛  یکی از دوستان دوران مدرسه‌اش بود که شباهت اعجاب‌انگیزی به وی داشت، همچنین پزشکان برای ایجاد تشابه بیشتر چند عمل زیبایی بر روی او انجام دادند تا این همسانی بیشتر از قبل غلط‌انداز باشد! از داستان سرگذشت این شخص دو اثر پدید آمده که یکی کتاب زندگینامه‌ی اوست و دیگری فیلمی است به نام «بدل شیطان».

 

پس از حمله‌ی عراق به آمریکا در سال 2003 عدی صدام به همراه برادر و پدرش در صدر لیست افراد تحت تعقیب توسط آمریکا قرار گرفت. ایالت متحده در طی بیانیه‌ای اعلام کرد هرکس که بتواند نشانی این اشخاص را تحویل پلیس آمریکا دهد به او جایزه‌ی 15 میلیون دلاری تعلق خواهد گرفت و در نهایت شخصی که پسران صدام را نزد خود پناه داده بود، این موقعیت مکانی را به افسران آمریکایی لو داد و منجر به مرگ آن‌ها در 22 ژوئیه 2003 (معادل 2 بهمن 1381) شد.

انتهای پیام/

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *