اشكي كه ستاره شد، داستاني است از دوران جنگ ايران و عراق. داستان زني كه همسرش شهيد شده است و اكنون او، پس از مدتها، با ياد همسر شهيدش در خاطرات خود در محل زندگيشان گشت و گذار ميكند. داستان اين گونه آغاز ميشود: «درب كلبهي احزان و غم گرفته، كه گرد و غبار جدايي آن را در بر گرفته بود، به علت وزش تند نسيم باز شده بود. همان طور با گامهاي آرام و بيصدا به طرف كلبه روان شدم. اشك، مجال ديدن به من نميداد. به آرامي به ديوار تكيه دادم و همين طور كه به اين دشت زيبا خيره شده بودم، به ياد آخرين باري كه همراه با او در اين دشت قدم ميزدم، افتادم و اكنون
اشكی كه ستاره شد
موضوع: | داستان-خاطرات |
---|---|
محل نشر: | كرمان |
نویسنده: | نويسنده: فاطمه شيباني |
ناشر: | عظيمي |
سال نشر: | 1378 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/533103 |