شهید منوچهر مدق
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | منوچهر مدق |
---|---|
نام پدر | محمد |
تاریخ تولد | 1335-03-31 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1379-09-03 |
---|---|
منطقه شهادت | مهران |
عملیات | اطلاعاتی موجودی نیست |
مزار | گلزار شهدای تهران |
آنقدر عاشق پروردگار هستم که نمیخواهم به این راحتی شهید شوم
سخنی از شهید جانبار منوچهر مدق
هنگامی که از فراموشی سخن میگویم، ناخود آگاه به یاد بزرگمردان غریبی می افتم که نه تنها زندگیشان، بلکه مرگشان نیز معمولی نیست و با درد و رنج فراوان همراه است.
عزیزانی که از سال های قبل از جنگ تابه حال، نه یکبار، که هزاران بار می میرند و زنده میشوند …
آری جانبازان ! این گرانقدران، معنی واقعی عشق و صبر را به ما می آموزند.
کسانی همچون جانبازِ شهید منوچهر مُدِق
مردی دلسوز و مهربان که در اوج بیماری و سختی، همواره به یاد خدا بود و هیچ وقت اعتراضی نداشت ..
شهید مدق درتاریخ 31 خرداد ماه سال 1335 در تهران دیده به جهان گشود؛ بعد از سپری نمودن دوران کودکی در سن هفت سالگی به مدرسه رفت، پس از آن تحصیلاتش را تا سال دوم دبیرستان ادامه داد.
او بسیار علاقه مند به کارهای فنی خودرو بود به همین دلیل تصمیم گرفت در حیطه مکانیکی مشغول به کار شود .
وی در سال 1354 به خدمت سربازی رفت و در سال های قبل از انقلاب مانند بقیه جوانان پر شور و دغدغه مند انقلابی، وارد عرصه فعالیت سیاسی شد
در آن زمان در تظاهرات شرکت میکرد و با دوستانش به پخش اعلامیه مشغول بود .
او هیچ کمکی را از هم نوعانش دریغ نمیکرد ، زمانی که مبارزین در خطر قرار میگرفتند، آن ها را در منزل پناه میداد .
اواخر سال 1357 با تعدادی از همرزمان ، بقایای عناصر رژیم طاغوتی را از دانشکده پلیس پاکسازی کرد .
سیزده آبان سال 57، در تظاهرات دانشگاه تهران
شهید مدق با دختری آشنا شد که از قضا همسایه یک دیگر هم بودند
اولین دیدارشان منجر به آشنایی بیشتر شد و سرانجام در سال 1358
وصال یافتند و در مسیر پر فراز و نشیب زندگی همراه و هم دل شدند .
بعد از طی کردن دوره های آموزشی، شهید مدق در آغاز جنگ به لشکر 27
محمد رسول الله پیوست و مسئولیت تدارکات گروهان، تدارکات گردان و تامین لشکر را به عهده داشت .
همچنین به صورت فعال در عملیات فتح المبین، عملیات بیت المقدس، عملیات کربلایپنج، عملیات والفجر هشت و.. حضور داشت .
سال 1361 اتفاق نا گواری رخ داد …
اوایل اردیبهشت در منطقه مهران ( جنوب غرب کشور )، در عملیات کربلای5، دچار مصدومیت شیمیایی گشت ولی همچنان پا پس نکشید و پس از اتمام جنگ در پادگان دوکوهه و مقر های لشکر 27 رسول الله ادامه خدمت داد .
روز به روز علائم مصدومیت شیمیایی او ، بدتر میشد
او چندین دفعه مورد عمل جراحی ریه قرار گرفت
با تمام درد و رنجی که میکشید هربار بیشتر عاشق خدا میشد ….
همیشه این جمله را تکرار میکرد :
آنقدر عاشق پروردگار هستم که نمیخواهم به این راحتی شهید شوم .
سر انجام آذر ماه سال 79، منوچهر مدق در آغوش همسر و فرزندش به آرزویش رسید
او با خدای خویش معامله کرد و هیچ گاه دست از شکرگذاری نکشید .
حال مدت هاست که دیگر نفس هایش بوی گوشت سوخته را نمیدهد
مدت هاست که روحش آرامش یافته و آسمانی گشته ….