3000 روز اسارت، خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی، محمدرضا حسنی سعدی که در مهرماه سال 1338 در روستای سعدی به دنیا آمد.خانواده اش کشاورز بود. او در همین خانواده تنگدست و متدین رشد کرد. دبستان را در روستای خود به پایان برد و دوره دبیرستان را در کرمان گذراند. آن روزها زمزمه های دلنشین انقلاب از گوشه و کنار ایران بزرگ شنیده می شد. محمدرضا با این صدا هم نوا شد. وقتی بساط تاج و تخت پهلوی چیده شد محمدرضا دانشجوی حسابداری بود.
غائله کردستان او را از کلاس های درس به کوهستان های آلوده به ضد انقلاب کشاند. نه ماه در این دیار آشوب زده ماند تا مرهمی بر زخم های مردم مظلوم این خطه باشد.
تجاوز جهانی عراق به ایران او را به جنوب کشاند. در مرحله اول عملیات بیت المقدس در سال 62 از ناحیه سینه جراحت برداشت و در همان حال اسیر شد.در اسارت بود که خبر شهادت دو برادرش جواد و حسن را به او دادند که هر دو مفقود الجسد بودند.ایشان در سال 1369 به ایران بازگشتند.
این کتاب به بررسی زندگی ایشان می پردازد.
3000 روز اسارت
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- آزادگان -- خاطرات. |
---|---|
محل نشر: | كرمان |
نویسنده: | محمدرضا حسنيسعدي |
ناشر: | سپاه پاسداران انقلاب اسلامي لشكر 41 ثارالله كرمان |
سال نشر: | 1378 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1230475 |